به گزارش خبرگزاری مهر، دیپلماسی ورزشی به عنوان یکی از ابزارهای قدرت نرم (soft power)، نقش کلیدی در برندسازی ملی و تقویت روابط بینالمللی ایفا میکند. در ایران، این مفهوم نه تنها به ارتقای غرور ملی از طریق موفقیتهای قهرمانی کمک میکند، بلکه ظرفیتهای جامعهشناختی مانند انسجام اجتماعی، هویتسازی فرهنگی و کاهش تنشهای سیاسی را فعال میسازد. با این حال، چالشهای رسانهای - از جمله پوشش نابرابر در رسانههای غربی و محدودیتهای داخلی - مانع از بهرهبرداری کامل از این ابزار میشود.
ظرفیتهای جامعهشناختی دیپلماسی ورزشی ایران
سیدمقداد سادات جامعه شناس ورزشی در یادداشتی برای گروه ورزشی خبرگزاری نوشته است: «از منظر جامعهشناسی، ورزش فراتر از رقابت فیزیکی، به عنوان یک پدیده اجتماعی عمل میکند که هویت جمعی را تقویت و تعاملات بینفرهنگی را تسهیل مینماید. در ایران، ظرفیتهای کلیدی عبارتند از:
تقویت انسجام اجتماعی و غرور ملی:
موفقیتهای ورزشی مانند قهرمانی کشتیگیران ایرانی در مسابقات جهانی نه تنها حس تعلق به جامعه را افزایش میدهد بلکه به عنوان ابزاری برای مقابله با چالشهای داخلی مانند نابرابریهای اجتماعی عمل میکند که این موفقیتها، بر اساس مدلهای جامعهشناختی بوردیو، سرمایه فرهنگی ملی را ارتقا میبخشد و به توسعه پایدار دیپلماسی ورزشی کمک میکند.
دیپلماسی عمومی و روابط خارجی:
ورزش به عنوان پلی برای تعامل با کشورهای همسایه عمل میکند و ظرفیتهای جامعهشناختی مانند تبادل تجربیات فرهنگی را فعال کرده و به کاهش تنشهای مرزی کمک میکند. همچنین، عضویت درسازمان های جهانی مانند بریکس ، شانگهای و... فرصتهایی برای شکستن انزوای ورزشی پس از تنشهای سیاسی ایجاد کرده است.
پیشبرد سیاستهای فرهنگی اجتماعی (sociocultural) در رویدادهایی مانند مسابقات آسیایی، ورزش زنان ایرانی نمادی از توانمندی جنسیتی و فرهنگی میشود، که به ارتقای تصویر ایران به عنوان کشوری پویا و فراگیر کمک میکند.
این ظرفیتها، بر پایه رویکردهای توسعه پایدار، میتوانند به مدلهای جامعهشناختی دیپلماسی ورزشی ایران منجر شوند، جایی که ورزش نه تنها برند ملی را تقویت میکند، بلکه به حل مسائل اجتماعی مانند فقر حرکتی در میان جوانان نیز یاری میرساند.
نقش رسانهها در برندسازی ملی از طریق ورزش
رسانههای ایرانی – از خبرگزاریهای رسمی گرفته تا روزنامهها و سایتهای ورزشی– نقش محوری در تصویرسازی مثبت از ایران ایفا میکنند. این نقشها عبارتند از:
پوشش رویدادهای بزرگ برای برندسازی:
در المپیک ۲۰۲۴ پاریس، رسانههای ایرانی با تمرکز بر مدالهای طلای کشتی و تکواندو، ایران را به عنوان قدرتی ورزشی در آسیا و جهان معرفی کردند. برای مثال، باز شدن حساب کمیته ملی المپیک ایران در بانکهای بینالمللی (با ورود ۲۴۰ هزار دلار) به عنوان دستاورد دیپلماسی ورزشی برجسته شد، که رسانهها آن را نمادی از غلبه بر تحریمها دانستند.
ترویج دیپلماسی از طریق رویدادهای آسیایی و جهانی:
در مسابقات آسیایی ۲۰۲۲ هانگژو، خبرگزاریها با تحلیلهای جامعهشناختی، نقش ورزش در تقویت روابط با چین و عربستان را برجسته کردند. سایتهای خبری مانند مهرنیوز، برگزاری ۴۱ رویداد بینالمللی اسکیت در ایران را به عنوان ارتقای جایگاه دیپلماتیک توصیف کردند، که به برندسازی ایران به عنوان میزبان صلحآمیز کمک کرد.
استفاده از رسانه های اجتماعی:
بحثهای اخیر در X (توییتر) نشاندهنده نقش پلتفرمهای دیجیتال در دیپلماسی است؛ برای نمونه، پستهای سفارت ایران در کابل درباره بازیهای فوتبال با افغانستان، به ترویج تصویر مثبت از روابط برادرانه کمک کرد. این پوششها، بر اساس پژوهشهای کیفی، قدرت رسانه را در پیشبرد دیپلماسی ورزشی ایران تقویت میکنند و به ایجاد روایت (narrative) مثبت از کشور در سطح جهانی یاری میرسانند.
چالشهای رسانهای در دیپلماسی ورزشی
علیرغم ظرفیتها، چالشهای رسانهای مانع از بهرهبرداری کامل میشود:
- پوشش منفی در رسانههای غربی:
در المپیک توکیو ۲۰۲۰، رسانههای انگلیسیزبان غربی ایران را عمدتاً از منظر مسائل جنسیتی (مانند حجاب ورزشکاران) پوشش دادند که این امر به چالشهای جامعهشناختی مانندکلیشه سازی (stereotyping) فرهنگی دامن زد و برندسازی مثبت را تضعیف میکند.
- محدودیتهای داخلی:
رسانههای ایرانی گاهی به دلیل ایدئولوژیک بودن، از پوشش انتقادی اجتناب میورزند؛ برای مثال، در مسابقات جهانی، تمرکز بیش از حد بر قهرمانیها بدون تحلیل چالشهای ساختاری (مانند تحریم تجهیزات) دیده میشود. همچنین ورود بیش از حد به زندگی خصوصی ورزشکاران، مانند موارد فوتبال، به حریم خصوصی آسیب میزند.
- تأثیر تحریمها و تنشهای سیاسی:
پس از تنشهای اخیر با اسرائیل، رسانههای بینالمللی پوشش ایران را منفی کردهاند که دیپلماسی ورزشی را مختل میکند. در X بحثهایی درباره «انزوای فوتبالی ایران» پس از جنگ ۱۲ روزه برجسته است، جایی که رسانهها نقش کمتری در مقابله با این روایت (narrative)داشتهاند. این چالشها، نیازمند استراتژیهای رسانهای نوین مانند دیپلماسی دیجیتال برای مقابله با اطلاعات نادرست (misinformation) است.
دیپلماسی ورزشی ایران، با ظرفیتهای جامعهشناختی عمیق، پتانسیل بالایی برای برندسازی ملی در رویدادهایی مانند المپیک و مسابقات آسیایی و جهانی دارد. رسانهها، به عنوان پل ارتباطی، میتوانند این ظرفیت را تقویت کنند.