شناسهٔ خبر: 75217844 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: انصاف نیوز | لینک خبر

از اتاق چینی تا اتاق ابدی | محمدعلی عبدالهی

(برای جان سرل، فیلسوف زبان و ذهن معاصر)

صاحب‌خبر -

دکتر محمدعلی عبداللهی، استاد فلسفه‌ی دانشگاه تهران» در یادداشتی به مناسبت درگذشت جان سرل فیلسوف بزرگ معاصر که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است نوشت:

جان راجرز سرل، فیلسوف برجسته زبان و ذهن معاصر، در ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۵ در ۹۳ سالگی رخ در نقاب خاک کشید. سرل دانش‌آموخته دانشگاه آکسفورد بود. در سال ۱۹۵۹ از رساله دکتری خود زیر نظر دو تن از فیلسوفان تحلیلی یعنی آستین و استراوسن دفاع کرد. او یکی از فیلسوفان مهم و اثرگذار مدرسه «فلسفه زبان» متعارف بود.

سرل کارنامه علمی درخشانی دارد. بیشتر آثار سرل به زبان فارسی ترجمه شده است. دانشجویان و استادان فلسفه در ایران کم‌وبیش با افکار و آراء او در سال‌های اخیر آشنا شده‌اند.

انتشار نخستین کتاب او افعال گفتاری (Speech Acts, 1969) در شهرت جهانی‌اش سهم بسیار داشت. این کتاب به اغلب زبان‌های دنیا از جمله فارسی ترجمه شده است. سرل در این کتاب مهارت و توانایی خود را در ساخت و پرداخت نظریه‌ای کلی در باب زبان به اثبات رساند. فرضیه اصلی نظریه افعال گفتاری این است که سخن گفتن به یک زبان، به معنای انجام فعل قاعده‌مند است.

کسانی که با دوره کلاسیک فلسفه تحلیلی آشنایند، می‌دانند که فیلسوفان تحلیلی در دوره کلاسیک، زبان را صرفاً تصویر امور واقع می‌دانستند و برای «استعمال» و «مستعمِل» نقشی قائل نبودند. اتمیسم منطقی راسل و ویتگنشتاین متقدم شرح و بسط همین نگاه به زبان است. در دوره معاصر اما فیلسوفان تحلیلی، به‌ویژه ویتگنشتاین متأخر و جان آستین، دیدگاه دیگری در باب زبان به دست دادند که نقش استعمال و قصد مستعمل را برجسته می‌کرد.

این نگاه تازه به زبان چنین بود که زبان چیزی جز فعل قاعده‌مند نیست. اثبات این فرضیه و استخراج لوازم و نتایج آن، سرل را به قلمرو ذهن و واقعیت‌های نهادی کشاند. او به‌درستی طرحی جامع درانداخت که سه جزء داشت: زبان، ذهن و واقعیت‌های اجتماعی. او با قلم و بیانی رسا و روشن در باب اهمیت این طرح، ربط و نسبت اجزاء آن، و لوازم و نتایجش بسیار نوشت و گفت.

سرل ده سال پس از تقریر نظریه افعال گفتاری، توجه خود را به یکی از ویژگی‌های ذهن یعنی «حیث التفاتی» (intentionality) که نقش بسیار در فهم و تحلیل افعال گفتاری دارد، معطوف کرد. سرل معتقد است حیث التفاتی، در کنار مسئله آگاهی و مسئله نفس و بدن، جزو مهم‌ترین بحث‌های فلسفه ذهن‌اند. او در پایان قرن بیستم پیش‌بینی کرده بود که مسئله نفس و بدن در قرن ۲۱ راه‌حل نهایی پیدا خواهد کرد. مع‌الأسف عمر او قد نداد که بطلان پیش‌بینی‌اش را ببیند.

سرل این نگاه ویتگنشتاین متأخر را که کار فیلسوف تنها توصیف دقیق درد و درمانگری است نه نظریه‌پردازی، نمی‌پسندید. به همین دلیل در قلمرو زبان، ذهن و جامعه، نظریه‌هایی کلی به دست داد.

استدلال «اتاق چینی» (Chinese Room Argument) او در باب تبیین مدل مطلوبش از ذهن و هوش مصنوعی مشهور است. این استدلال را او در سال ۱۹۸۰ در مقاله‌ای با عنوان Minds, Brains, and Programs و سپس در کتاب ذهن، مغز، علم منتشر کرد. استدلال او محل بحث و گفت‌وگوی بسیار قرار گرفته است و هنوز هم بحث ادامه دارد.

مقصود اینکه سرل در سه قلمرو فلسفه زبان، فلسفه ذهن و فلسفه اجتماع/جامعه صاحب‌نظر و صاحب‌اثر بود. او این سه قلمرو را سه قلمرو اصلی فلسفه می‌داند. از نظر او فلسفه زبان، فلسفه ذهن و فلسفه جامعه، فلسفه اولی (first philosophy)‌اند و بقیه فلسفه ثانی (second philosophy)‌اند. این سخن در دیدگاهی ریشه دارد که او در باب طبقه‌بندی شاخه‌های مختلف فلسفه به دست داده است.

کارنامه درخشان سرل پیش روی ماست. استادان و دانشجویان فلسفه می‌توانند از طرح فلسفی و نوشته‌های او استفاده کنند. مهم‌تر اما توجه به شیوه کار علمی اوست. سرل از کارهای پراکنده پرهیز کرد و طرحی جامع و معنادار را به پیش برد. اکنون شاگردان سرل که در طرح فلسفی او تعلیم دیده‌اند، در دانشگاه‌های مختلف در کار درس و بحث‌اند.

با آراء و افکار سرل خواه موافق باشیم یا نباشیم، مهم این است که او تلاشی جانانه در قلمرو تخصصی خود صورت داد. سهم او در انتقال رویکرد غالب غرب از معرفت‌شناسی به هستی‌شناسی، چیزی است که پس از این مورد توجه قرار خواهد گرفت.

انتهای پیام

برچسب‌ها: