در هفتههای اخیر شاخص کل بورس تهران با رشدی بیش از دو درصد، از مرز دومیلیون و ۸۵۰ هزار واحد عبور کرده و به سطح ۲میلیون و ۸۵۴ هزار واحد رسیده است. شاخص هموزن نیز با افزایش ۱.۱۵درصدی به ۸۲۶ هزار و ۹۵۴ واحد رسیده و ارزش معاملات خرد سهام به حدود ۱۱ هزارمیلیارد تومان صعود کرده است. ورود ۸۰۰میلیارد تومان پول حقیقی به بازار طی تنها یک روز، نشانهای روشن از بازگشت تدریجی اعتماد سرمایهگذاران حقیقی است. اما نکته مهم اینجاست که رشد اخیر بیشتر در نمادهای بزرگ و شاخصساز متمرکز بوده و بسیاری از سهام کوچک و متوسط هنوز از این روند جا ماندهاند.
این موضوع نشان میدهد که بازار هنوز وارد فاز «رونق عمومی» نشده و در حال ارزیابی ثبات شرایط کلان اقتصادی است.در حال حاضر نسبت قیمت به سود (P/E) بازار در محدوده ۵.۵واحد قرار دارد؛ عددی که از منظر تاریخی نشاندهنده ارزندگی نسبی سهام در مقایسه با تورم و نرخ سود بانکی است. در شرایطی که بازدهی حقیقی سپردههای بانکی عملا منفی است و بازارهای موازی مانند مسکن و خودرو دچار اشباع قیمتی شدهاند، بازار سهام بار دیگر بهعنوان گزینهای جذاب برای سرمایهگذاران بلندمدت مطرح میشود.
با این حال، مسیر رشد بورس همچنان با چند مانع جدی روبهرو است. نخستین مانع، ناپایداری در سیاستهای ارزی و پولی است. اگر نرخ ارز در سامانه نیما یا بازار توافقی به طور مصنوعی کنترل شود، سودآوری شرکتهای صادراتمحور تضعیف شده و بخش بزرگی از سود انتظاری بازار تحت تاثیر قرار میگیرد. دومین چالش، تمرکز نقدینگی در صنایع بزرگ مانند فولاد، پتروشیمی و پالایشی است؛ صنایعی که هرچند از منظر بنیادی قوی هستند، اما اتکای بیش از حد شاخص به آنها میتواند باعث نوسانات شدید در کل بازار شود.ریسک دیگر، انتظارات هیجانی سرمایهگذاران خرد است. تجربه سالهای گذشته نشان داده که رشد سریع شاخص، اگر بدون پشتوانه نقدینگی پایدار و اصلاح تدریجی همراه باشد، معمولا به اصلاح شدید منتهی میشود. بازار برای تداوم مسیر صعودی نیازمند ورود مستمر پول جدید، گزارشهای مالی مثبت و سیگنالهای ثبات اقتصادی از سوی دولت است.
با توجه به وضعیت فعلی، میتوان برای آینده بازار سه سناریوی محتمل ترسیم کرد:
در سناریوی خوشبینانه، اگر نرخ ارز تثبیت شود، سیاستهای حمایتی تداوم یابد و گزارشهای فصلی شرکتها مطلوب باشد، شاخص کل میتواند در افق میانمدت تا محدوده سهمیلیون و ۳۰۰ هزار واحد پیشروی کند. در سناریوی میانه، بازار در محدوده دومیلیون و ۸۰۰ تا سهمیلیون واحد نوسان خواهد داشت و رشدها بهصورت تدریجی و پلکانی ادامه مییابد. اما در سناریوی بدبینانه، در صورت بروز شوکهای سیاسی یا تصمیمات انقباضی، احتمال بازگشت شاخص به محدوده دومیلیون و ۵۰۰ هزار واحد وجود دارد.در این میان، سرمایهگذاران حقیقی و خرد باید بیش از هر چیز به مدیریت ریسک و ترکیب سبد سهام توجه کنند.
ساخت پرتفوی متعادل شامل سهام بنیادی بزرگ، شرکتهای صادراتمحور و بخشی از سهمهای کوچک با پتانسیل رشد، میتواند تعادل مناسبی میان بازدهی و ریسک ایجاد کند. همچنین سرمایهگذاران باید نسبت به رفتار نقدینگی حساس باشند؛ عبور ارزش معاملات خرد از سطح ۱۰ هزارمیلیارد تومان و ورود مستمر پول حقیقی از مهمترین نشانههای سلامت روند صعودی است.
در شرایط کنونی، نگاه میانمدت و پرهیز از تصمیمهای احساسی اهمیت ویژهای دارد. بازار سهام نه محل کسب سود کوتاهمدت است و نه ابزار جبران تورم یکماهه. بلکه بستری است برای رشد تدریجی سرمایه بر پایه منطق اقتصادی. کسانی که با دید ۶ تا ۱۲ ماهه و بر اساس تحلیل بنیادی وارد میشوند، بیشترین بهره را از موجهای صعودی خواهند برد.
از سوی دیگر، نقش سیاستگذاران در حفظ ثبات بازار کلیدی است. انتشار منظم اطلاعات، پرهیز از تصمیمات ناگهانی، و کنترل متغیرهای کلان مانند نرخ سود بانکی، میتواند به تقویت اعتماد عمومی کمک کند. اگر دولت و نهادهای مالی مسیر شفافیت و پیشبینیپذیری را در پیش گیرند، سرمایهگذاران داخلی و خارجی بار دیگر بورس را بهعنوان پناهگاه امن سرمایه خواهند دید.در نهایت، بورس ایران امروز در نقطهای ایستاده که میتواند به آغاز فصل جدیدی از رشد واقعی و اعتماد پایدار تبدیل شود؛ به شرط آنکه رفتار جمعی بازار و تصمیمات حاکمیتی در مسیر عقلانیت اقتصادی باقی بماند.
دادهها نشان میدهد که بازار هنوز از مرحله اشباع فاصله دارد، اما برای صعود پایدار نیازمند همراهی سیاست، سرمایه و صبر است. اگر این سه مؤلفه در کنار هم قرار گیرند، میتوان گفت که بورس ایران نهتنها از دوران رکود عبور کرده، بلکه آماده است تا به قلب اقتصاد مولد کشور بازگردد جایی که سرمایه، اعتماد و تولید در یک مسیر قرار میگیرند.