در سالهای اخیر در سطح جهانی منظومههای ماهوارهای بهویژه در حوزه ارتباطات به دلیل افزایش نیاز به ارتباطات پرسرعت و با ظرفیت بالا، توجه زیادی را به خود جلب کردهاند. شعار «ارتباط برای هر وسیله، در هر مکان و زمان» باعث شده است اهمیت این منظومهها بیشتر جلوه کند. در ایران هم یک شرکت خصوصی به نام شرکت «توسعه صنعت فضایی کیهان» در زمینه توسعه صنعت منظومه های ماهوارهای فعالیت میکند. محسن رضایی، مدیرعامل این شرکت در گفتوگو با «شرق» از چالشهای بخش خصوصی در توسعه صنعت فضایی ایران میگوید.
شرکت شما در چه زمینهای فعالیت میکند و اساسا چرا منظومههای ماهوارهای و فعالیت در این زمینه اهمیت دارد؟
همانطور که از اسم شرکت معلوم است، در توسعه صنعت فضایی و در همه اجزای زنجیره با بهکارگیری ظرفیت همه بخشهای خصوصی و دولتی و بهویژه در حوزه منظومهسازی فعالیت میکنیم؛ بهگونهای که مدیریت کلان و پیمان این پروژهها را با استفاده از ظرفیتهای داخلی کشور بر عهده داریم. شرکتهای مختلفی که اجزای زیرسیستم را تولید میکنند، در این فرایند مشارکت دارند. در حال حاضر مجری پروژه منظومه باند باریک موسوم به منظومه شهید سلیمانی برای سازمان قضائی ایران هستیم.
در سالهای اخیر در سطح جهانی منظومههای ماهوارهای بهویژه در حوزه ارتباطات به دلیل افزایش نیاز به ارتباطات پرسرعت و با ظرفیت بالا، توجه زیادی را به خود جلب کردهاند. شعار «ارتباط برای هر وسیله، در هر مکان و زمان» باعث شده است اهمیت این منظومهها بیشتر جلوه کند.
البته ارتباطات ماهوارهای سالهاست که توسط انواع ماهوارهها بهویژه ماهوارههای زمینآهنگ وجود دارد، اما توسعه کاربردهای ارتباطی پهنباند (اینترنت) در همه اقشار مردم در جهان و به تبع آن افزایش نیاز به پهنای باند و دسترسی لحظهای در هر نقطه باعث شده منظومهها به صورت گسترده و تجاری توسعه یابد.
اگرچه منظومهها موضوع جدیدی نیستند و در کاربردهای غیرارتباطات پهنباند سالهاست مورد استفاده قرار گرفتهاند، اما کشورها و شرکتهای معدودی هستند که بهطور عملی وارد توسعه منظومهها شدهاند و در ایران هم هنوز پیشرفت قابل توجهی در توسعه منظومههای ماهوارهای نداشتهایم. بدیهی است که توسعه منظومههای ماهوارهای باید از نظر اقتصادی منطقی و دارای طرح کسبوکار موفق باشد تا قابلیت اجرا بهعنوان تجاری داشته باشد. برخی از انواع منظومهها در کاربردهایی با منافع مستقیم اقتصادی کمتر نیازمند سرمایهگذاری دولتی هستند تا به بلوغ لازم برای ورود به فاز تجاری برسند، اما برخی کاربردها قابلیت تجاریسازی دارند که البته کلا حوزه فضایی دیربازده است.
منظومههای ماهوارهای چه عملکردی دارند و اهمیت آنها چیست؟
ماهوارهها براساس مدارشان دستهبندیهای متفاوتی دارند؛ ماهوارههای زمینآهنگ در ارتفاع حدود ۳۶ هزار کیلومتر ثابت دیده میشوند، اما بیشتر ماهوارهها در مدارهای پایین زمین (LEO) با سرعت بیشتر حرکت میکنند و بنابراین عبورشان از دید ناظر زمینی مشخص است.
برای کاربردهایی مثل ناوبری باید چند ماهواره بهطور همزمان در دید باشند تا موقعیت دقیق با روشهای زمانپایه محاسبه شود. هرچه تعداد ماهوارههای قابل مشاهده بیشتر باشد، دقت بیشتر خواهد بود. البته به کمک ایستگاههای زمینی بهبود دقت میتوان با تعداد ماهوارههای کمتر به دقت بالاتر رسید.
نوع دیگر، ماهوارههای تصویربرداری هستند که در مدار پایین زمین حرکت کرده و هنگام عبور، عکسبرداری انجام میدهند. این ماهوارهها را هم میتوان به صورت تکی و هم به صورت منظومهای مورد استفاده قرار داد.
پس بیشتر منظومههایی که طراحی کردهاید، هنوز در مرحله طراحی بوده و وارد فاز تولید نشدهاند؟
بله؛ البته در حال حاضر یک پروژه در مرحله اجرا داریم؛ پروژهای که توسط سازمان فضایی تعریف شده و مربوط به منظومه اینترنت اشیا (IoT) است. در حال حاضر مشغول ساخت تجهیزات این منظومه هستیم.
با توجه به تحریمها، در حوزه تأمین سختافزار و قطعات با چه چالشهایی مواجه بودهاید و چگونه مدیریت کردید؟
مانند سایر صنایع کشور، بخش عمدهای از تجهیزات مورد نیاز را به صورت قطعات خریداری و سپس زیرسیستم را داخل کشور تولید میکنیم. گاهی نیز زیرسیستم آماده تهیه میشود و فقط بخشهایی مثل سیستم تغذیه به آن اضافه میشود. طبیعتا تحریمها چالشهایی ایجاد کردهاند، اما خوشبختانه در حوزه ماهوارههای مدار پایین، انحصار مطلق وجود ندارد و تأمینکنندگان متعددی هست. برای قطعاتی که ناشی از تحریم چه به دلیل مسائل تحریم فنی یا مشکلات خرید با مشکل مواجه شویم نیز با استفاده از روشهایی که مبتنی بر دانش و تجربه است، امکان دورزدن تحریمها را فراهم کردهایم. اجزا را در لایههای متفاوت (سیستم، زیرسیستم یا قطعه) تأمین میکنیم تا نیازهای عملکردی برآورده شود.
با توجه به مقیاس پروژههای منظومههای ماهوارهای که نیازمند سرمایهگذاری کلان هستند، تأمین مالی پروژهها چگونه انجام میشود؟ شرکت شما به صورت خصوصی تأمین مالی میکند یا منابع دولتی دخیل است؟
این موضوع به کاربرد منظومه بستگی دارد. اگر منظومهای مانند استارلینک هدف باشد که اینترنت ارائه میدهد، پروژهای بسیار بزرگ و تجاری است که به سرمایهگذاری عظیم نیاز دارد.
این پروژهها هزینههای بسیار بالایی دارند و نیازمند سرمایهگذاری عظیم هستند. اما صرف تأمین مالی برای بخش خصوصی ملاک نیست. حتی اگر سرمایه میلیارد دلاری برای ساخت منظومهای با چند هزار ماهواره در دسترس باشد، باید منظومه در عمر عملیاتی خود درآمدزایی کند تا هم سرمایه بازگردد و هم برای سرمایهگذار سودآور بوده و پروژه اقتصادی باشد.
وزیر ارتباطات اعلام کرده تمرکز دولت بر پروژههایی است که خدمات ملموس ارائه دهند، مثل دسترسی به اینترنت در روستاها و مناطق دورافتاده. شرکت شما هم در این راستاست؟
بله، ماهوارههای پهنباند هدفشان پوشش مناطقی است که روشهای زمینی نمیتوانند سرویسدهی کنند؛ مانند مناطق میانی اقیانوسها، کوهستانها و بیابانها. در شهرها که شبکههای 5G و فیبر موجود است، نیازی به اینترنت ماهوارهای نیست.
در کشور ما، مصرف اینترنت در شهرها و روستاها متفاوت است؛ از یک ایستگاه پایه موبایل در شهر صدها کاربر همزمان استفاده میکنند، ولی همان BTS در روستا فقط چند کاربر دارد. این تفاوت در مصرف باید در مدل کسبوکار و توجیه اقتصادی منظومهها لحاظ شود.
امروزه روستاهای کوچک با حدود 20 خانوار جزء مناطق با پوشش ضعیف اینترنت محسوب میشوند؛ در چنین روستاهایی در هر لحظه ممکن است تنها چند نفر بهطور همزمان از اینترنت استفاده کنند و حتی بسیار محتمل است که در زمانهایی هیچکس استفاده نکند. مناطق اینگونه در کشور حدود پنج تا شش هزار نقطه برآورد میشود.
علاوه بر این، برخی نواحی مثل جادهها و مناطق کویری هم نیازمند پوشش ارتباطی هستند، اما از نظر اقتصادی اپراتورهای موبایل نمیتوانند برای این نقاط BTS نصب کنند؛ زیرا هزینهها توجیهپذیر نیست. به همین دلیل دولت بهعنوان سرمایهگذار وارد شده و با طرحهایی مانندUSO هزینههای سرمایهگذاری را تا حدی جبران میکند.
در بخش ماهوارهای، ماهوارههای مدار پایین در کمتر از ۱۰ درصد زمان سیرشان، در اطراف کره زمین در دید کشور هستند و در ۹۰ درصد زمان باقیمانده برای کاربران داخل کشور کارآمدی ندارند. اگر این زمان را برای مناطق با پوشش زمینی مناسب که از ماهواره استفاده میکنند، لحاظ کنیم، درصد درآمدزایی به کمتر از یک درصد میرسد. بهعنوان مثال، ساخت منظومه پنج ماهوارهای هزینهای حدود شش تا هشت میلیارد دلار دارد که با درآمد محدود، برای بخش خصوصی توجیه اقتصادی ندارد.
بنابراین سرمایهگذاری صرف برای پوشش روستاها بهتنهایی اقتصادی نیست و نیازمند مشارکت با شرکای خارجی است. پس مشکل اصلی نهتنها تأمین مالی، بلکه مسئله اقتصادیبودن پروژه به دلیل بازده زمانی محدود قابلیت ارتباطگرفتن از ماهوارههاست؛ یعنی از صد درصد سرمایهای که به فضا میفرستید، یک درصد آن برای شما در داخل کشور کسبوکار ایجاد میکند.
در نهایت، بخش خصوصی در صنعت فضایی نهفقط در ایران بلکه در هیچ کجای دنیا اگر بازارش را محدود به کشور خودش کند، توان انجام این پروژهها را بهعنوان یک کسبوکار ندارد و این امر در سطح جهانی نیز بدون حمایت دولتی امکانپذیر نیست. حتی شرکتهای ظاهرا خصوصی مانند SpaceX هم با حمایت میلیارد دلاری دولت آمریکا به بهانههای مختلف فعالیت میکنند.
در دنیا هیچ پروژه منظومه ماهوارهای به صورت مستقل توسط بخش خصوصی انجام نمیشود. شرکتهایی مانند وانوب، آمازون و اسپیسایکس نیز یا به نوعی و در پشت پرده تحت مالکیت دولت هستند یا تحت حمایت با دریافت یارانه غیرمستقیم مثل پروژه سفر به ماورای مریخ برای ایلان ماسک با بودجه کلان دولتی.
بنابراین برای سرمایهگذاری در پروژههای میلیارد دلاری، منظومه ماهوارهای بهطور مستقل دارای منطق اقتصادی و تجاری نیست و باید با شرکای خارجی همکاری کرد.
اگرچه دولت ایران به سمت کاربردیسازی صنعت فضایی حرکت میکند، تمرکز فعلی بیشتر علمی و تحقیقاتی است تا تثبیت فناوری انجام شود که این خود پیشنیاز تجاریسازی محسوب میشود.
علاوه بر منظومههای پهنباند، منظومههای دیگری مانند اینترنت اشیا، سنجش از دور و ناوبری هم وجود دارند که با سرمایهگذاری کمتر با تعداد ماهواره کمتر و به صورت گامبهگام قابل توسعه هستند.
پروژههای تلفیقی هم میتوانند به افزایش بهرهوری و زودتر اقتصادیشدن کمک کنند.
چالشهای اصلی کشور برای فعالیت در صنعت فضایی چیست؟
بزرگترین معضل صنعت فضایی کشور، از یک سو عدم شکلگیری درست پایههای صنعتی و از سوی دیگر، وابستگی شدید به دولت است. یکی از دلایل این وضعیت، عدم برنامهریزی مناسب در حاکمیت برای بسترسازی برای بخش غیردولتی و تأمین یارانه مناسب دولتی برای بخشهای پایهای به منظور آمادهسازی آنها برای ورود به فاز تجاری است. مثلا ما به جای آنکه ابتدا توان پرتاب داشته باشیم، شروع به ساخت ماهواره کردیم؛ درحالیکه بدون پرتابگرهای مناسب، نه امکان ارسال این ماهوارهها را داشتیم و نه فرصت تست و بهینهسازی آنها را. درصورتیکه ساخت ماهواره در حضور پرتابگر مناسب بهمراتب سادهتر است، اما چون زیرساخت پرتاب نداشتیم، عملا پیشرفت در حوزه ماهواره نیز رشد مناسبی نداشت.
واقعیت این است که بخش بزرگی از توسعه فضایی، فقط در شرایط واقعی فضا امکانپذیر است. هرچقدر هم امکانات تست زمینی داشته باشیم، نمیتوانیم تمام شرایط فضا را شبیهسازی کنیم. بنابراین اگر نتوانیم ماهواره را به مدار بفرستیم، نمیدانیم عملکرد نهایی آن چگونه خواهد بود. اگر هم پرتاب با شکست مواجه شود، طبیعی است؛ چون توسعه فناوری همواره با آزمون و خطا همراه است. گرچه متأسفانه مسئولان ما فکر میکنند همه پرتابها حتما باید موفق باشد و برای همین اگر پرتابی ناموفق بود، آن را اعلام نمیکنند؛ درحالیکه شکست پرتاب جزئی از فرایند توسعه فناوری است و تا وقتی پرتاب انجام نشود، اتفاق نمیافتد.
مشکل ما اینجاست که پایه پرتاب را به درستی و بهموقع ایجاد نکردیم، منابع مالی کافی برای آن اختصاص نیافت و برنامههای استراتژیک هم به دلیل درگیری کشور با بحرانهای روزمره، به درستی اجرا نشدند. من در جلسات مختلف این را گفتهام که به نظرم برنامه کلان فضایی ایران باید یک عبارت ساده باشد؛ پرتابگری که بتواند یک محموله چندتنی را در نهایت به چند هزار کیلومتری ببرد. بقیه برنامهها شاخ و برگ این برنامه اصلی باشند؛ چه محموله زیستی، چه انواع ماهواره و حتی ایستگاه فضایی یا سفرهای فضایی.
این مشکل فقط مخصوص حوزه فضایی نیست؛ مثلا ناترازی انرژی و قطعی برق نیز ناشی از همین بیتوجهی به سرمایهگذاری بهموقع در زیرساختهاست. در صنعت فضایی هم دقیقا همین اتفاق افتاده است؛ موتور محرک صنعت یعنی فناوری پرتاب، بهموقع تقویت نشد و سایر اجزا هم عقب ماندند.
از طرفی، تغییرات مکرر مدیریتی و سیاسی هم به بیثباتی دامن زده است. حتی در دوره یک دولت، چندین وزیر یا معاون تغییر میکنند و این باعث میشود هیچ برنامه بلندمدتی به صورت پایدار دنبال نشود و سلایق افراد و پروژههای فضایی از حمایت مستمر محروم بمانند. متأسفانه در کشور ما، نه در این بخش و در هیچ بخشی، هیچکدام از مسئولان را به دلیل عدم اجرای برنامه، سؤال و بازخواست نمیکنند.
در طول یک دولت هم مسیر توسعه صنعت فضایی بارها تغییر کرده است؛ حتی با تغییر وزرا یا رؤسای سازمان، پروژههایی که حتی قرارداد خارجی داشتند، متوقف یا لغو شدهاند؛ گاهی بدون مطالعه و با تصمیم شخصی مثلا وزیر یا رئیس سازمان. در یک مورد، بازپسگیری پیشپرداخت یک قرارداد لغوشده بیش از ۲۰ سال طول کشیده است. حذف موقعیتهای مداری هم تا حد زیادی از این مشی مدیریتی ناشی شد.
این ناپایداری تصمیمگیری، آسیبی جدی به این صنعت زده است. هرچند در بخش پرتاب، با کمک منابع دیگر خود مجریان پیشرفتهایی حاصل شده، اما همچنان نبود برنامهای باثبات و دقیق مانع توسعه بوده است.