گروه بین الملل: در شرایطی که سیاست خارجی ایران با بنبستها و فشارهای مزمن غربی دستوپنجه نرم میکند، اکنون طبق بررسی بولتننیوز، نشانههایی از یک جریان بحرانساز داخلی در دستگاه دیپلماسی دیده میشود؛ جریانی که به جای مقابله با تهدید، خود به تشدید آن کمک میکند.
به گزارش بولتن نیوز ، تحلیل بولتننیوز نشان میدهد که پس از فروکش کردن تبلیغات رسمی درباره مکانیسم ماشه و بازگشت قطعنامههای شورای امنیت—که قرار بود در اکتبر فعال شود اما عملاً در بنبست حقوقی گیر کرده—اکنون "تحریمهای سپتامبر اتحادیه اروپا" به عنوان سناریوی تازهای برای تهییج روانی جامعه و بازار معرفی شده است.
بر اساس شواهد موجود، برخی عناصر در وزارت خارجه، بهویژه در معاونت دیپلماسی اقتصادی تحت نظر عباس عراقچی، بهجای ارائه راهکار یا طراحی مقابله، صرفاً به توصیف شدیدترین سناریوهای تحریمی پرداختهاند؛ سناریوهایی که نهتنها جدید نیستند بلکه در اغلب موارد، فاقد اعتبار اجرایی یا حقوقی تازهاند.
افشای سند یا بحرانسازی هدفمند؟ نقش مشکوک حمید قنبری
در مرکز این ماجرا، فردی به نام حمید قنبری قرار دارد؛ کسی که از درون ساختار وزارت خارجه ظاهر شده، اما بهجای آنکه با ارائه ابتکارات حقوقی یا سیاسی، مسیر خنثیسازی تحریمها را هموار کند، با ادبیاتی کاملاً هراسافکن و روانپریشانه از بسته تحریمی اتحادیه اروپا پردهبرداری کرده است.
او در اظهاراتی که بولتننیوز آن را مورد بررسی قرار داده، مدعی است که به یک مصوبه محرمانه اتحادیه اروپا از ماه سپتامبر دست یافته که بر اساس آن، شریان اقتصادی ایران بهطور کامل «قفل شده» و «کلید آن به دریا انداخته شده» است!
قنبری، که به گفته منابع ما از نیروهای نزدیک به ساختار سنتی و ناکارآمد معاونت اقتصادی وزارت خارجه است، اینگونه بندهای تحریم را بازخوانی کرده:
ماده ۱۱: ممنوعیت واردات نفت ایران
ماده ۱۳: تحریم صنعت پتروشیمی
ماده ۱۴: قطع صادرات گاز طبیعی
ماده ۳۰ و ۱۳۰: ایجاد انسداد در انتقالات مالی
ماده ۳۵: حذف کامل پوشش بیمهای برای تجارت خارجی ایران
اما سؤال اساسی بولتننیوز اینجاست: آیا این بندها جدید هستند؟ و اگر نه، چرا اکنون، با این شدت و لحن، بهطور ناگهانی در فضای عمومی منتشر شدهاند؟
---
پروژه ناامیدسازی، از داخل به نام شفافیت!
بولتننیوز با بررسی سوابق، محتوای مصوبه مورد اشاره و تاریخ آن، به این نتیجه میرسد که سندی که قنبری از آن رونمایی کرده، مربوط به سه ماه پیش است و نه تنها محرمانه نبوده، بلکه مدتهاست در سطح کارشناسی در اتحادیه اروپا و حتی رسانههای غربی بررسی شده است. بنابراین آنچه این فرد انجام داده، نه افشاگری، بلکه بازتولید مهندسیشده یک بحران است.
آن هم در لحظهای که اقتصاد کشور بیش از هر زمان دیگر به آرامش، ثبات روانی و انسجام ملی نیاز دارد.
ادبیاتی که این مقام دیپلماتیک به کار برده، بهشکلی خطرناک شبیه همان چیزیست که سالهاست رسانههای صهیونیستی و معاند با هدف فروپاشی جبهه داخلی تولید میکنند؛ از مقایسه ایران با عراقِ صدام تا بیان گزارههای پرطمطراقی نظیر «بستن کامل شریانهای درآمدی کشور».
وزارت خارجه؛ بلندگوی دشمن یا سنگر دفاعی؟
بولتننیوز در جمعبندی این گزارش تصریح میکند: آنچه امروز از برخی مسئولان وزارت خارجه میشنویم، بیش از آنکه صدای «دیپلماسی مقاومتی» باشد، بلندگوی ناامیدی و بنبستسازی است.
وزارت خارجهای که باید با طراحی مسیرهای حقوقی، تقویت روابط اقتصادی جایگزین، و چانهزنی در عرصه بینالملل به جنگ با تحریم برود، امروز صرفاً به یک تحلیلگر بدبین و بیخاصیت تبدیل شده که به جای تدبیر، تنها "خبر بد" تولید میکند.
این همان دستگاهیست که رهبر انقلاب بارها درباره لزوم تغییر در رویکرد و ساختار آن هشدار دادهاند؛ اما ظاهراً برخی هنوز به جای اصلاح، به دنبال شعلهور کردن آتش تحریم در داخل هستند—اینبار با بنزین روانی.
∎