به گزارش اقتصادآنلاین، این صندوقها، امکان خرید و فروش واحدهای سرمایهگذاری مبتنی بر طلا را برای عموم مردم فراهم کردهاند؛ بدون نیاز به خرید و نگهداری طلای فیزیکی.
با این حال، بازده صندوقهای طلا همیشه دقیقاً با نوسان قیمت طلا برابر نیست. دلیل اصلی این تفاوت، پدیدهای به نام «حباب قیمتی» است.
صندوق طلا چگونه کار میکند؟
صندوقهای طلا در ایران معمولاً با پشتوانه سکه و شمش طلا فعالیت میکنند. دارایی اصلی این صندوقها ترکیبی از سکههای طلا و اوراق مبتنی بر طلاست که در خزانه بانکها نگهداری میشود. ارزش واقعی هر واحد صندوق (که «NAV» یا ارزش خالص داراییها نام دارد) بر اساس قیمت روز سکه و سایر داراییهای صندوق محاسبه میشود.
در حالت عادی، قیمت معاملاتی واحدهای صندوق باید نزدیک به NAV باشد. اما در عمل، بهویژه به دلیل رفتار هیجانی سرمایهگذاران و محدودیتهای بازار، اختلافهایی شکل میگیرد که به آن «حباب مثبت یا منفی» میگویند.
حباب مثبت و منفی؛ فرصت یا تهدید؟
حباب مثبت زمانی رخ میدهد که قیمت معاملاتی یک واحد صندوق بالاتر از NAV باشد. یعنی سرمایهگذار برای خرید واحد صندوق، مبلغی بیشتر از ارزش واقعی آن پرداخت میکند.
حباب منفی برعکس است؛ یعنی قیمت معاملاتی پایینتر از NAV قرار میگیرد و واحد صندوق عملاً ارزانتر از ارزش واقعی معامله میشود.
این اتفاق الزاماً به معنای ایراد یا ضعف صندوق نیست؛ بلکه بازتاب طبیعی عرضه و تقاضا در بازار است. برخی معاملهگران حرفهای حتی از همین اختلافها برای کسب سود استفاده میکنند. اما بسیاری از سرمایهگذاران خرد، بدون توجه به این تفاوتها، خرید و فروش میکنند و در نهایت بازدهی آنها کمتر از نوسان واقعی طلا میشود.
رفتار هیجانی؛ خرید در اوج، فروش در کف
مطالعات رفتاری نشان میدهد بخش بزرگی از سرمایهگذاران خرد در زمان رشد سریع قیمت طلا وارد بازار میشوند. در این شرایط، تقاضای زیاد باعث شکلگیری حباب مثبت میشود و سرمایهگذار واحدهای صندوق را گرانتر از ارزش واقعی میخرد.
از سوی دیگر، هنگام ریزش قیمتها یا رکود بازار، حباب منفی پدیدار میشود. بسیاری از سرمایهگذاران نگران، در این شرایط واحدهای خود را میفروشند؛ حتی اگر قیمت فروش پایینتر از NAV باشد.
نتیجه این چرخه ساده، اما پرهزینه است. معاملهگر در زمان خرید، طلا را به قیمتی بالاتر از ارزش واقعی و در زمان فروش، طلا را به قیمتی پایینتر از ارزش واقعی معامله میکند.
به همین دلیل، بازده واقعی بسیاری از سرمایهگذاران صندوقهای طلا کمتر از نوسان واقعی طلا خواهد بود.
مثال واقعی از بازار
در بازههای مختلف، صندوقهای طلای بورسی اختلاف قیمتی بین ۱ تا ۵ درصد با NAV خود داشتهاند. این اختلاف ممکن است در نگاه اول کوچک به نظر برسد، اما وقتی در مقیاس بزرگ بررسی شود، ممکن است باعث تفاوتهای چشمگیر بین بازده صندوق و بازده واقعی طلا شود.
فرض کنید صندوقی در یک مقطع با حباب مثبت ۳ درصد معامله میشود و سرمایهگذار در همین زمان خرید میکند. چند ماه بعد، همان صندوق با حباب منفی ۲ درصد معامله میشود و سرمایهگذار تصمیم به فروش میگیرد. نتیجه این است که بدون در نظر گرفتن کارمزد، حدود ۵ درصد از بازده بالقوه از دست رفته است.
نقش بازارگردان و محدودیتهای ساختاری
در تئوری، بازارگردان وظیفه دارد اختلاف بین NAV و قیمت معاملاتی را کاهش دهد. اما در عمل، بازارگردانها همیشه منابع و نقدینگی کافی برای این کار ندارند. از سوی دیگر، محدودیتهای معاملاتی و هیجانات کاربران خرد باعث میشود این حبابها بهطور کامل از بین نرود. بنابراین، وجود حباب را باید بخشی طبیعی از معاملات صندوقهای طلا دانست.
این محدودیتها نشان میدهد که ریسک سرمایهگذاری در صندوقهای طلا فقط وابسته به نوسان خود طلا نیست، بلکه به «رفتار بازار» هم ارتباط دارد.
مقایسه با پلتفرمهای خرید مستقیم طلا
اگرچه صندوقهای طلا ابزاری مفید و پرکاربرد هستند، اما برای کسانی که تمایل دارند با ریسک کمتری سرمایهگذاری کنند، گزینههای دیگری هم وجود دارد. پلتفرمهای خرید مستقیم طلا یکی از این گزینهها هستند. در این پلتفرمها کاربر مالک مستقیم طلاست و قیمت خرید و فروش دقیقاً بر اساس نرخ لحظهای محاسبه میشود؛ بنابراین خبری از حباب معاملاتی نیست.
این مزایا باعث میشود سرمایهگذاران بازدهی نزدیکتر به نوسان واقعی طلا تجربه کنند؛ بدون نگرانی از حباب مثبت یا منفی.
جمعبندی؛ انتخاب آگاهانه ابزار
صندوقهای طلا همچنان ابزار مفیدی برای بسیاری از سرمایهگذاران هستند و مزایای خود را دارند؛ بهویژه برای کسانی که میخواهند از طریق بورس سرمایهگذاری کنند. اما شناخت ریسک حباب قیمتی، کلید تصمیمگیری آگاهانه است.
بسیاری از سرمایهگذاران، به دلیل بیتوجهی به این ریسک، سودی کمتر از نوسان واقعی طلا به دست میآورند. برای کسانی که به دنبال شفافیت بیشتر و بازدهی نزدیکتر به واقعیت بازار هستند، خرید مستقیم طلا از طریق پلتفرمهای آنلاین میتواند گزینهای جذابتر و مطمئنتر باشد.
در نهایت، انتخاب ابزار سرمایهگذاری به اهداف، سطح دانش و میزان تحمل ریسک سرمایهگذار بستگی دارد. اما یک نکته مسلم است: آگاهی از مکانیزمهای بازار، سرمایهگذار را از بسیاری هزینههای پنهان نجات میدهد.