شناسهٔ خبر: 75162358 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: اعتماد آنلاین | لینک خبر

تحریم‌های سازمان ملل «دندان» ندارند؛ اما...

روزنامه اعتماد نوشت:بايد پذيرفت كه تحريم‌ها در شكل بازگشته خود «دندان» ندارند؛ يعني توان واقعي براي فلج‌ كردن اقتصاد ايران را از دست داده‌اند. اما همچنان مي‌توانند با تكرار روايت‌هاي ترس‌آفرين، فضا را سنگين كنند.

صاحب‌خبر -
تحریم‌های سازمان ملل «دندان» ندارند؛ اما...
کد خبر: 739697
|
۱۴۰۴/۰۷/۱۲ ۱۳:۱۵:۰۰

«آنها می‌خواهند ذهن مردم را تسخیر کنند» عنوان یادداشت حمید قنبری برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده؛‌این هفته مهم‌ترین بحث در فضای رسانه‌ای و افکار عمومی، آثار احتمالی «اسنپ‌بک» بود. برخی رسانه‌ها و جریان‌ها با تکرار مداوم سناریوهای سیاه، چنین القا می‌کردند که اگر این اتفاق رخ دهد، زندگی مردم دگرگون خواهد شد: حساب‌های بانکی مسدود می‌شود، کشتی‌ها یکی پس از دیگری توقیف می‌شوند، کالاها نایاب و کمیاب می‌شوند و اقتصاد ایران با فروپاشی روبه‌رو خواهد شد. هر چه با استدلال و واقعیت توضیح داده می‌شد که این تصویرسازی‌ها با شرایط کنونی سازگار نیست، گوش شنوایی وجود نداشت. باز هم همان حرف‌ها تکرار شد و فضایی از نگرانی و ترس ساخته شد. اما در عمل چه اتفاقی افتاد؟ آن «کوه چه زایید»؟ اعلام کردند حساب‌های بانک‌های ایرانی در اروپا بسته شده است.

در حالی که همگان می‌دانند اساسا حسابی وجود نداشت که بسته شود. مگر همین جریان‌ها سال‌ها پیش نمی‌گفتند اگر ایران در فهرست سیاه FATF باشد، دیگر هیچ بانکی با ما کار نخواهد کرد و هیچ حسابی باقی نخواهد ماند؟ پس وقتی ایران مدت‌ها در فهرست سیاه بود، کدام حساب بانکی باقی مانده بود که امروز بسته شود؟ این تناقض آشکار نشان می‌دهد که بیشتر از واقعیت اقتصادی، با عملیات روانی و جریان رسانه‌ای روبه‌رو هستیم. واقعیت این است که تحریم‌های امروز تا حد زیادی از کارایی افتاده‌اند. ابزارهای فشار تکراری و بسیاری از راه‌ها برای دور زدن آنها شناخته ‌شده است. «اسنپ‌بک» بیش از آنکه یک تحول واقعی در صحنه اقتصاد باشد، ابزاری خبری است برای ایجاد هراس و تزریق ناامیدی. دشمنان خوب می‌دانند که اگر بتوانند در ذهن مردم ترس ایجاد کنند، همین ترس می‌تواند از خود تحریم‌ها موثرتر عمل کند. جالب آنکه همین جریان رسانه‌ای که چنین تصویری می‌سازد، در عرصه‌های دیگر نیز با تناقض‌های آشکار عمل می‌کند:  برای مردم ایران، شادی و امید را «نامشروع» می‌داند و کوچک‌ترین موفقیت داخلی را بی‌اهمیت جلوه می‌دهد، اما وقتی ایرانیان خارج کشور جشن بگیرند، آن را پسندیده و حتی مایه افتخار معرفی می‌کند. رابطه و همکاری ایران با چین و روسیه را «زیانبار و خیانت‌آمیز» می‌نامد، اما زمانی که اروپا و امریکا دقیقا همین سیاست‌ها را در راستای منافع ملی خود پیگیری می‌کنند..

 آن را عقلانیت و آینده‌نگری توصیف می‌کند. به قدرت‌های غربی پیام می‌دهد که ایران را بیشتر تحریم کنید، اما در داخل، جمهوری اسلامی را متهم می‌کند که «باعث تحریم مردم شده است».

این تناقض‌ها نشان می‌دهد که هدف اصلی، نه روشن‌کردن واقعیت‌ها، بلکه مدیریت روانی جامعه است. تحریم‌ها اگرچه ممکن است در برخی بخش‌ها فشار ایجاد کنند، اما آنچه امروز از سوی این جریان دنبال می‌شود، فراتر از اقتصاد است: آنها می‌خواهند ذهن مردم را تسخیر کنند و امید را از بین ببرند. این تناقض‌ها نشان می‌دهد که هدف اصلی، نه روشن‌ کردن واقعیت‌ها، بلکه مدیریت روانی جامعه است. تحریم‌ها اگرچه ممکن است در برخی بخش‌ها فشار ایجاد کنند، اما آنچه امروز از سوی این جریان دنبال می‌شود، فراتر از اقتصاد است: آنها می‌خواهند ذهن مردم را تسخیر کنند و امید را از بین ببرند. باید پذیرفت که تحریم‌ها در شکل بازگشته خود «دندان» ندارند؛ یعنی توان واقعی برای فلج‌ کردن اقتصاد ایران را از دست داده‌اند. اما همچنان می‌توانند با تکرار روایت‌های ترس‌آفرین، فضا را سنگین کنند.

نبرد امروز بیش از آنکه در بانک‌ها و بنادر باشد، در میدان افکار عمومی است. آنچه باید برجسته شود، این است که ایران توانسته در برابر سال‌ها فشار مقاومت کند، ظرفیت‌های تازه‌ای در داخل و خارج ایجاد کند و مسیرهای جدیدی برای تعامل با جهان بیابد. دشمنان می‌خواهند سایه تهدید را بزرگ‌تر از خود تهدید نشان دهند. وظیفه نخبگان و رسانه‌های مسوول این است که واقعیت‌ها را با مردم در میان بگذارند و نگذارند که جامعه اسیر ترس‌های ساخته‌ شده شود.

برچسب‌ها: