جماران نوشت: دکتر فرشاد مومنی، ضمن انتقاد از پیشنویس برنامه بودجه ۱۴۰۵، هشدار داد که این سند نه تنها چشمانداز روشنی برای مردم و تولید ملی ارائه نمیدهد، بلکه روندهای ناکارآمد و سیاستهای پیشین را تشدید میکند و میتواند فقر، فشار اقتصادی بر خانوارها و فروپاشی امنیت اجتماعی و ملی را عمیقتر کند.
وی با استناد به آمارهای رسمی و گزارشهای معتبر، از رشد جمعیت فقیر، کاهش انگیزه سرمایهگذاری تولیدی، سقوط کیفیت اشتغال، فشار بر تولیدکنندگان و تبعات فاجعهبار سیاستهای شوکدرمانی سخن گفت و تاکید کرد که در شرایطی که کشور با بحرانهای اقتصادی، تورم شدید، تحریمهای هدفمند و فساد گسترده مواجه است، ادامه روند فعلی میتواند باعث فروپاشی از درون شود.
مومنی همچنین با اشاره به آسیبهای ناشی از سیاستهای نادرست ارزی، آزادسازی واردات و سوداگری مالی، از مسئولان خواست تا با اصلاحات نهادی، توجه به اشتغال مولد و مدیریت خرد منابع، از تشدید فشارها و فقر جلوگیری کنند و پیش از وقوع فاجعههای بزرگتر، خط قرمزهای سیاستگذاری را شفاف کنند.
*************
گزارش این سخنرانی را در ادامه می خوانید:
در مرزهای دانش اقتصاد، وفاق جهانی بر اهمیت نهادها شکل گرفته است
دکتر فرشاد مومنی، استاد تمام اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در نشست «نگاه به چشم انداز اقتصاد ایران از دریچه پیش نویس بخشنامه بودجه ۱۴۰۵» در موسسه مطالعات دین و اقتصاد با تاکید بر اینکه در مرزهای دانش اقتصاد، وفاقی جهانی بر اهمیت نهادها وجود دارد، اظهارداشت: هر کس که دل در گرو این سرزمین گرامی، آرمانها، مردم و آیندهاش داشته باشد دلش میخواهد ببیند که در این پیشنویس بخشنامه بودجه از دریچه نهادی چه تصویری برای آینده کشور میتوان داشت. وقتی از دریچه نهادی وارد میشویم باید روی سه ستون ترتیبات نهادی تمرکز کنیم؛ سازههای ذهنی، نظام قاعدهگذاری و نظام توزیع منافع.
پس از جنگ ۱۲روزه، ولنگاریهای بیسابقه در اندیشه، قاعدهگذاری و اقتصاد سیاسی مشاهده میکنیم
مومنی افزود: برای نخستین بار است که ما به پیشنویس بخشنامه بودجه یکساله بها میدهیم و آن را موضوع یک جلسه مستقل قرار میدهیم. علتش این است که طی دوره بعد از جنگ ۱۲روزه، به طرز بسیار نگرانکننده و شگفتانگیزی ولنگاریهای بیسابقه چه در اندیشه اداره نظام ملی، چه در قاعدهگذاریها و چه در اقتصاد سیاسی مشاهده میکنیم. این وضعیت بسیار خطرناک است و امیدواریم کسانی که باید پیامها را دریافت کنند، بهموقع بجنبند؛ زیرا معلوم نیست چنین ظرفیتها و فرصتهایی برای اصلاح نظام ملی تا چه اندازه باقی بماند.
در پیشنویس بودجه، مسائل حیاتی کشور به حاشیه رانده شده است
سازههای ذهنی حاکم بر سند بودجه آینده کشور را تهدید میکند
او با هشدار نسبت به تداوم روندهای موجود تصریح کرد: در بهترین حالت و با حمل بر صحت آنچه در سند پیش نویس برنامه بودجه میبینیم، هر آنچه به بقا و اعتلای کشور مربوط می شود، جز استثناهایی، به حاشیه رانده شده و از دریچه سازه های ذهنی حاکم بر این سند، که می خواهد سرنوشت یک سال آتی کشورمان را رقم بزند، این یک هشدار بسیار بزرگ است. اگر بگوییم اینها حسن نیت دارند و دلشان هم برای کشور میسوزد، اما سقف ظرفیت داناییشان همین است که در این سند مشاهده میشود، در نهایت خضوع و ادب میگویم که این کیفیت اندیشه برای اداره یک حجره هم کافی نیست، چه برسد به اداره کشوری با سوابق بسیار عظیم تمدنی و چالشهای بسیار بزرگ داخلی و خارجی.
گماردن افراد بیصلاحیت یا در تسخیر رانتخواران، قانون بودجه را زیر سوال میبرد
پیش نویس بودجه ۱۴۰۵ رابطه خود را با اسناد بالادستی قطع کرده است
مجلس و نهادهای نظارتی نگذارند مشکلات پیش نویس به نقطه غیرقابل بازگشت برسد
سند بودجه فاصله عمیقی با ادعای پایبندی به برنامه هفتم دارد
مومنی با بیان اینکه وقتی کسانی را میگمارید که یا صلاحیت ندارند، یا انگیزه کافی ندارند، یا در تسخیر گروههای رباخوار و رانتخوار و باجگیر قرار دارند، عملا قانون برنامه و بودجه که سند بودجه را سند برنامه یکساله توسعه ملی میداند زیر سوال میبرید، اظهار داشت: امیدوارم نهادهای نظارتی و بهویژه مجلس، دقت بیشتری کنند و نگذارند افتضاحات به جاهای غیرقابل بازگشت برسد. از دریچه همین سند پیش نویس برنامه بودجه، میبینید که به حکم علیالاطلاق رابطه این سند بودجه ۱۴۰۵ با اسناد بالادستی منقطع میشود. این نمیشود که از رئیس مجلس گرفته تا پایین دائما از برنامه داشتن سخن بگویند. درباره اینکه برنامه هفتم تا چه اندازه خودش برنامه است بحث دیگری است؛ اما همین که آقای رئیسجمهور در مبارزات انتخاباتی گفته بودند میخواهند روی برنامه هفتم تمرکز کنند، ما نزدیک به ۱۰ جلسه را به سهم خودمان روی این مسئله تمرکز کردیم. اینکه شما بخواهید به برنامه پایبند باشید یک امر مثبت است، اما این سند با ان ادعا فاصلهای عمیق دارد.
در سخن از دانشگاهها کمک میخواهند اما در عمل بدتر از دولتهای قبلی رفتار میکنند
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد،اضافه کرد: اگر بخواهید این پایبندی را به سند موسوم به برنامه هفتم تنزل دهید، این برای کشور و برای حیثیت دولت و برای آینده ما چشماندازهای بسیار نگرانکنندهای پدیدار میکند. بنابر سنت مالوف آقای رئیسجمهور که در مقام سخن گفتن از همه نهادهای علمی و پژوهشی و دانشگاهی کمک میخواهند ولی در سطح عمل اقداماتی انجام میدهند که باید گفت هزاران رحمت به دولتهای قبلی. ما همان موقع گفتیم این بازی با اسم قانون برنامه در یک دامنه صفر تا ۱۸۰ سابقه دارد.
دولت برای برنامه هفتم اصلاحیه ارائه کند
وی یادآورشد: به محض اینکه آقای احمدینژاد، رئیسجمهور شد، جزء اولین حرفهایی که زد این بود که گفت من برنامه چهارم را قبول ندارم. متاسفانه مجلس وقت، درباره این حرف خطرناک و فاجعهساز، سکوت مرگباری کرد و شما دیدید که کشور به چه ورطهای افتاد. آن هم در دورهای که قله ظرفیتهای مادی برای حرکت به سمت توسعه و وضعیت بهتر بود. وقتی آقای پزشکیان آمد و گفت من چشمبسته این سند را به اسم برنامه قبول دارم، ما دوباره هشدار دادیم و گفتیم خیلی باید به این سند سوبسید داده شود تا بتوان برای آن صلاحیت یک برنامه توسعه قائل شد. بیش از ۷۵ درصد بدیهیترین کارهایی که تلاش فکری را تبدیل به یک سند قانون برنامه میکند از ابتدا از بیخ و بن در این سند مفقود بوده است. بنابراین ما مشفقانه به رئیس دولت جدید هشدار دادیم و توصیه کردیم باید بیاید و یک اصلاحیه برای این برنامه بدهد.
نه به قانون برنامه وفادار ماندند و نه اصلاحیهای ارائه کردند
رئیس مجلس درست گفت که دولت نمیتواند کشور را روی هوا نگه دارد
مومنی افزود: حالا آقای رئیسجمهور نه به آن قانون برنامه وفادار مانده و نه اصلاحیهای ارائه داده است. نتیجه این شد که رئیس مجلس به ایشان هشدار داده که علیالظاهر مقامات رسمی دولت در جلسات مشترک با نمایندگان مجلس، مکررا گفتهاند چیزهایی که در این سند آمده اصلا قابل اجرا نیست. رئیس مجلس این بار حرف درستی زد و گفت دولت نمیتواند کشور را روی هوا نگه دارد. اینکه بگویید ما این سند را قابل اجرا نمیدانیم به هیچ وجه از نظر اخلاقی و قانونی مسموع نیست. چون آن موقع که دوران ماه عسل بود، رئیسجمهور به صراحت گفته بود من فقط این سند را اجرا میکنم.
قوه مجریه موظف به اجرای قانون است و حق ندارد به بهانه ناپسندی، قانونگریزی کند
اگر دولت قانونی را مناسب نمیداند باید لایحه اصلاحی ارائه کند
این اقتصاددان با تاکید بر اینکه «قوه مجریه موظف به اجرای قانون است» گفت: اگر قانونی را مناسب یا قابل عمل نمیداند حق ندارد این را بهانهای برای قانونگریزی کند. باید لایحه پیشنهادی جایگزین خودش را بیاورد، هر جایی را که میخواهد اصلاح کند و هر جایی را که غیرقابل عمل میداند حذف کند و تعهدات قابل عمل را جایگزین نماید. هیچکدام از اینها تا این لحظه از طرف دولت به صورت عمومی انعکاس پیدا نکرده است.
دولت برای فشار بر مردم به شرایط خطیر کشور استناد میکند اما خود ولنگارانه عمل میکند
شرمآور است که بگویند کارکنان دولت کاری ندارند اما همچنان حقوق بگیرند
در شرایطی که این همه بحران وجود دارد، احساس میکنید دوران استراحت فرا رسیده؟
مومنی با انتقاد شدید از نوع مواجهه دولت با شرایط کشور اظهار داشت: این معنایش این است که هر جا قرار است فشار روی مردم آورده شود میگویند کشور شرایط خطیری دارد و سایه شوم جنگ بالای سر ماست و مثلا زورگویان صهیونیست و امپریالیست هر روز برای ما خواب میبینند. اما برای اداره کشور را که در چنین شرایطی باید با بیسابقهترین تحرک و بسیج ظرفیتها مواجه باشیم، با کمال تاسف عبارتهای ولنگارانه و خطرناکی میشنویم. در همین شرایط مسئولان کلیدی قوه مجریه میگویند اگر بخش بزرگی از کارکنان دولت سر کارشان نیایند، اصلا آبی از آب تکان نمیخورد! پس آن حرفهایی که در مبارزه انتخاباتی میزدید چه شد؟ وقتی خودتان در گزارشها و اظهاراتتان میگویید هزاران بحران کوچک و بزرگ وجود دارد، شرم نمیکنید که بگویید کاری وجود ندارد که اینها بیایند سر کار؟ پس بنابراین مثلا به شکلهای ظاهری و باطنی اینها را بگذاریم حقوق بگیرند ولی انتظاری از نظر انجام تعهد و مسئولیت نداشته باشیم؟ متوجه نمیشوید که در دستگاههای اجرایی کشور چه میگذرد؟ در شرایطی که این همه بحران وجود دارد، احساس میکنید دوران استراحت و تفریح فرا رسیده؟ مشاوران رئیس جمهور چه کسانی هستند؟ درکی که از اقتضائات زمانه دارند چیست که از دل آن چنین حرفهایی بیرون میآید؟ بسیار مایه شگفتی است.
از منظر سازههای ذهنی، پیش نویس بودجه سایه شوم سرگشتگی و بیاندیشگی دارد
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد در ادامه افزود: از منظر سازههای ذهنی، این سند مانند برخی سندهای دیگری که در دو ماه اخیر از طرف قوه محترم مجریه بیرون آمده، سایه شوم سرگشتگی و بیاندیشه بودن و آشفتگی و سردرگمی مشاهده میکنیم.
بقای کشور بر دو ستون مردم و بنیه تولید ملی استوار است
مردم و تولید ملی در بدترین شرایط تاریخی خود قرار دارند
او بر اهمیت توجه به مردم و تولید ملی در بقای کشور تاکید کرد و گفت: اگر بخواهید روی بقای کشور تمرکز داشته باشید، همه میدانند که بقای کشور روی دو ستون استوار میشود. این دو ستون یکی مردماند و دیگری بنیه تولید ملی. هم مردم و هم بنیه تولیدی کشور یکی از بدترین شرایط تاریخی خودشان را تجربه میکند. وقتی در اسناد رسمی گفته میشود نزدیک به هشت میلیون نفر از جمعیت در وضعیت فقر شدید هستند و بالغ بر ۳۰ درصد کل جمعیت از نظر معیشتی در استاندارد زیر خط فقر قرار دارند، آن هم در شرایطی که نابرابریهای ناموجه و گستره و عمق فساد مالی بیداد میکند، نشاندهنده این است که باید انتظار داشته باشیم که در چنین سندی، هیچ عنصری برای امنیت ملی ما سرنوشتسازتر از همدلی و همسویی مردم نباشد.
پیشنویس بودجه ۱۴۰۵ هیچ تمهید جدیدی برای بهبود زندگی مردم ندارد
سیاستهای سند میتواند فشار و فقر را در جامعه گستردهتر و عمیقتر کند
در شرایط نیاز کشور به همدلی و انسجام، ارائه چنین سندی تاسفبار و شرمآور است
این استاد اقتصاد دانشگاه، با انتقاد شدید از پیشنویس بخشنامه بودجه ۱۴۰۵ تاکید کرد که این سند تقریبا هیچ تمهید جدیدی برای بهبود کیفیت زندگی مردم در نظر نگرفته و سیاستهای آن میتواند فشارهای جدید و فقرزاییهای گستردهتر و عمیقتری بر جامعه وارد کند. این سند عاری از اندیشههای ابتدایی برای بقای مردم سرزمین است. هیچ اراده و اهتمامی برای برجسته کردن آن برخورداریهایی که قانون اساسی به مردم وعده داده و اقتضای مردمی است که حکومتگران ما از بالا تا پایین سر تعظیم به درایت آنها در جنگ ۱۲ روزه فرود آوردند، در این سند وجود ندارد. این هم تاسفبار است و هم شرمآور که شما در شرایطی که کشور بیش از هر چیز به همدلی و انسجام و اعتماد نیاز دارد، پیشنویسی عرضه کردهاید. بدون تردید با این تمهیداتی که در این سند مشاهده میشود، اوضاع معیشتی مردم در سال اینده به مراتب بدتر از سال ۱۴۰۴ خواهد بود.
پیشنویس بودجه تقریبا هیچ اهتمامی برای رفع فشارهای تولیدکنندگان ندارد
این پیش نویس به جای تمرکز بر مردم و تولید ملی، روندهای ناکارآمد گذشته را تشدید میکند
مومنی با بیان اینکه ستون بعدی استقلال و بقا و امنیت ملی، بنیه تولیدی است، عنوان کرد: همه میدانند که به گواه اسناد پرشمار، چه در دولت و چه در مجلس، هیچ سخنی از اهتمام برای رفع فشارها و گرفتاریهای تولیدکنندگان در این سند مشاهده نمیشود. تقریبا کمتر از یک درصد حتی در عبارتپردازی به اوضاع تولیدکنندگان توجه شده است و این نیز گواه آشکاری است که عزیزان سوراخ دعا را گم کردهاند. در این سند به جای قرار دادن مردم و تولید ملی به عنوان شاقول قاعدهگذاری و تخصیص منابع، اصرار مشکوک بر شدت بخشیدن به روندهای ناکارامد گذشته وجود دارد؛ روندهایی که فشار غیرقابل تحمل بر مردم و تولیدکنندگان وارد کرده و همزمان راه را برای بهرهمندی رباخوارها، قاچاقچیها، واردکنندگان و سوداگران باز میکند.
یک سیاست چند بار باید شکست بخورد تا کافی باشد؟
سیاست شوکدرمانی در شرایط فعلی تهدیدی برای امنیت ملی است
مومنی با بیان اینکه خودتان بیایید بگویید که یک سیاست چند بار باید شکست بخورد و فاجعه ایجاد کند تا کافی باشد؟ وقتی این سند پیشنویس بودجه را نگاه میکنید انگار عزیزان همین دیروز به اصطلاح درسشان تمام شده، هنوز سند مدرک تحصیلیشان مرکبش خشک نشده و تازه پا در ایران گذاشته اند و میخواهند شوک نرخ ارز و شوک قیمت بنزین را تجربه کنند، ادامه داد: از لاپوشانیها و عبارتپردازیهای غیرصریح، این پیش نویس، چیزهایی دستگیرمان میشود که خیلی بیشتر شکبرانگیز است. امیدوارم آنهایی که باید بفهمند زودتر بفهمند؛ مثل ماجرای جنگ ۱۲ روزه و شدت نفوذ بیرونیها و شبهبیرونیها در آرایش قوای اقتصادی و سیاسی کنونی نشود. به صورت غیرشفاف می گویند ما بر شوک درمانی اصرار داریم. در شرایط عادی شوکدرمانی فاجعه ایجاد میکند، و در شرایطی که امنیت ملی ما در معرض تهدید بیرونی است. این اقدام یک پاس گل است.
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد تحریمها ماموریت فروپاشی از درون برای ایران دارد
این اقتصاددان با اشاره به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس درباره کتاب «هنر تحریمها» نوشته ریچارد نفیو، گفت: چند سال پیش مرکز پژوهشهای مجلس گزارشی منتشر کرد تحت عنوان هنر تحریمها که نویسنده ان کتاب مدتی طولانی مسئولیت مستقیم برنامهریزی برای تحریمها را داشته است. در انجا تصریح شده که در این موج جدید تحریمها دیگر فقط برای رساندن بعضی از پیامها از ابزار تحریم استفاده نمیکنیم، بلکه ماموریت فروپاشی از درون برای ایران طراحی شده است. واقعا یک هیئت منصفه با شرافت و غیروابسته به مافیاها و مشهور به سلامت مالی و صلاحیت علمی بیاید آن سند را یکبهیک نگاه کند. مولفههایی که در آن پژوهش گذاشته شده و به تصریح خودشان میخواهند از درون فروپاشی برای ایران رقم بزنند، باید شفاف و شرافتمندانه خط قرمز سیاستگذاریهایشان اعلام شود. اما عزیزان انگار گوشهایشان را به روی سخنان عالمانه و همراه با شفقت بستهاند. هیچ ردی تا این لحظه از شنیدن حرفهای کارشناسی مشاهده نمیکنیم و یک اصرار غیرعادی و مشکوک بر استمرار همان سیاستهایی را مشاهده میکنیم که ایران را به وضعیت امروز دچار کرده است.
تحریمها با تشدید فقر، درد را تا ریزترین سلولهای جامعه منتقل میکنند
مومنی به پیامدهای تحریمها و سیاستهای اقتصادی جاری اشاره کرد: این کتاب هنر تحریمها میگوید هدف ما فروپاشاندن ایران از درون است. یکی از ابزارهای کلیدی، انتقال درد ناشی از معیشت تا ریزترین سلولهای جامعه، یعنی افراد و خانوارهای بیپناه، از طریق تشدید محرومیت و فقر است.
جمعیت فقیر ایران در یک دهه از زیر ۱۰ میلیون به بیش از ۲۵ میلیون رسیده است
ادامه سیاستهای افزایش نرخ ارز و گرانی حاملهای انرژی، فاجعهساز است
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با استناد به آمارهای رسمی در خصوص ناکارامدی سیاستهای تعدیل ساختاری، ادامه داد: گزارشهای رسمی نشان میدهد اندازه جمعیت فقیر ایران در سالهای پایانی دهه ۱۳۸۰ کمتر از ۱۰ میلیون نفر بود، اما در فاصله ۱۰ سال بعد، از آغاز دهه ۱۳۹۰ تا پایان آن، این عدد از ۲۵ میلیون نفر عبور کرده است. با همین سیاستها، بدون استثنا، جمعیت فقیر همچنان در حال افزایش است. سیاستهای معطوف به افزایش نرخ ارز، افزایش قیمت حاملهای انرژی، ازادسازی واردات و خصوصیسازی غارتگرانه بارها شکست خوردهاند و هنوز ادامه دارند. سوال این است که چند بار باید شکست بخورد و فاجعه ایجاد شود تا متوقف شود؟ این سیاستها فقرزا هستند.
سقوط سهم واردات کالاهای سرمایهای کشور را به آستانه فاجعه ملی رسانده است
روند قهقرایی انگیزه سرمایهگذاری تولیدی، تازهواردان به بازار کار را به سمت فعالیتهای غیرمولد سوق میدهد
فعالان قدیمی بخش کشاورزی و صنعت اکنون ترجیح میدهند مسافرکشی کنند تا تولید
او با بیان اینکه روند سقوط سهم واردات کالاهای سرمایه ای، ما را از نظر بنیه تولیدی ، در آستانه فاجعه ملی قرار داده است، تاکید کرد: حتی اگر سرمایه گذاری در ساختمان، که همیشه بخش قابل اعتنایی از کل سرمایه گذاریهای رسما اعلام شده را تشکیل می دهد اضافه کنیم، جز یکی دو استثتنا، در چندین ساله گذشته، گرایش غالب این بوده که کل سرمایه گذاریها حتی در حد جبران استهلاکات هم نبوده است. سند قانون برنامه ششم را نگاه کنید. در آنجا میگوید از ۱۳۹۶ به این طرف، سالانه حداقل یک میلیون نفر تازهوارد به بازار کار داریم. وقتی شما روند قهقرایی انگیزه سرمایهگذاری تولیدی را در اثر بازی منحوس و مشکوک دائمی با نرخ ارز و قیمت حاملهای انرژی و هزینههای تولید ادامه میدهید، آنقدر انگیزه سرمایهگذاری و اشتغال در شرافتمندانهترین و ملیترین و دینیترین فعالیتهای قابل تصور در کشور، یعنی فعالیتهای تولیدی، کارش را به جایی رساندهاند که نهتنها رغبتی برای تازهواردها وجود ندارد، بلکه آنهایی هم که سالها در این بخش کشاورزی و صنعت بودهاند اکنون مسافرکشی را به فعالیت در این بخش ترجیح میدهند.
قابلیت اشتغالزایی در اقتصاد ملی سقوط کرده است
استاد گروه برنامه ریزی و توسعه اقتصادی دانشگاه افزود: وقتی میگوییم باید بها به مردم داده بشود، معنای عزتمندش این است که حکومت گرامی باید درباره کمیت و کیفیت اشتغال در کشور هم اهتمام ویژه داشته باشد. ما هم شاهد سقوط کمیِ قابلیت اشتغالزایی در اقتصاد ملی هستیم و از آن نگرانکنندهتر و تکاندهندهتر سقوط کیفیت اشتغال در کشوراست.
اکثریت فقرای ایران شاغلانی هستند که شغلشان بیکیفیت است
مومنی درباره اهمیت اشتغال و کیفیت ان خاطرنشان کرد: اشتغال باکیفیت ابزار اصلی کرامت انسانها و خروج از فقر و حلقه وصل استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی است. اما گزارشهای رسمی نشان میدهد طی ۳۷ سال اجرای برنامه تعدیل ساختاری، نزدیک به دو سوم جمعیت در سنین فعالیت هیچ نقشی در تولید ملی ندارند و اکثریت قاطع فقرای ایران را شاغلان تشکیل میدهند. فقر در میان شاغلان زاییده بیکیفیت شدن شغل است. اگر قرار است حرفهای مشفقانه کارشناسی شنیده نشود، دولت و مجلس باید تکلیف حد کفایت انسانی انصراف از سیاستهای مشکوک را روشن کنند و حداقل خطوط قرمز را برای جلوگیری از فاجعههای بیشتر تعیین کنند.
نرخ مشارکت زنان در بازار کار ایران شرمآور و ضد امنیت اجتماعی است
سیاستهای آزادسازی واردات شغل را از مردم میگیرد و وعده وام بدون شغل فایدهای ندارد
این اقتصاددان با اشاره به وضعیت مشارکت نیروی کار و نقش زنان در بازار کار ایران گفت: با وجود نرخ مشارکت بسیار اندک ایرانیان، که وقتی نوبت به مشارکت زنان در بازار کار میرسد شرماور و فاجعهامیز تلقی میشود و ضد امنیت اجتماعی ایران است، از ۱۳۷۴ تا امروز هر مطالعهای راجع به بازار کار ایران انجام شده میگوید که درامد زنان مکمل درامد مردان در خانواده است. یعنی اگر برای شغل زنان فکری نکنید، نهاد خانواده موجودیتش به مخاطره میافتد. عزیزان سوراخ دعا را گم کردهاند. مرتب میگویند ما خیلی نگران نهاد خانواده هستیم. ولی از یک طرف مشاغل کشور را از طریق ازادسازی واردات تقدیم بیگانگان میکنند، بعد میخواهند جاذبه برای ازدواج ایجاد کنند، میگویند ما وام بیشتری به شما میدهیم. اگر شغل ایجاد نکرده باشی، این وام را چهطور میخواهد طرف پس بدهد؟ واقعا این سطح پیچیدگی ای ندارد.
امنیت اجتماعی و ملی زمانی تامین میشود که مردم با عزتنفس و اشتغال مولد ارزش خلق کنند
مومنی تصریح کرد: ماجرای کمیت اشتغال در ایران وقتی که به زنان میرسد فاجعهامیز و شرماور است و یکی از کانونهای سقوط نهاد خانواده در ایران است که کار را به جایی رسانده که عزیزان شرم میکنند روند تحولات طلاق را رسما اعلام بکنند. شما بهجای اینکه مدام دنبال ظاهرسازی باشید، ریشه اصلی قضیه را برایش فکری بکنید. امنیت اجتماعی و امنیت ملی ما زمانی تامین میشود که مردممان با عزتنفس و با اشتغال مولد و مفید هم برای خودشان خلق ارزش کنند و هم استقلال و عدالت اجتماعی و آزادی را در کشور پاسداری کنند.
بیش از ۷ میلیون ایرانی در فقر شدید و شبهقحطیزده زندگی میکنند
دولت به جای ایجاد اشتغال مولد، ۶۰ هزار میلیارد تومان را به بازار سرمایه تزریق کرد
اثر این تزریق ظرف سه روز از بین رفت و داراییهای مشاع مردم تلف شد
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد به آمارهای مربوط به «فقر شدید» اشاره کرد و گفت: خودشان گزارش منتشر میکنند و میگویند وقتی که ما از تعبیر «فقر شدید» استفاده میکنیم یعنی انسانهای شبهقحطیزده. خودشان میگویند بیش از ۷ میلیون نفر آدم در ایران چنین وضعیتی دارند از نظر معیشتی. اگر بگویید به اینها کار یا کمک کنید، صدایی نمیشنوید، میگویند پول نداریم. اما همانهایی که پول ندارند میتوانند با یک نشست و برخاست ۶۰ هزار میلیارد تومان به بازار سرمایه تزریق کنند. بعد خوشبینترین افراد در میان رسمی میگویند اثر این تزریق سهروزه زایل شد. یعنی در عرض سه روز با این تصمیم نابخردانه ۶۰ هزار میلیارد تومان از داراییهایی که مشاعا به همه جامعه تعلق داشته از بین رفت. می توانستید آن ۶۰ هزار میلیارد تومان را صرف ایجاد سطوحی از اشتغال مولد با تمهیدات نهادی پشتیبانش کنید. ولی با این ترجیح نشان دادید که پس مشکل شما کمبود ارز و ریال نیست. شما میتوانید تحمل کنید که مثلا فسادی در استاندارد فساد چایدَش پیش بیاید و بیش از ۳ میلیارد دلار داراییهای بیننسلی کشور تباه بشود و بعد هم مدام عکس و گزارش منتشر بشود که چقدر با رافت با مجرمان این فساد برخورد کردید.
مشکل ایران در بیش از ۵۰ سال گذشته، کمبود ارز و ریال نبوده است
مشکل اصلی خرد تخصیص منابع و نظام تصمیمگیری ناکارآمد است
مومنی با تاکید بر اینکه به هزار و یک دلیل میشود گفت که هرگز طی بالغ بر ۵۰ سال گذشته کمبود ایران، کمبود ارز و ریال نبوده است و مهم، خردِ تخصیص این ارز و ریال است، گفت: مشکل ما این است که نظام تصمیمگیری ما قادر به جذب حداقلی در حد نصاب از کسانی که اهلیت فکری و تجربهای دارند و مشارکت دادن آنها در تصمیمگیریهای خطیر، تا این لحظه از خودش نشان نداده است. این را اصلاح کنید. دیگر باید چه اتفاقی بیفتد تا شما بفهمید که رفتن پشت پستوی پنهانکاری جز گسترش و تعمیق فساد و ناکارامدی و مشروعیتسوزی برای حکومت و باز کردن راه نااهلان نفوذی در بین خودتان ثمره دیگری نداشته است؟
درک غلط از مطلوب و نامطلوب سبب نفوذ بیحد و حصر افراد نامناسب در نظام شده است
او با تاکید بر لزوم شنیدن صدای منتقدان شرافتمند ابراز عقیده کرد: هرکس که سرش به تنش میارزد و این ناکارامدیها و فسادهای بیّن را میبیند صدایش درمیاید، میشود «عنصر نامطلوب». وقتی که درکمان از مطلوبیت و نامطلوبیت عناصر این باشد همین میشود که شاهد حجم بالای نفوذ می شویم. دیگر در این زمینه چقدر باید هزینه بپردازیم تا عزیزان متوجه شوند که باید این رویه تغییر کند. نظام قاعدهگذاری و نظام پاداشدهی ما، مثل همان سازههای ذهنیمان در خدمت تقویت مافیاست، در حالی که مثلا دیدگاه متفکران بزرگ از کینز تا امروز میگویند اگر بازدهی بخشهای غیرمولد از بازدهی بخشهای مولد بیشتر بشود کشور در مسیر انحطاط و فروپاشی قرار میگیرد.
در حالی که تولیدکنندگان ورشکسته میشونداوراق مشارکت شهری با نرخ سود ۴۰ تا ۴۶ درصد منتشر میشود
مومنی با اشاره به انتشار اوراق مشارکت شهری گفت: اوراق مشارکت برای کارهای عمرانی شهری منتشر کردهاند و برای اینکه کمی دلنازک رباخورها شکسته نشود اسم ربای آن را گذاشتهاند «نرخ سود. در مملکتی که بخش بزرگی از تولیدکنندهها در حال ورشکسته شدن هستند، وقتی که یک بازده مثلا بین ۴۰ تا ۴۶ درصدی را بهعنوان سهم پول و زایندگی پول میپردازید، رسما اوراق مشارکت برای طرحهای عمرانی شهرداری در برخی شهرهای بزرگ منتشر میکنند، کف نرخ سودش ۴۰ درصد است. آن هم در شرایطی که بخش بزرگی از تولیدکنندگان کشور روزمره ورشکسته میشوند. گزارشهای رسمی میگوید تقریبا واحدهای تولید صنعتی ایران نزدیک به دوسوم ظرفیتشان بلااستفاده است. بعد در این شرایط یکسریها قصد غربت میکنند و همینطور مجوز تولید، مجوز احداث واحدهای تولیدی جدید صادر میکنند. این یعنی باز کردن یک دهان هیولاهایی برای مطالبه ارز بیشتر و ریال بیشتر و رانتهای بیشتر و اینکه این دور باطل همینطور تداوم داشته باشد.
صدور مجوزهای جدید بدون توجه به ظرفیتهای بلااستفاده روند نابسامانی را استمرار میدهد
او تاکید کرد: شما یک تمهید در سراسر این پیشنویس در نظر نگرفتهاید که بگویید ما ۱۵ درصد این نابسامانیها را امسال که شرایط پیچیده و خطیری است، بهبود میبخشیم. اصل بر این است که این روند استمرار داشته باشد. وزارت صمت گزارش منتشر کرده و میگوید در یک رشته فعالیتهای صنعتی خیلی مهم، اندازه ظرفیتهای بلااستفاده به ۸۰ درصد رسیده. ولی باز دارند مجوز صادر میکنند. از یک طرف ۸۰ درصد ظرفیتهای تولیدی بلااستفاده است؛ یعنی ارز را تخصیص دادهای، خرید انجام شده، ماشینآلات نصب و سوار شده، آدم تربیت کردهای، تمام اینها بلااستفاده است. بعد تحت عنوان کنترل نرخ ارز، بازار قاچاق را داغتر میکنی که امکان واردات مشابه قاچاق اینها تسهیل بشود. از ان طرف همینطور فشار پشت فشار روی این تولیدکنندگان بیپناه و مظلوم کشور ما است.
هزینه برق واحدهای صنعتی در ۵ سال بیش از ۱۰ برابر افزایش یافته است
قیمت اعمالی برق در بسیاری موارد بیش از ۱۰ برابر قیمت اعلامی است
پذیرش سالیانه یک میلیون مشترک جدید در حالی که ۸۰ درصد ظرفیت کارخانهها بلااستفاده است، روند مشکوکی است
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد به نحوه افزایش هزینه برق تولیدکنندگان نیز اشاره کرد: در عرض ۵ سال بیش از ۱۰ برابر میزان قطعی برق برای واحدهای تولید صنعتی را افزایش دادهاید و همزمان در بعضی موارد بیش از ۱۰ برابر هم در یک سال قیمت اعمالی برق را افزایش دادهاید. از این نظر هم بین تولیدکنندگان کشاورزی و صنعتی تبعیض قائل نشدهاند! در این نواوری که کردند میگویند یک قیمت اعلامی داریم و یک قیمت اعمالی. در بخش بزرگی از موارد، قیمت اعمالی بیش از ۱۰ برابر قیمت اعلامی است. آب از آب تکان نخورد. این همه اتحادیههای صنفی تولیدکنندگان کشاورزی و صنعتی آمدند گفتند که چطور از طریق برق کمر ما را میشکنند. خودشان دارند میگویند قادر به تأمین برق متقاضیان موجود نیستند ولی در چند سال گذشته تقریباً سالی یک میلیون مشترک جدید پذیرفتهاند. درست مثل همان ماجرای مجوزدهیهایشان، در حالی که ۸۰ درصد ظرفیت تولید بعضی کارخانهها بلااستفاده است. اسم این رویههای مشکوک تصمیمگیری و تخصیص منابع را «نفوذ» نمیگذاریم که جنبه امنیتی پیدا کند، اسمش را میگذاریم «موارد قابل تامل».
مومنی درباره ساختار نهادی نظام توزیع منافع گفت: ستون سوم ساختار نهادی نظام توزیع منافعی است. شما مناسباتی ایجاد کردهاید که زیانبینندگان بزرگش عامه مردم و تولیدکنندگان و نفعبرندگان عمدهاش همان گروههایی هستند که اسم بردیم. این باید تغییر کند.
تا فساد، قاچاق و خروج سرمایه را مهار نکنیم، مصوبه تامین مالی رشداقتصادی ثمربخش نخواهد بود
مومنی ضمن اشاره به انتشار برنامه اخیر با عنوان تامین مالی رشد اقتصادی که مصوب هیات وزیران بوده است، گفت: تا زمانی که جلوی فساد نگرفتهای، جلوی قاچاق نگرفتهای، جلوی خروج سرمایه را نگرفتهای و ظرفیتهای نصبشده تولیدی بلااستفادهات را به کار نینداختهای، اینکه بروی به هر قیمتی ارز و ریال جور کنی جز اینکه بازار رباخورها را داغتر بکنی و بازار وارداتچیها را داغتر بکنی و کشور را به ورطه خطرناک بدهی خارجی گرفتار کنی، چیزی برای کشور به همراه نخواهد داشت.
اگر بازدهی تولید از نرخ بهره اسمی کمتر باشد، کشور به انحطاط و جنگ داخلی میرود
او با استناد به آرای توماس پیکتی گفت: اگر بازدهی تولید از نرخ بهره اسمی کمتر باشد، آن کشور به سمت انحطاط، اضمحلال و جنگ داخلی پیش میرود و طمع طمعورزان بیرونی را برای جنگ، برمیانگیزد. این خطاهای فاحش در نظام قاعدهگذاریهای اساسی میتواند چنین عقوبتهایی به همراه داشته باشد و این یک بحث نظریهای از سر تفنن نیست؛ مبتنی بر شواهدی است که طی ۲۵۰ سال گذشته رخ داده است. اگر این سند تامین مالی رشد اقتصادی را ملحق کنید به پیشنویس لایحه بودجه، میفهمید چه بر سر عامه مردم و تولیدکنندگان خواهد آمد.
تورم سالانه ۳۷.۵ درصد است اما قیمت نان و غلات ۹۴.۳ درصد افزایش یافته است
بیش از ۶۰ درصد جمعیت ایران برای بقای خود به نان وابستهاند
وی با اشاره به گزارش مرکز امار ایران افزود: تورم سالانه ۳۷.۵ درصد است؛ اما در این یک سال، رشد تورم نقطهبهنقطه نان و غلات ۹۴.۳ درصد بوده. در حالی که بیش از ۶۰ درصد جمعیت ایران از کانال نان، بقای خود را تامین میکنند، این بخش بیش از ۲ برابر تورم کلی رشد داشته است. بعد عزیزان می گویند می خواهیم به خاطر عدالت به قیمتهای انرژی شوک وارد کنیم. در حالی که هنوز این شوک وارد نشده، رشد هزینههای حملونقل عمومی در یکساله گذشته ۵۶.۳ درصد بوده، ببینید در حالی که وضعیت دستمزدها این گونه است، رشد قیمت سبزیجات ۶۳.۹ درصد و رشد قیمت میوه ۷۷.۲ درصد بوده است. این مربوط به کارنامهای است که به هشدارهای سال ۱۴۰۴ توجه نکردند.
بازدهی بالای سوداگری نشاندهنده عدم توجه به اقتصاد واقعی و مردم است
مومنی به بازدهی بالای سوداگری اشاره کرد و گفت: در یکساله ۱۴۰۳ بازدهی سوداگری روی طلا ۱۵۰ درصد، روی نقره ۱۲۰ درصد و دلار ۶۶ درصد بوده است. ببینید نظام قاعدهگذاری و پاداشدهی کشور دارد با این رفتار چه بلایی سر تولیدکنندگان و شاغلان میاورد.
جماران نوشت: دکتر فرشاد مومنی، ضمن انتقاد از پیشنویس برنامه بودجه ۱۴۰۵، هشدار داد که این سند نه تنها چشمانداز روشنی برای مردم و تولید ملی ارائه نمیدهد، بلکه روندهای ناکارآمد و سیاستهای پیشین را تشدید میکند و میتواند فقر، فشار اقتصادی بر خانوارها و فروپاشی امنیت اجتماعی و ملی را عمیقتر کند.
وی با استناد به آمارهای رسمی و گزارشهای معتبر، از رشد جمعیت فقیر، کاهش انگیزه سرمایهگذاری تولیدی، سقوط کیفیت اشتغال، فشار بر تولیدکنندگان و تبعات فاجعهبار سیاستهای شوکدرمانی سخن گفت و تاکید کرد که در شرایطی که کشور با بحرانهای اقتصادی، تورم شدید، تحریمهای هدفمند و فساد گسترده مواجه است، ادامه روند فعلی میتواند باعث فروپاشی از درون شود.
مومنی همچنین با اشاره به آسیبهای ناشی از سیاستهای نادرست ارزی، آزادسازی واردات و سوداگری مالی، از مسئولان خواست تا با اصلاحات نهادی، توجه به اشتغال مولد و مدیریت خرد منابع، از تشدید فشارها و فقر جلوگیری کنند و پیش از وقوع فاجعههای بزرگتر، خط قرمزهای سیاستگذاری را شفاف کنند.
*************
گزارش این سخنرانی را در ادامه می خوانید:
در مرزهای دانش اقتصاد، وفاق جهانی بر اهمیت نهادها شکل گرفته است
دکتر فرشاد مومنی، استاد تمام اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در نشست «نگاه به چشم انداز اقتصاد ایران از دریچه پیش نویس بخشنامه بودجه ۱۴۰۵» در موسسه مطالعات دین و اقتصاد با تاکید بر اینکه در مرزهای دانش اقتصاد، وفاقی جهانی بر اهمیت نهادها وجود دارد، اظهارداشت: هر کس که دل در گرو این سرزمین گرامی، آرمانها، مردم و آیندهاش داشته باشد دلش میخواهد ببیند که در این پیشنویس بخشنامه بودجه از دریچه نهادی چه تصویری برای آینده کشور میتوان داشت. وقتی از دریچه نهادی وارد میشویم باید روی سه ستون ترتیبات نهادی تمرکز کنیم؛ سازههای ذهنی، نظام قاعدهگذاری و نظام توزیع منافع.
پس از جنگ ۱۲روزه، ولنگاریهای بیسابقه در اندیشه، قاعدهگذاری و اقتصاد سیاسی مشاهده میکنیم
مومنی افزود: برای نخستین بار است که ما به پیشنویس بخشنامه بودجه یکساله بها میدهیم و آن را موضوع یک جلسه مستقل قرار میدهیم. علتش این است که طی دوره بعد از جنگ ۱۲روزه، به طرز بسیار نگرانکننده و شگفتانگیزی ولنگاریهای بیسابقه چه در اندیشه اداره نظام ملی، چه در قاعدهگذاریها و چه در اقتصاد سیاسی مشاهده میکنیم. این وضعیت بسیار خطرناک است و امیدواریم کسانی که باید پیامها را دریافت کنند، بهموقع بجنبند؛ زیرا معلوم نیست چنین ظرفیتها و فرصتهایی برای اصلاح نظام ملی تا چه اندازه باقی بماند.
در پیشنویس بودجه، مسائل حیاتی کشور به حاشیه رانده شده است
سازههای ذهنی حاکم بر سند بودجه آینده کشور را تهدید میکند
او با هشدار نسبت به تداوم روندهای موجود تصریح کرد: در بهترین حالت و با حمل بر صحت آنچه در سند پیش نویس برنامه بودجه میبینیم، هر آنچه به بقا و اعتلای کشور مربوط می شود، جز استثناهایی، به حاشیه رانده شده و از دریچه سازه های ذهنی حاکم بر این سند، که می خواهد سرنوشت یک سال آتی کشورمان را رقم بزند، این یک هشدار بسیار بزرگ است. اگر بگوییم اینها حسن نیت دارند و دلشان هم برای کشور میسوزد، اما سقف ظرفیت داناییشان همین است که در این سند مشاهده میشود، در نهایت خضوع و ادب میگویم که این کیفیت اندیشه برای اداره یک حجره هم کافی نیست، چه برسد به اداره کشوری با سوابق بسیار عظیم تمدنی و چالشهای بسیار بزرگ داخلی و خارجی.
گماردن افراد بیصلاحیت یا در تسخیر رانتخواران، قانون بودجه را زیر سوال میبرد
پیش نویس بودجه ۱۴۰۵ رابطه خود را با اسناد بالادستی قطع کرده است
مجلس و نهادهای نظارتی نگذارند مشکلات پیش نویس به نقطه غیرقابل بازگشت برسد
سند بودجه فاصله عمیقی با ادعای پایبندی به برنامه هفتم دارد
مومنی با بیان اینکه وقتی کسانی را میگمارید که یا صلاحیت ندارند، یا انگیزه کافی ندارند، یا در تسخیر گروههای رباخوار و رانتخوار و باجگیر قرار دارند، عملا قانون برنامه و بودجه که سند بودجه را سند برنامه یکساله توسعه ملی میداند زیر سوال میبرید، اظهار داشت: امیدوارم نهادهای نظارتی و بهویژه مجلس، دقت بیشتری کنند و نگذارند افتضاحات به جاهای غیرقابل بازگشت برسد. از دریچه همین سند پیش نویس برنامه بودجه، میبینید که به حکم علیالاطلاق رابطه این سند بودجه ۱۴۰۵ با اسناد بالادستی منقطع میشود. این نمیشود که از رئیس مجلس گرفته تا پایین دائما از برنامه داشتن سخن بگویند. درباره اینکه برنامه هفتم تا چه اندازه خودش برنامه است بحث دیگری است؛ اما همین که آقای رئیسجمهور در مبارزات انتخاباتی گفته بودند میخواهند روی برنامه هفتم تمرکز کنند، ما نزدیک به ۱۰ جلسه را به سهم خودمان روی این مسئله تمرکز کردیم. اینکه شما بخواهید به برنامه پایبند باشید یک امر مثبت است، اما این سند با ان ادعا فاصلهای عمیق دارد.
در سخن از دانشگاهها کمک میخواهند اما در عمل بدتر از دولتهای قبلی رفتار میکنند
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد،اضافه کرد: اگر بخواهید این پایبندی را به سند موسوم به برنامه هفتم تنزل دهید، این برای کشور و برای حیثیت دولت و برای آینده ما چشماندازهای بسیار نگرانکنندهای پدیدار میکند. بنابر سنت مالوف آقای رئیسجمهور که در مقام سخن گفتن از همه نهادهای علمی و پژوهشی و دانشگاهی کمک میخواهند ولی در سطح عمل اقداماتی انجام میدهند که باید گفت هزاران رحمت به دولتهای قبلی. ما همان موقع گفتیم این بازی با اسم قانون برنامه در یک دامنه صفر تا ۱۸۰ سابقه دارد.
دولت برای برنامه هفتم اصلاحیه ارائه کند
وی یادآورشد: به محض اینکه آقای احمدینژاد، رئیسجمهور شد، جزء اولین حرفهایی که زد این بود که گفت من برنامه چهارم را قبول ندارم. متاسفانه مجلس وقت، درباره این حرف خطرناک و فاجعهساز، سکوت مرگباری کرد و شما دیدید که کشور به چه ورطهای افتاد. آن هم در دورهای که قله ظرفیتهای مادی برای حرکت به سمت توسعه و وضعیت بهتر بود. وقتی آقای پزشکیان آمد و گفت من چشمبسته این سند را به اسم برنامه قبول دارم، ما دوباره هشدار دادیم و گفتیم خیلی باید به این سند سوبسید داده شود تا بتوان برای آن صلاحیت یک برنامه توسعه قائل شد. بیش از ۷۵ درصد بدیهیترین کارهایی که تلاش فکری را تبدیل به یک سند قانون برنامه میکند از ابتدا از بیخ و بن در این سند مفقود بوده است. بنابراین ما مشفقانه به رئیس دولت جدید هشدار دادیم و توصیه کردیم باید بیاید و یک اصلاحیه برای این برنامه بدهد.
نه به قانون برنامه وفادار ماندند و نه اصلاحیهای ارائه کردند
رئیس مجلس درست گفت که دولت نمیتواند کشور را روی هوا نگه دارد
مومنی افزود: حالا آقای رئیسجمهور نه به آن قانون برنامه وفادار مانده و نه اصلاحیهای ارائه داده است. نتیجه این شد که رئیس مجلس به ایشان هشدار داده که علیالظاهر مقامات رسمی دولت در جلسات مشترک با نمایندگان مجلس، مکررا گفتهاند چیزهایی که در این سند آمده اصلا قابل اجرا نیست. رئیس مجلس این بار حرف درستی زد و گفت دولت نمیتواند کشور را روی هوا نگه دارد. اینکه بگویید ما این سند را قابل اجرا نمیدانیم به هیچ وجه از نظر اخلاقی و قانونی مسموع نیست. چون آن موقع که دوران ماه عسل بود، رئیسجمهور به صراحت گفته بود من فقط این سند را اجرا میکنم.
قوه مجریه موظف به اجرای قانون است و حق ندارد به بهانه ناپسندی، قانونگریزی کند
اگر دولت قانونی را مناسب نمیداند باید لایحه اصلاحی ارائه کند
این اقتصاددان با تاکید بر اینکه «قوه مجریه موظف به اجرای قانون است» گفت: اگر قانونی را مناسب یا قابل عمل نمیداند حق ندارد این را بهانهای برای قانونگریزی کند. باید لایحه پیشنهادی جایگزین خودش را بیاورد، هر جایی را که میخواهد اصلاح کند و هر جایی را که غیرقابل عمل میداند حذف کند و تعهدات قابل عمل را جایگزین نماید. هیچکدام از اینها تا این لحظه از طرف دولت به صورت عمومی انعکاس پیدا نکرده است.
دولت برای فشار بر مردم به شرایط خطیر کشور استناد میکند اما خود ولنگارانه عمل میکند
شرمآور است که بگویند کارکنان دولت کاری ندارند اما همچنان حقوق بگیرند
در شرایطی که این همه بحران وجود دارد، احساس میکنید دوران استراحت فرا رسیده؟
مومنی با انتقاد شدید از نوع مواجهه دولت با شرایط کشور اظهار داشت: این معنایش این است که هر جا قرار است فشار روی مردم آورده شود میگویند کشور شرایط خطیری دارد و سایه شوم جنگ بالای سر ماست و مثلا زورگویان صهیونیست و امپریالیست هر روز برای ما خواب میبینند. اما برای اداره کشور را که در چنین شرایطی باید با بیسابقهترین تحرک و بسیج ظرفیتها مواجه باشیم، با کمال تاسف عبارتهای ولنگارانه و خطرناکی میشنویم. در همین شرایط مسئولان کلیدی قوه مجریه میگویند اگر بخش بزرگی از کارکنان دولت سر کارشان نیایند، اصلا آبی از آب تکان نمیخورد! پس آن حرفهایی که در مبارزه انتخاباتی میزدید چه شد؟ وقتی خودتان در گزارشها و اظهاراتتان میگویید هزاران بحران کوچک و بزرگ وجود دارد، شرم نمیکنید که بگویید کاری وجود ندارد که اینها بیایند سر کار؟ پس بنابراین مثلا به شکلهای ظاهری و باطنی اینها را بگذاریم حقوق بگیرند ولی انتظاری از نظر انجام تعهد و مسئولیت نداشته باشیم؟ متوجه نمیشوید که در دستگاههای اجرایی کشور چه میگذرد؟ در شرایطی که این همه بحران وجود دارد، احساس میکنید دوران استراحت و تفریح فرا رسیده؟ مشاوران رئیس جمهور چه کسانی هستند؟ درکی که از اقتضائات زمانه دارند چیست که از دل آن چنین حرفهایی بیرون میآید؟ بسیار مایه شگفتی است.
از منظر سازههای ذهنی، پیش نویس بودجه سایه شوم سرگشتگی و بیاندیشگی دارد
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد در ادامه افزود: از منظر سازههای ذهنی، این سند مانند برخی سندهای دیگری که در دو ماه اخیر از طرف قوه محترم مجریه بیرون آمده، سایه شوم سرگشتگی و بیاندیشه بودن و آشفتگی و سردرگمی مشاهده میکنیم.
بقای کشور بر دو ستون مردم و بنیه تولید ملی استوار است
مردم و تولید ملی در بدترین شرایط تاریخی خود قرار دارند
او بر اهمیت توجه به مردم و تولید ملی در بقای کشور تاکید کرد و گفت: اگر بخواهید روی بقای کشور تمرکز داشته باشید، همه میدانند که بقای کشور روی دو ستون استوار میشود. این دو ستون یکی مردماند و دیگری بنیه تولید ملی. هم مردم و هم بنیه تولیدی کشور یکی از بدترین شرایط تاریخی خودشان را تجربه میکند. وقتی در اسناد رسمی گفته میشود نزدیک به هشت میلیون نفر از جمعیت در وضعیت فقر شدید هستند و بالغ بر ۳۰ درصد کل جمعیت از نظر معیشتی در استاندارد زیر خط فقر قرار دارند، آن هم در شرایطی که نابرابریهای ناموجه و گستره و عمق فساد مالی بیداد میکند، نشاندهنده این است که باید انتظار داشته باشیم که در چنین سندی، هیچ عنصری برای امنیت ملی ما سرنوشتسازتر از همدلی و همسویی مردم نباشد.
پیشنویس بودجه ۱۴۰۵ هیچ تمهید جدیدی برای بهبود زندگی مردم ندارد
سیاستهای سند میتواند فشار و فقر را در جامعه گستردهتر و عمیقتر کند
در شرایط نیاز کشور به همدلی و انسجام، ارائه چنین سندی تاسفبار و شرمآور است
این استاد اقتصاد دانشگاه، با انتقاد شدید از پیشنویس بخشنامه بودجه ۱۴۰۵ تاکید کرد که این سند تقریبا هیچ تمهید جدیدی برای بهبود کیفیت زندگی مردم در نظر نگرفته و سیاستهای آن میتواند فشارهای جدید و فقرزاییهای گستردهتر و عمیقتری بر جامعه وارد کند. این سند عاری از اندیشههای ابتدایی برای بقای مردم سرزمین است. هیچ اراده و اهتمامی برای برجسته کردن آن برخورداریهایی که قانون اساسی به مردم وعده داده و اقتضای مردمی است که حکومتگران ما از بالا تا پایین سر تعظیم به درایت آنها در جنگ ۱۲ روزه فرود آوردند، در این سند وجود ندارد. این هم تاسفبار است و هم شرمآور که شما در شرایطی که کشور بیش از هر چیز به همدلی و انسجام و اعتماد نیاز دارد، پیشنویسی عرضه کردهاید. بدون تردید با این تمهیداتی که در این سند مشاهده میشود، اوضاع معیشتی مردم در سال اینده به مراتب بدتر از سال ۱۴۰۴ خواهد بود.
پیشنویس بودجه تقریبا هیچ اهتمامی برای رفع فشارهای تولیدکنندگان ندارد
این پیش نویس به جای تمرکز بر مردم و تولید ملی، روندهای ناکارآمد گذشته را تشدید میکند
مومنی با بیان اینکه ستون بعدی استقلال و بقا و امنیت ملی، بنیه تولیدی است، عنوان کرد: همه میدانند که به گواه اسناد پرشمار، چه در دولت و چه در مجلس، هیچ سخنی از اهتمام برای رفع فشارها و گرفتاریهای تولیدکنندگان در این سند مشاهده نمیشود. تقریبا کمتر از یک درصد حتی در عبارتپردازی به اوضاع تولیدکنندگان توجه شده است و این نیز گواه آشکاری است که عزیزان سوراخ دعا را گم کردهاند. در این سند به جای قرار دادن مردم و تولید ملی به عنوان شاقول قاعدهگذاری و تخصیص منابع، اصرار مشکوک بر شدت بخشیدن به روندهای ناکارامد گذشته وجود دارد؛ روندهایی که فشار غیرقابل تحمل بر مردم و تولیدکنندگان وارد کرده و همزمان راه را برای بهرهمندی رباخوارها، قاچاقچیها، واردکنندگان و سوداگران باز میکند.
یک سیاست چند بار باید شکست بخورد تا کافی باشد؟
سیاست شوکدرمانی در شرایط فعلی تهدیدی برای امنیت ملی است
مومنی با بیان اینکه خودتان بیایید بگویید که یک سیاست چند بار باید شکست بخورد و فاجعه ایجاد کند تا کافی باشد؟ وقتی این سند پیشنویس بودجه را نگاه میکنید انگار عزیزان همین دیروز به اصطلاح درسشان تمام شده، هنوز سند مدرک تحصیلیشان مرکبش خشک نشده و تازه پا در ایران گذاشته اند و میخواهند شوک نرخ ارز و شوک قیمت بنزین را تجربه کنند، ادامه داد: از لاپوشانیها و عبارتپردازیهای غیرصریح، این پیش نویس، چیزهایی دستگیرمان میشود که خیلی بیشتر شکبرانگیز است. امیدوارم آنهایی که باید بفهمند زودتر بفهمند؛ مثل ماجرای جنگ ۱۲ روزه و شدت نفوذ بیرونیها و شبهبیرونیها در آرایش قوای اقتصادی و سیاسی کنونی نشود. به صورت غیرشفاف می گویند ما بر شوک درمانی اصرار داریم. در شرایط عادی شوکدرمانی فاجعه ایجاد میکند، و در شرایطی که امنیت ملی ما در معرض تهدید بیرونی است. این اقدام یک پاس گل است.
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد تحریمها ماموریت فروپاشی از درون برای ایران دارد
این اقتصاددان با اشاره به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس درباره کتاب «هنر تحریمها» نوشته ریچارد نفیو، گفت: چند سال پیش مرکز پژوهشهای مجلس گزارشی منتشر کرد تحت عنوان هنر تحریمها که نویسنده ان کتاب مدتی طولانی مسئولیت مستقیم برنامهریزی برای تحریمها را داشته است. در انجا تصریح شده که در این موج جدید تحریمها دیگر فقط برای رساندن بعضی از پیامها از ابزار تحریم استفاده نمیکنیم، بلکه ماموریت فروپاشی از درون برای ایران طراحی شده است. واقعا یک هیئت منصفه با شرافت و غیروابسته به مافیاها و مشهور به سلامت مالی و صلاحیت علمی بیاید آن سند را یکبهیک نگاه کند. مولفههایی که در آن پژوهش گذاشته شده و به تصریح خودشان میخواهند از درون فروپاشی برای ایران رقم بزنند، باید شفاف و شرافتمندانه خط قرمز سیاستگذاریهایشان اعلام شود. اما عزیزان انگار گوشهایشان را به روی سخنان عالمانه و همراه با شفقت بستهاند. هیچ ردی تا این لحظه از شنیدن حرفهای کارشناسی مشاهده نمیکنیم و یک اصرار غیرعادی و مشکوک بر استمرار همان سیاستهایی را مشاهده میکنیم که ایران را به وضعیت امروز دچار کرده است.
تحریمها با تشدید فقر، درد را تا ریزترین سلولهای جامعه منتقل میکنند
مومنی به پیامدهای تحریمها و سیاستهای اقتصادی جاری اشاره کرد: این کتاب هنر تحریمها میگوید هدف ما فروپاشاندن ایران از درون است. یکی از ابزارهای کلیدی، انتقال درد ناشی از معیشت تا ریزترین سلولهای جامعه، یعنی افراد و خانوارهای بیپناه، از طریق تشدید محرومیت و فقر است.
جمعیت فقیر ایران در یک دهه از زیر ۱۰ میلیون به بیش از ۲۵ میلیون رسیده است
ادامه سیاستهای افزایش نرخ ارز و گرانی حاملهای انرژی، فاجعهساز است
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با استناد به آمارهای رسمی در خصوص ناکارامدی سیاستهای تعدیل ساختاری، ادامه داد: گزارشهای رسمی نشان میدهد اندازه جمعیت فقیر ایران در سالهای پایانی دهه ۱۳۸۰ کمتر از ۱۰ میلیون نفر بود، اما در فاصله ۱۰ سال بعد، از آغاز دهه ۱۳۹۰ تا پایان آن، این عدد از ۲۵ میلیون نفر عبور کرده است. با همین سیاستها، بدون استثنا، جمعیت فقیر همچنان در حال افزایش است. سیاستهای معطوف به افزایش نرخ ارز، افزایش قیمت حاملهای انرژی، ازادسازی واردات و خصوصیسازی غارتگرانه بارها شکست خوردهاند و هنوز ادامه دارند. سوال این است که چند بار باید شکست بخورد و فاجعه ایجاد شود تا متوقف شود؟ این سیاستها فقرزا هستند.
سقوط سهم واردات کالاهای سرمایهای کشور را به آستانه فاجعه ملی رسانده است
روند قهقرایی انگیزه سرمایهگذاری تولیدی، تازهواردان به بازار کار را به سمت فعالیتهای غیرمولد سوق میدهد
فعالان قدیمی بخش کشاورزی و صنعت اکنون ترجیح میدهند مسافرکشی کنند تا تولید
او با بیان اینکه روند سقوط سهم واردات کالاهای سرمایه ای، ما را از نظر بنیه تولیدی ، در آستانه فاجعه ملی قرار داده است، تاکید کرد: حتی اگر سرمایه گذاری در ساختمان، که همیشه بخش قابل اعتنایی از کل سرمایه گذاریهای رسما اعلام شده را تشکیل می دهد اضافه کنیم، جز یکی دو استثتنا، در چندین ساله گذشته، گرایش غالب این بوده که کل سرمایه گذاریها حتی در حد جبران استهلاکات هم نبوده است. سند قانون برنامه ششم را نگاه کنید. در آنجا میگوید از ۱۳۹۶ به این طرف، سالانه حداقل یک میلیون نفر تازهوارد به بازار کار داریم. وقتی شما روند قهقرایی انگیزه سرمایهگذاری تولیدی را در اثر بازی منحوس و مشکوک دائمی با نرخ ارز و قیمت حاملهای انرژی و هزینههای تولید ادامه میدهید، آنقدر انگیزه سرمایهگذاری و اشتغال در شرافتمندانهترین و ملیترین و دینیترین فعالیتهای قابل تصور در کشور، یعنی فعالیتهای تولیدی، کارش را به جایی رساندهاند که نهتنها رغبتی برای تازهواردها وجود ندارد، بلکه آنهایی هم که سالها در این بخش کشاورزی و صنعت بودهاند اکنون مسافرکشی را به فعالیت در این بخش ترجیح میدهند.
قابلیت اشتغالزایی در اقتصاد ملی سقوط کرده است
استاد گروه برنامه ریزی و توسعه اقتصادی دانشگاه افزود: وقتی میگوییم باید بها به مردم داده بشود، معنای عزتمندش این است که حکومت گرامی باید درباره کمیت و کیفیت اشتغال در کشور هم اهتمام ویژه داشته باشد. ما هم شاهد سقوط کمیِ قابلیت اشتغالزایی در اقتصاد ملی هستیم و از آن نگرانکنندهتر و تکاندهندهتر سقوط کیفیت اشتغال در کشوراست.
اکثریت فقرای ایران شاغلانی هستند که شغلشان بیکیفیت است
مومنی درباره اهمیت اشتغال و کیفیت ان خاطرنشان کرد: اشتغال باکیفیت ابزار اصلی کرامت انسانها و خروج از فقر و حلقه وصل استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی است. اما گزارشهای رسمی نشان میدهد طی ۳۷ سال اجرای برنامه تعدیل ساختاری، نزدیک به دو سوم جمعیت در سنین فعالیت هیچ نقشی در تولید ملی ندارند و اکثریت قاطع فقرای ایران را شاغلان تشکیل میدهند. فقر در میان شاغلان زاییده بیکیفیت شدن شغل است. اگر قرار است حرفهای مشفقانه کارشناسی شنیده نشود، دولت و مجلس باید تکلیف حد کفایت انسانی انصراف از سیاستهای مشکوک را روشن کنند و حداقل خطوط قرمز را برای جلوگیری از فاجعههای بیشتر تعیین کنند.
نرخ مشارکت زنان در بازار کار ایران شرمآور و ضد امنیت اجتماعی است
سیاستهای آزادسازی واردات شغل را از مردم میگیرد و وعده وام بدون شغل فایدهای ندارد
این اقتصاددان با اشاره به وضعیت مشارکت نیروی کار و نقش زنان در بازار کار ایران گفت: با وجود نرخ مشارکت بسیار اندک ایرانیان، که وقتی نوبت به مشارکت زنان در بازار کار میرسد شرماور و فاجعهامیز تلقی میشود و ضد امنیت اجتماعی ایران است، از ۱۳۷۴ تا امروز هر مطالعهای راجع به بازار کار ایران انجام شده میگوید که درامد زنان مکمل درامد مردان در خانواده است. یعنی اگر برای شغل زنان فکری نکنید، نهاد خانواده موجودیتش به مخاطره میافتد. عزیزان سوراخ دعا را گم کردهاند. مرتب میگویند ما خیلی نگران نهاد خانواده هستیم. ولی از یک طرف مشاغل کشور را از طریق ازادسازی واردات تقدیم بیگانگان میکنند، بعد میخواهند جاذبه برای ازدواج ایجاد کنند، میگویند ما وام بیشتری به شما میدهیم. اگر شغل ایجاد نکرده باشی، این وام را چهطور میخواهد طرف پس بدهد؟ واقعا این سطح پیچیدگی ای ندارد.
امنیت اجتماعی و ملی زمانی تامین میشود که مردم با عزتنفس و اشتغال مولد ارزش خلق کنند
مومنی تصریح کرد: ماجرای کمیت اشتغال در ایران وقتی که به زنان میرسد فاجعهامیز و شرماور است و یکی از کانونهای سقوط نهاد خانواده در ایران است که کار را به جایی رسانده که عزیزان شرم میکنند روند تحولات طلاق را رسما اعلام بکنند. شما بهجای اینکه مدام دنبال ظاهرسازی باشید، ریشه اصلی قضیه را برایش فکری بکنید. امنیت اجتماعی و امنیت ملی ما زمانی تامین میشود که مردممان با عزتنفس و با اشتغال مولد و مفید هم برای خودشان خلق ارزش کنند و هم استقلال و عدالت اجتماعی و آزادی را در کشور پاسداری کنند.
بیش از ۷ میلیون ایرانی در فقر شدید و شبهقحطیزده زندگی میکنند
دولت به جای ایجاد اشتغال مولد، ۶۰ هزار میلیارد تومان را به بازار سرمایه تزریق کرد
اثر این تزریق ظرف سه روز از بین رفت و داراییهای مشاع مردم تلف شد
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد به آمارهای مربوط به «فقر شدید» اشاره کرد و گفت: خودشان گزارش منتشر میکنند و میگویند وقتی که ما از تعبیر «فقر شدید» استفاده میکنیم یعنی انسانهای شبهقحطیزده. خودشان میگویند بیش از ۷ میلیون نفر آدم در ایران چنین وضعیتی دارند از نظر معیشتی. اگر بگویید به اینها کار یا کمک کنید، صدایی نمیشنوید، میگویند پول نداریم. اما همانهایی که پول ندارند میتوانند با یک نشست و برخاست ۶۰ هزار میلیارد تومان به بازار سرمایه تزریق کنند. بعد خوشبینترین افراد در میان رسمی میگویند اثر این تزریق سهروزه زایل شد. یعنی در عرض سه روز با این تصمیم نابخردانه ۶۰ هزار میلیارد تومان از داراییهایی که مشاعا به همه جامعه تعلق داشته از بین رفت. می توانستید آن ۶۰ هزار میلیارد تومان را صرف ایجاد سطوحی از اشتغال مولد با تمهیدات نهادی پشتیبانش کنید. ولی با این ترجیح نشان دادید که پس مشکل شما کمبود ارز و ریال نیست. شما میتوانید تحمل کنید که مثلا فسادی در استاندارد فساد چایدَش پیش بیاید و بیش از ۳ میلیارد دلار داراییهای بیننسلی کشور تباه بشود و بعد هم مدام عکس و گزارش منتشر بشود که چقدر با رافت با مجرمان این فساد برخورد کردید.
مشکل ایران در بیش از ۵۰ سال گذشته، کمبود ارز و ریال نبوده است
مشکل اصلی خرد تخصیص منابع و نظام تصمیمگیری ناکارآمد است
مومنی با تاکید بر اینکه به هزار و یک دلیل میشود گفت که هرگز طی بالغ بر ۵۰ سال گذشته کمبود ایران، کمبود ارز و ریال نبوده است و مهم، خردِ تخصیص این ارز و ریال است، گفت: مشکل ما این است که نظام تصمیمگیری ما قادر به جذب حداقلی در حد نصاب از کسانی که اهلیت فکری و تجربهای دارند و مشارکت دادن آنها در تصمیمگیریهای خطیر، تا این لحظه از خودش نشان نداده است. این را اصلاح کنید. دیگر باید چه اتفاقی بیفتد تا شما بفهمید که رفتن پشت پستوی پنهانکاری جز گسترش و تعمیق فساد و ناکارامدی و مشروعیتسوزی برای حکومت و باز کردن راه نااهلان نفوذی در بین خودتان ثمره دیگری نداشته است؟
درک غلط از مطلوب و نامطلوب سبب نفوذ بیحد و حصر افراد نامناسب در نظام شده است
او با تاکید بر لزوم شنیدن صدای منتقدان شرافتمند ابراز عقیده کرد: هرکس که سرش به تنش میارزد و این ناکارامدیها و فسادهای بیّن را میبیند صدایش درمیاید، میشود «عنصر نامطلوب». وقتی که درکمان از مطلوبیت و نامطلوبیت عناصر این باشد همین میشود که شاهد حجم بالای نفوذ می شویم. دیگر در این زمینه چقدر باید هزینه بپردازیم تا عزیزان متوجه شوند که باید این رویه تغییر کند. نظام قاعدهگذاری و نظام پاداشدهی ما، مثل همان سازههای ذهنیمان در خدمت تقویت مافیاست، در حالی که مثلا دیدگاه متفکران بزرگ از کینز تا امروز میگویند اگر بازدهی بخشهای غیرمولد از بازدهی بخشهای مولد بیشتر بشود کشور در مسیر انحطاط و فروپاشی قرار میگیرد.
در حالی که تولیدکنندگان ورشکسته میشونداوراق مشارکت شهری با نرخ سود ۴۰ تا ۴۶ درصد منتشر میشود
مومنی با اشاره به انتشار اوراق مشارکت شهری گفت: اوراق مشارکت برای کارهای عمرانی شهری منتشر کردهاند و برای اینکه کمی دلنازک رباخورها شکسته نشود اسم ربای آن را گذاشتهاند «نرخ سود. در مملکتی که بخش بزرگی از تولیدکنندهها در حال ورشکسته شدن هستند، وقتی که یک بازده مثلا بین ۴۰ تا ۴۶ درصدی را بهعنوان سهم پول و زایندگی پول میپردازید، رسما اوراق مشارکت برای طرحهای عمرانی شهرداری در برخی شهرهای بزرگ منتشر میکنند، کف نرخ سودش ۴۰ درصد است. آن هم در شرایطی که بخش بزرگی از تولیدکنندگان کشور روزمره ورشکسته میشوند. گزارشهای رسمی میگوید تقریبا واحدهای تولید صنعتی ایران نزدیک به دوسوم ظرفیتشان بلااستفاده است. بعد در این شرایط یکسریها قصد غربت میکنند و همینطور مجوز تولید، مجوز احداث واحدهای تولیدی جدید صادر میکنند. این یعنی باز کردن یک دهان هیولاهایی برای مطالبه ارز بیشتر و ریال بیشتر و رانتهای بیشتر و اینکه این دور باطل همینطور تداوم داشته باشد.
صدور مجوزهای جدید بدون توجه به ظرفیتهای بلااستفاده روند نابسامانی را استمرار میدهد
او تاکید کرد: شما یک تمهید در سراسر این پیشنویس در نظر نگرفتهاید که بگویید ما ۱۵ درصد این نابسامانیها را امسال که شرایط پیچیده و خطیری است، بهبود میبخشیم. اصل بر این است که این روند استمرار داشته باشد. وزارت صمت گزارش منتشر کرده و میگوید در یک رشته فعالیتهای صنعتی خیلی مهم، اندازه ظرفیتهای بلااستفاده به ۸۰ درصد رسیده. ولی باز دارند مجوز صادر میکنند. از یک طرف ۸۰ درصد ظرفیتهای تولیدی بلااستفاده است؛ یعنی ارز را تخصیص دادهای، خرید انجام شده، ماشینآلات نصب و سوار شده، آدم تربیت کردهای، تمام اینها بلااستفاده است. بعد تحت عنوان کنترل نرخ ارز، بازار قاچاق را داغتر میکنی که امکان واردات مشابه قاچاق اینها تسهیل بشود. از ان طرف همینطور فشار پشت فشار روی این تولیدکنندگان بیپناه و مظلوم کشور ما است.
هزینه برق واحدهای صنعتی در ۵ سال بیش از ۱۰ برابر افزایش یافته است
قیمت اعمالی برق در بسیاری موارد بیش از ۱۰ برابر قیمت اعلامی است
پذیرش سالیانه یک میلیون مشترک جدید در حالی که ۸۰ درصد ظرفیت کارخانهها بلااستفاده است، روند مشکوکی است
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد به نحوه افزایش هزینه برق تولیدکنندگان نیز اشاره کرد: در عرض ۵ سال بیش از ۱۰ برابر میزان قطعی برق برای واحدهای تولید صنعتی را افزایش دادهاید و همزمان در بعضی موارد بیش از ۱۰ برابر هم در یک سال قیمت اعمالی برق را افزایش دادهاید. از این نظر هم بین تولیدکنندگان کشاورزی و صنعتی تبعیض قائل نشدهاند! در این نواوری که کردند میگویند یک قیمت اعلامی داریم و یک قیمت اعمالی. در بخش بزرگی از موارد، قیمت اعمالی بیش از ۱۰ برابر قیمت اعلامی است. آب از آب تکان نخورد. این همه اتحادیههای صنفی تولیدکنندگان کشاورزی و صنعتی آمدند گفتند که چطور از طریق برق کمر ما را میشکنند. خودشان دارند میگویند قادر به تأمین برق متقاضیان موجود نیستند ولی در چند سال گذشته تقریباً سالی یک میلیون مشترک جدید پذیرفتهاند. درست مثل همان ماجرای مجوزدهیهایشان، در حالی که ۸۰ درصد ظرفیت تولید بعضی کارخانهها بلااستفاده است. اسم این رویههای مشکوک تصمیمگیری و تخصیص منابع را «نفوذ» نمیگذاریم که جنبه امنیتی پیدا کند، اسمش را میگذاریم «موارد قابل تامل».
مومنی درباره ساختار نهادی نظام توزیع منافع گفت: ستون سوم ساختار نهادی نظام توزیع منافعی است. شما مناسباتی ایجاد کردهاید که زیانبینندگان بزرگش عامه مردم و تولیدکنندگان و نفعبرندگان عمدهاش همان گروههایی هستند که اسم بردیم. این باید تغییر کند.
تا فساد، قاچاق و خروج سرمایه را مهار نکنیم، مصوبه تامین مالی رشداقتصادی ثمربخش نخواهد بود
مومنی ضمن اشاره به انتشار برنامه اخیر با عنوان تامین مالی رشد اقتصادی که مصوب هیات وزیران بوده است، گفت: تا زمانی که جلوی فساد نگرفتهای، جلوی قاچاق نگرفتهای، جلوی خروج سرمایه را نگرفتهای و ظرفیتهای نصبشده تولیدی بلااستفادهات را به کار نینداختهای، اینکه بروی به هر قیمتی ارز و ریال جور کنی جز اینکه بازار رباخورها را داغتر بکنی و بازار وارداتچیها را داغتر بکنی و کشور را به ورطه خطرناک بدهی خارجی گرفتار کنی، چیزی برای کشور به همراه نخواهد داشت.
اگر بازدهی تولید از نرخ بهره اسمی کمتر باشد، کشور به انحطاط و جنگ داخلی میرود
او با استناد به آرای توماس پیکتی گفت: اگر بازدهی تولید از نرخ بهره اسمی کمتر باشد، آن کشور به سمت انحطاط، اضمحلال و جنگ داخلی پیش میرود و طمع طمعورزان بیرونی را برای جنگ، برمیانگیزد. این خطاهای فاحش در نظام قاعدهگذاریهای اساسی میتواند چنین عقوبتهایی به همراه داشته باشد و این یک بحث نظریهای از سر تفنن نیست؛ مبتنی بر شواهدی است که طی ۲۵۰ سال گذشته رخ داده است. اگر این سند تامین مالی رشد اقتصادی را ملحق کنید به پیشنویس لایحه بودجه، میفهمید چه بر سر عامه مردم و تولیدکنندگان خواهد آمد.
تورم سالانه ۳۷.۵ درصد است اما قیمت نان و غلات ۹۴.۳ درصد افزایش یافته است
بیش از ۶۰ درصد جمعیت ایران برای بقای خود به نان وابستهاند
وی با اشاره به گزارش مرکز امار ایران افزود: تورم سالانه ۳۷.۵ درصد است؛ اما در این یک سال، رشد تورم نقطهبهنقطه نان و غلات ۹۴.۳ درصد بوده. در حالی که بیش از ۶۰ درصد جمعیت ایران از کانال نان، بقای خود را تامین میکنند، این بخش بیش از ۲ برابر تورم کلی رشد داشته است. بعد عزیزان می گویند می خواهیم به خاطر عدالت به قیمتهای انرژی شوک وارد کنیم. در حالی که هنوز این شوک وارد نشده، رشد هزینههای حملونقل عمومی در یکساله گذشته ۵۶.۳ درصد بوده، ببینید در حالی که وضعیت دستمزدها این گونه است، رشد قیمت سبزیجات ۶۳.۹ درصد و رشد قیمت میوه ۷۷.۲ درصد بوده است. این مربوط به کارنامهای است که به هشدارهای سال ۱۴۰۴ توجه نکردند.
بازدهی بالای سوداگری نشاندهنده عدم توجه به اقتصاد واقعی و مردم است
مومنی به بازدهی بالای سوداگری اشاره کرد و گفت: در یکساله ۱۴۰۳ بازدهی سوداگری روی طلا ۱۵۰ درصد، روی نقره ۱۲۰ درصد و دلار ۶۶ درصد بوده است. ببینید نظام قاعدهگذاری و پاداشدهی کشور دارد با این رفتار چه بلایی سر تولیدکنندگان و شاغلان میاورد.