شناسهٔ خبر: 75146736 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: بولتن‌نیوز | لینک خبر

در امتداد بحران؛ خط تقابل داخلی در میانه تحریم و مذاکره

از «ناامیدی مردم» تا اتهام «عملیات روانی»: خوانش سیاسی از موضع‌گیری جنجالی مولوی عبدالحمید

در فضای سیاسی ایران، مولوی عبدالحمید اسماعیل‌زهی، امام جمعه اهل سنت زاهدان، به واسطه‌ی مواضع صریح و گاهاً تند خود، همواره مرکز توجه و محل مناقشات بوده است.

صاحب‌خبر -

گروه سیاسی: در فضای سیاسی ایران، مولوی عبدالحمید اسماعیل‌زهی، امام جمعه اهل سنت زاهدان، به واسطه‌ی مواضع صریح و گاهاً تند خود، همواره مرکز توجه و محل مناقشات بوده است. جدیدترین اظهار نظر او در فضای مجازی، که به صراحت از بحران‌های جدی و غیرقابل تحمل ناشی از بازگشت تحریم‌ها و بی‌حاصلی مذاکرات هسته‌ای سخن گفته و مقامات را فاقد اراده برای تغییر سیاست‌های شکست‌خورده دانسته، بار دیگر شکاف گفتمانی عمیقی را نمایان ساخته است. 

به گزارش بولتن نیوز، توییت مولوی عبدالحمید، تصویری تاریک و تلخ از وضعیت کشور ارائه می‌دهد. تمرکز او بر بازگشت هیئت مذاکره‌کننده بدون دستاورد و عدم مشاهده‌ی اراده در مسئولین برای تحقق مطالبات مردمی، عملاً یک نقد ساختاری به مجموعه سیاست‌های داخلی و خارجی حاکمیت است. مهم‌ترین و کلیدی‌ترین عبارت این پست، که چکیده‌ی ناخوشایند این تحلیل است، این است که «امروز مردم ایران هیچ روزنه‌ای از امید نمی‌بینند.» این جمله، به مثابه حکم ناامیدی مطلق از منظر یکی از تأثیرگذارترین چهره‌های مذهبی-سیاسی، پتانسیل بالایی برای ایجاد شک و تزلزل در افکار عمومی دارد.

 اما آنچه به این موضع‌گیری بُعدی امنیتی-سیاسی می‌بخشد، نه خودِ نقد، بلکه واکنش شدیداللحن محافل منتقد به اوست. در نقد و تحلیلی که در پی این توییت ارائه شده، لحن از نقد سیاسی فراتر رفته و مستقیماً به قلمرو اتهام و توطئه وارد می‌شود.

از «ناامیدی مردم» تا اتهام «عملیات روانی»: خوانش سیاسی از موضع‌گیری جنجالی مولوی عبدالحمید

 این تحلیل، عبدالحمید را نه یک منتقد دلسوز، بلکه یک «شیخ قوم‌گرا» معرفی می‌کند که بر اساس «دستور العمل خاخام‌های یهودی» و به نیابت از «دستگاه‌های امنیتی اسرائیل» مشغول انجام «عملیات روانی» است.

این اتهامات، ماهیت موضع‌گیری داخلی را به یک پروژه‌ی براندازی خارجی تغییر می‌دهد. در نهایت، موضع‌گیری مولوی عبدالحمید، که همزمان با تشدید فشارهای اقتصادی و بن‌بست‌های دیپلماتیک منتشر شده، در بستر چنین اتهاماتی، دیگر یک انتقاد صرف نیست، بلکه به عنوان فتیله‌ای برای شعله‌ور ساختن شکاف‌های قومی، مذهبی و سیاسی تفسیر می‌شود. این وضعیت نشان می‌دهد که چگونه در شرایط بحرانی، دیوار بی‌اعتمادی میان بخش‌هایی از مردم و حاکمیت، با هر اظهارنظر جنجالی، بیش از پیش بلند می‌شود و هر کنشگر مهم داخلی، به سادگی به «پیاده‌نظام یک عملیات روانی خارجی» متهم می‌گردد.