شناسهٔ خبر: 75076495 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: فردا | لینک خبر

دست در دست ، مقابل اتحاد مقدس

در حالی که این روزها باید شاهد تبیین بد عهدی های غرب در پرونده هسته ای باشیم، برخی چهره های سیاسی در حال حمله به یکدیگر هستند

صاحب‌خبر -

بیست‌وپنج سال از آغاز پرونده هسته‌ای ایران می‌گذرد. پرونده‌ای که در نگاه غربی‌ها از همان ابتدای دهه ۱۳۸۰ با برچسب «انحراف به سمت تسلیحاتی‌شدن» گشوده شد. ایران در این مدت تلاش کرد با اعتمادسازی، نشان دهد که فعالیت‌های هسته‌ای‌اش صرفاً صلح‌آمیز است. از پذیرش دسترسی‌های فراپادمانی تا امضای توافق برجام، که قرار بود نقطه پایان نگرانی‌های ۵+۱ باشد. اما مرور تجربه نشان داد که غرب اساساً به دنبال حل مسئله نبوده و نیست، بلکه هدف اصلی آن حفظ ایران در وضعیت بحران دایمی برای جلوگیری از پیشرفت است.

بدعهدی غرب، واقعیتی انکارناپذیر

تجربه برجام و رفتار قدرت‌های اروپایی و آمریکا روشن کرد که مسئله اصلی، نه نگرانی از غنی‌سازی ایران، بلکه استقلال‌طلبی جمهوری اسلامی است. ایران تصمیم گرفته نظم سیاسی و اراده ملی خود را بر پایه خواست غرب تنظیم نکند و همین استقلال راهبردی دلیل اصلی کارشکنی و تداوم تحریم‌هاست. در واقع، اسنپ‌بک نه نشانه ضعف ایران و نیروهای خودی، بلکه سند رسوایی غربی‌هاست. آن ها هر بار که ایران انعطاف نشان داد، به‌جای گشودن گره‌ها، گره‌های جدیدی بر طناب فشار افزودند.

خودزنی به‌جای افشاگری بدعهدی ها

اما آنچه امروز نگران‌کننده است، غفلت فضای سیاسی و نخبگانی کشور از دشمن مشترک است. در حالی که ضرورت داشت روایت غالب در کشور، بر رسواسازی اروپا و آمریکا متمرکز شود، جدال‌های داخلی مسیر را معکوس کرده است. حسن روحانی و سعید جلیلی دو چهره محوری در مدیریت پرونده هسته‌ای طی دو دهه گذشته به‌جای هم‌افزایی در افشای رفتار غرب، درگیر رقابت‌ها و تسویه‌حساب‌های سیاسی شده‌اند.روحانی در سخنرانی‌هایش نقش جلیلی را در صدور قطعنامه‌های شورای امنیت پررنگ می‌کند و با این کار سهم غرب را کمرنگ جلوه می‌دهد. از سوی دیگر، جلیلی با ادبیاتی تند ناکارآمدی روحانی را به سخره می‌گیرد و حتی او را شایسته مناظره نمی‌داند و می گوید باید با یک بچه دبیرستانی مناظره کند. این جدال‌های لفظی که اخیراً دوباره در قالب دعوت به مناظره و پاسخ‌های تحقیرآمیز احیا شده، عملاً دستاوردی جز مقصرنمایی داخلی و دوقطبی‌سازی فضای سیاسی ندارد.

ریشه‌های یک انحراف رسانه‌ای

اوج این انحراف را می‌توان در انتخابات ۱۳۹۲ دید؛ زمانی که گفتمان انتخاباتی کشور، به‌جای تمرکز بر «کارآمدی و کار»، به دوگانه «مذاکره یا عدم مذاکره» فروکاسته شد. این دوگانه، هم فضای سیاسی را قطبی کرد و هم تا امروز ادامه یافته است. نتیجه آن که، به جای برجسته‌سازی ماهیت بدعهدی غرب، نزاع‌های داخلی در رسانه‌ها به تیتر اول تبدیل شد.

ضرورت بازتعریف روایت

اکنون که اروپایی‌ها مکانیسم ماشه را فعال کرده‌اند، زمان آن رسیده که بازیگران داخلی به‌جای شمشیر کشیدن علیه یکدیگر، شمشیر نقد را متوجه دشمن بیرونی کنند. جامعه سیاسی ایران باید در یک روایت واحد، بر این حقیقت تأکید کند که بحران هسته‌ای نه حاصل رفتار ایران ، بلکه محصول مستقیم «راهبرد غرب» است. بدون چنین همگرایی، اسنپ‌بک به جای رسوایی غرب، به ابزار دیگری برای تضعیف انسجام داخلی بدل خواهد شد.

خراسان