شناسهٔ خبر: 74940304 - سرویس فیلم
نسخه قابل چاپ منبع: عصر ایران | لینک خبر

کلاهبرداری ۱۰۰۰ میلیاردی بیخ گوش تهران / فاجعه «مسکن مهر» : چگونه شکرابی‌ها دارایی مردم را به باد دادند؟ صدها خانواده در حسرت خانه ماندند (فیلم)

در میان این افراد، داستان‌های تلخی از پدران سالخورده‌ای که سنوات ۳۰ ساله خود را برای خانه‌دار شدن فرزندانشان دادند، یا خانواده‌هایی که حالا در زیرزمین‌های نمور یا حتی مساجد زندگی می‌کنند، دل هر شنونده‌ای را به درد می‌آورد. یکی از مالباختگان می‌گوید: «بعد از ۳۰ سال کار و بازنشستگی، همه چیزم را به شکرابی دادم. حالا یک پایم تهران است و یک پایم اینجا، ویلان و سرگردان.»

صاحب‌خبر -

فیلم مربوط به گزارش را این‌جا ببینید

عصر ایران ؛ فریده غائب و حسن ظهوری ــ در فاز ۸ پردیس، جایی که قرار بود رویای خانه‌دار شدن صدها خانواده به حقیقت بپیوندد، حالا تنها خانه‌های نیمه‌کاره، دیوارهای تخریب‌شده و قلب‌های شکسته باقی مانده است. بیش از ۴۰۰ نفر از اقشار ضعیف جامعه، از کارگران و بازنشستگان گرفته تا خانواده‌هایی که تمام دارایی خود را برای خرید خانه فروختند، قربانی یک کلاهبرداری بزرگ شده‌اند. این افراد با اعتماد به نورالله شکرابی و پسرش محمدحسین، از طریق شرکت شایان گستر ایساتیس، مبالغی بین ۸۰۰ میلیون تا بیش از ۲ میلیارد تومان پرداخت کردند تا صاحب خانه شوند، اما نه تنها خانه‌ای تحویل نگرفتند، بلکه تمام سرمایه زندگی‌شان را از دست دادند.

وعده‌های پوچ و اعتماد شکسته‌شده

داستان از تابستان ۱۴۰۳ آغاز شد، زمانی که مالباختگان به یک دفتر وکالت مراجعه کردند و از کلاهبرداری شکرابی‌ها خبر دادند. آن‌ها با امید خانه‌دار شدن، به شرکتی اعتماد کردند که ظاهراً مورد تأیید شرکت عمران پردیس، وابسته به وزارت مسکن و شهرسازی، بود. شرکت عمران به خریداران اطمینان داد که شکرابی‌ها بیش از ۱۲ سال سابقه همکاری به‌عنوان سازنده دارند و هیچ مشکلی وجود ندارد. اما به گفته مالباختگان، این شرکت هیچ استعلام دقیقی انجام نداده و همین اعتماد کورکورانه، راه را برای فاجعه باز کرد.

هانیه بیوک‌زاده، وکیل مالباختگان، در این‌باره می‌گوید: «این افراد تمام پس‌انداز، سنوات بازنشستگی و دارایی خود را برای خرید خانه در فاز ۸ پردیس سرمایه‌گذاری کردند. اما وقتی زمان تحویل رسید، متوجه شدند هیچ واحدی آماده نیست و حتی مالکیت این واحدها متعلق به فروشنده نبوده است. شکرابی صرفاً یک سازنده بود، نه مالک.»

خانه‌های نیمه‌کاره و زندگی‌های ویران

واحدهای مسکونی فاز ۸ پردیس، که قرار بود سرپناه خانواده‌ها شوند، حالا به صورت نیمه‌کاره رها شده‌اند. برخی از این واحدها حتی پرده، شیشه تمیز یا دیوارهای کامل ندارند. بلوک‌های فلزی معروف این منطقه، که به دلیل مشکلات فنی نیاز به مقاوم‌سازی داشتند، تخریب شدند و پروژه‌ها متوقف ماندند. مالباختگان، از جمله زنی که خانه ۶۰ متری خود در تهران را فروخت تا در پردیس صاحب خانه‌ای بزرگ‌تر شود، حالا بی‌سرپناه مانده‌اند. او می‌گوید: «همه دارایی‌ام را به شکرابی دادم. حالا یک میلیون تومان هم دستم نیست.»

در میان این افراد، داستان‌های تلخی از پدران سالخورده‌ای که سنوات ۳۰ ساله خود را برای خانه‌دار شدن فرزندانشان دادند، یا خانواده‌هایی که حالا در زیرزمین‌های نمور یا حتی مساجد زندگی می‌کنند، دل هر شنونده‌ای را به درد می‌آورد. یکی از مالباختگان می‌گوید: «بعد از ۳۰ سال کار و بازنشستگی، همه چیزم را به شکرابی دادم. حالا یک پایم تهران است و یک پایم اینجا، ویلان و سرگردان.»

کلاهبرداری خانوادگی و فرار از عدالت

پس از برملا شدن این کلاهبرداری، نورالله شکرابی و پسرش محمدحسین متواری شدند. پدر در روستایی دورافتاده در حوالی مشهد و پسر در مکان دیگری توسط پلیس دستگیر شدند. حالا هر دو با اتهام «فساد فی‌الارض» در دادگاه انقلاب اسلامی محاکمه می‌شوند. وکیل مالباختگان می‌گوید: «اموال برده‌شده از مردم بیش از یک همت (هزار میلیارد تومان) است، اما اموال توقیف‌شده از شکرابی‌ها برای جبران خسارت کافی نیست.»

شواهد نشان می‌دهد که این کلاهبرداری توسط هلدینگ خانوادگی شکرابی، با شرکت‌هایی مانند شایان گستر ایساتیس و پگاه تکنو، سازمان‌دهی شده بود. احتمالاً اموال به نام اعضای خانواده منتقل شده و هنوز بخش زیادی از آن‌ها پنهان است. این موضوع نیاز به پیگیری جدی قوه قضاییه دارد.

نقش شرکت عمران: سهل‌انگاری یا تبانی؟

یکی از نکات بحث‌برانگیز این پرونده، نقش شرکت عمران پردیس است. این شرکت بدون بررسی دقیق مدارک، به خریداران اطمینان داد که همه چیز قانونی است. وکلای پرونده معتقدند اگر کارشناسان شرکت عمران ساده‌ترین جستجوها را انجام می‌دادند، کلاهبرداری شکرابی‌ها زودتر برملا می‌شد. حالا شائبه‌هایی درباره احتمال تبانی برخی افراد در شرکت عمران با شکرابی‌ها مطرح شده که وکلا قصد پیگیری آن را دارند.

زندگی در کابوس: از زیرزمین تا چادر

برخی از مالباختگان که روزگاری صاحب‌خانه بودند، حالا مستأجر شده‌اند یا در شرایطی غیرانسانی زندگی می‌کنند. یکی از آن‌ها می‌گوید: «از سال ۱۴۰۲ پولی برای اجاره خانه نداشتم. اگر کمک دیگران نبود، مجبور بودیم چادر بزنیم.» برخی دیگر در زیر راه‌پله‌ها، زیرزمین‌های نمور یا حتی مساجد ساکن شده‌اند. حتی خانواده‌هایی هستند که به دلیل فقر مطلق، نزد فرزندان یا اقوام خود پناه برده‌اند.

در این میان، معدود افرادی که واحدی تحویل گرفتند، با خانه‌هایی بدون انشعاب آب، برق و گاز مواجه شدند. آن‌ها مجبور شدند با هزینه‌های گزاف، از ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیون تومان، خودشان واحدها را قابل سکونت کنند. یکی از ساکنان می‌گوید: «ما در و پیکر اینجا را خودمان ساختیم. زمستان‌ها برای گرم شدن، وسط پذیرایی هیزم روشن می‌کردیم.»

حسرت خانه‌های خالی

حالا مالباختگان هر روز به فاز ۸ پردیس می‌آیند و با حسرت به خانه‌هایی نگاه می‌کنند که دیگر مال آن‌ها نیست. مردی که خانه‌اش در تبریز را فروخت تا در کنار فرزندش در تهران زندگی کند، می‌گوید: «هر روز این مسیر را می‌آیم، به خانه‌هایی که مال من نیستند نگاه می‌کنم و می‌روم.»

این گزارش تنها گوشه‌ای از درد و رنج صدها خانواده‌ای است که با اعتماد به وعده‌های پوچ، زندگی‌شان ویران شد. حالا آن‌ها منتظر عدالت هستند؛ عدالتی که شاید هرگز دارایی ازدست‌رفته‌شان را بازنگرداند، اما می‌تواند جلوی تکرار چنین فجایعی را بگیرد.

سایت تحلیلی خبری عصر ایران این آمادگی را دارد تا نقطه نظرات و گفته‌های خانواده شکرآبی و اعضای هیات مدیره شرکت آن‌ها بشنود.

ویدئوهای دیدنی دیگر در کانال های آپارات و یوتیوب عصر ایران کانال 1 aparat.com/asriran کانال 2 youtube.com/@asriran_official/videos