خبرگزاری حوزه | جهان معاصر شاهد بازیابی نظم ژئوپلیتیک و گذار از هژمونی تک قطبی به سوی چندقطبی گرایی است.
این گذار، برای کشوری با موقعیت استراتژیک ایران اسلامی، هم چالش و هم فرصت ایجاد کرده است. کامیابی ایران در عرصه سیاست خارجی، در گرو اتخاذ یک راهبرد مستقل و هوشمندانه است که باید بر محور تعامل سازنده و همه جانبه (تجاری، امنیتی، سیاسی و فرهنگی) با همسایگان و قدرت های شرقی متمرکز شود.
در مقابل، وابستگی نا متوازن به غرب که سابقه ای از مداخلات سیاسی و ایجاد ناامنی را در کارنامه خود دارد، می تواند امنیت و منافع ملی را به مخاطره اندازد. تعمیق روابط با شرق و همسایگان یک ضرورت راهبردی برای تضمین امنیت، توسعه اقتصادی و افزایش نقش دیپلماتیک ایران در منطقه است.
با هوشمندی و اتخاذ تدابیر درست در روابط بین الملل، به ظرفیت کشور با درنظرگیری کامل منافع ملی بلند مدت، می توان تهدیدات را به فرصت تبدیل کرده و امنیت و رفاه پایدار را تأمین کرد.
کشور ایران، به عنوان کشوری با تمدن کهن و موقعیت ژئوپلیتیک حساس، همواره در تقاطع قدرت های جهانی قرار داشته است. رویکرد تاریخی غرب، به ویژه پس از انقلاب اسلامی، عمدتاً مبتنی بر تحریم، فشار حداکثری و ایجاد ناامنی در پیرامون کشور بوده است.
جهان غرب به سرکردگی آمریکا کانون دشمنیها و ناامنیسازی چند دهه اخیر نسبت به ایران بوده و رویکردی یک بعدی و مبتنی بر ابزارهای « coercive » (اجباری) داشته است.
از سوی دیگر، حضور نظامی و حمایت از گروههای معارض در کشورهای همسایه ایران (مانند عراق و سوریه)، ایجاد و تشدید بحران های منطقه ای و مداخله بازیگران غیردولتی، مصداق بارز " ناامنیسازی" توسط غرب است. این اقدامات، فضای اعتماد را تخریب کرده و هرگونه همکاری سازنده با غرب را منوط به تضمینهای اطمینان بخش و تغییر در رویکرد مداخله جویانه آنها می کند.
از سویی دیگر، رویکرد تعامل با شرق (با محوریت قدرت هایی مانند چین، روسیه و هند) به ویژه همسایگان، بر پایه منافع و احترام متقابل به حاکمیت ملی استوار است. این رویکرد چند بعدی می تواند منافع بی شماری را برای کشور به ارمغان بیاورد از جمله؛
بعد تجاری- اقتصادی:
همکاری با شرق و همسایگان، دسترسی ایران به بازارهای بزرگ، جذب سرمایه گذاری، انتقال فناوری و دور زدن تحریم ها را ممکن می سازد. پیمان هایی مانند سازمان همکاری شانگهای (SCO) و کریدورهای ترانزیتی شمال- جنوب، فرصت های بی نظیری برای الحاق ایران به زنجیره های تأمین پشتوانه تجاری را فراهم می کنند.
بعد امنیتی:
امنیت ایران به طور جدایی ناپذیری به امنیت همسایگانش گره خورده است. مبارزه با تروریسم، قاچاق مواد مخدر و افراط گرایی پشتوانه همکاری های امنیتی و اطلاعاتی نزدیک را طلب می کند. ایجاد منطقه امنیت جمعی با همکاری کشورهای منطقه، بسیار پایدارتر و کم هزینه تر از اتکاء بر قدرت های فرامنطقهای است.
بعد سیاسی و فرهنگی:
اشتراکات تمدنی، تاریخی و فرهنگی ایران با بسیاری از همسایگان و ملل شرقی، پتانسیل عظیمی برای دیپلماسی عمومی و نرم فراهم می کند. تقویت این پیوندها می تواند تصویر ایران را بهبود بخشیده و نفوذ سیاسی آن را افزایش دهد.
از آن جایی که سیاست خارجی کشور یک سیاست جامع و فراگیر بوده و در سند چشم انداز ۱۴۰۴ به "تعامل سازنده با جهان" تاکید دارد ضمن اعتقاد به ارتباط با کشورهای مختلف جهان، برای تقویت مناسبات با شرق، اولویت قائل است. این رویکرد به معنای بیتوجهی نسبت به ارتباط با سایر کشورها و کشورهای غربی نیست اما به دلیل بی اعتمادی به استکبار جهانی و کشورهای اروپایی که دنباله رو آمریکا هستند، اولویت را برای تامین منافع ملی، به شرق و همسایگان داده است.
رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای در این رابطه می فرمایند: «آسیا یک قارّه بزرگی است، ما در غرب آسیا قرار داریم. این منطقه منطقه بسیار حساسی است؛ منطقهای است از لحاظ راهبردی مهم، از لحاظ نظامی مهم، از لحاظ منابع زیرزمینی مهم، از لحاظ ارتباط بین سه قارّه -آسیا و اروپا و آفریقا- مهم. منطقه مهمّی است. عمدتاً نگاه باید طرف شرق باشد؛ نگاه طرف غرب و اروپا و مانند اینها برای ما جز معطّل کردن، جز دردسر، جز منّت کشیدن و کوچک شدن هیچ اثری ندارد. باید نگاهمان طرف شرق باشد؛ کشورهایی هستند که می توانند به ما کمک کنند، می توانیم با چهره برابر با آنها مواجه بشویم، ما به آنها کمک کنیم، آنها هم به ما کمک کنند، تبادل علمی با آنها داشته باشیم در سیاست خارجی، ترجیح شرق بر غرب، ترجیح همسایه بر دور، ترجیح ملّتها و کشورهایی که با ما وجه مشترکی دارند بر دیگران، یکی از اولویّتهای امروز ما است.»
نرجس بیننده، کارشناسی ارشد علوم سیاسی گرایش اندیشه سیاسی در اسلام