شناسهٔ خبر: 74778970 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: حوزه | لینک خبر

ما عاشقیم، نه فقط دوستدار! روایتی از شور محبت اهل‌بیت در دل اهل سنت

حوزه/ علاقه به اهل‌بیت علیهم‌السلام در بسیاری از کشورهای اسلامی عمیق است و اگر معارف شیعه درست تبلیغ شود، زمینه گرایش فراوان وجود دارد. در عین حال، کوتاهی در بیان حقایق خیانت به دین و تاریخ است، اما این کار باید با منطق، تحقیق و در فضایی سالم انجام گیرد. پرخاشگری، تعصب و تحریک احساسات جز دشمنی و خونریزی نتیجه‌ای ندارد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری حوزه، مرحوم آیت الله مصباح یزدی در یکی از سخنرانی های خود به موضوع «وحدت مسلمانان در محور محبت به اهل بیت علیهم السلام» پرداختند که تقدیم شما فرهیختگان می شود.

بسم الله الرحمن الرحیم؛ بنده در سفرهایی که به کشورهای مختلف داشته‌ام، با افرادی مواجه شده‌ام که میزان علاقه آنان به اهل‌بیت علیهم‌السلام، برخلاف آنچه در میان ما شایع است، نه‌تنها کمتر نیست، بلکه گاه بسیار عمیق‌تر از تصور ماست.

برای نمونه، در اندونزی با یکی از علمای مصری دیدار داشتم. او در سخنرانی خود درباره اهل‌بیت علیهم‌السلام مطالبی بیان کرد.

پس از پایان جلسه، به ایشان گفتم: «گویی شما مصری‌ها علاقه‌مند به اهل‌بیت هستید، و ما چنین تصوری داریم.»

او پاسخ داد: «شما می‌گویید ما دوستدار اهل‌بیت هستیم، در حالی که این تعبیر صحیح نیست. ما تنها دوستدار نیستیم، بلکه مفتون اهل‌بیت هستیم، شهید راه اهل‌بیت هستیم، عاشق اهل‌بیت هستیم. نگویید دوستداریم، زیرا دوستی کافی نیست.»

نمونه دیگری در مالزی برای من رخ داد. در سفری که همراه با جناب آقای مسعودی، تولیت آستان مقدس حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها داشتیم، میهمان یکی از علمای اهل‌سنت بودیم.

در آن مجلس، فردی مدح اهل‌بیت را قرائت کرد، به‌گونه‌ای که من و آقای مسعودی تحت تأثیر قرار گرفتیم و اشک از چشمانمان جاری شد.

این تجربه‌ها نشان می‌دهد که اگر ما معارف شیعه را با روش صحیح تبلیغ کنیم و آن‌ها را درست و منسجم تدوین نماییم، بسیاری از این افراد به حقیقت مذهب تشیع گرایش پیدا خواهند کرد.

کوتاهی در این زمینه از جانب ماست و ما باید پاسخگوی این کوتاهی در برابر صاحب شریعت، صاحب مذهب و حتی در برابر وجدان خود باشیم.

راه صحیح آن است که با دلیل، منطق و در فضای آزاد علمی و تحقیقی وارد گفت‌وگو شویم تا روشن گردد کدام مطلب درست است.

اما در مواردی که می‌دانیم طرف مقابل یا از معاندان است و یا آنچنان تحت تأثیر تبلیغات قرار گرفته که هیچ احتمالی برای خطای خود نمی‌دهد و یقین دارد مذهبش بر حق است، باید اندیشید که چگونه باید رفتار کرد.

اگر ما در بیان حق کوتاهی کنیم و در اثبات بطلان مذاهب نادرست سستی ورزیم، در حقیقت به خدا، پیامبر، انسانیت، شهیدان و نیز به گذشتگان و آیندگان خود خیانت کرده‌ایم.

چنین کوتاهی ما را در عمل در کنار شیاطینی قرار می‌دهد که راه حق را سد می‌کنند«و یصدون عن سبیل‌الله و یبغونها عوجاً» می‌شوند.

اگر حقیقت را بیان نکنیم، دیگران سوء‌استفاده می‌کنند و می‌گویند: «اگر چیزی برای گفتن داشتند، حتماً بیان می‌کردند و از عقاید خود دفاع می‌نمودند.» این طرز رفتار صحیح نیست.

اکنون باید پرسید با کسانی که مخالف‌اند، چه از روی عناد و چه از روی جهل مرکب که شرایط اجتماعی و محیط زندگی آنان باعث شده احتمال خطا در باورشان را ندهند، چه باید کرد؟

اصل مهم در اینجا «حفظ وحدت» است. اگر ما با این افراد برخوردی پرخاشگرانه، تند و متعصبانه داشته باشیم، نتیجه‌ای جز افزوده شدن بر عناد معاندان و فراهم شدن دستاویزی تازه برای جاهلان نخواهد داشت.

آنان خواهند گفت: «اگر حق با اینان بود، چرا به دشنام و پرخاش روی آوردند؟ اگر حقانیتی داشتند، باید با دلیل و برهان بیان می‌کردند.»

این‌گونه رفتار، حتی برای افراد بی‌طرف، دلیلی بر بطلان ما تلقی خواهد شد. بنابراین، برخورد متعصبانه که متکی بر ادعای بی‌دلیل و همراه با پرخاش و توهین است، هیچ نتیجه مثبتی ندارد و چه‌بسا نتیجه‌ای معکوس به بار آورد.

در مقابل، سخن منطقی همیشه جایگاه خود را دارد و هیچ‌گاه نباید مانع بیان استدلال عقلانی شد؛ چرا که هیچ دلیل عقلانی و شرعی برای بستن راه منطق وجود ندارد.

اما در برابر رفتارهای پرخاشگرانه، متعصبانه، خصمانه و کینه‌توزانه، هیچ مبنای عقلانی و شرعی وجود ندارد که چنین روش‌هایی را توجیه کند.

ممکن است برخی تصور کنند چون در برخی روایات یا زیارت‌ها نسبت به برخی افراد لعن وارد شده، می‌توان مصادیق آن را به افراد معاصر تعمیم داد و به این بهانه به تحریک احساسات دیگران پرداخت.

در حالی‌که هیچ ضرورتی ندارد با چنین رفتاری موجبات تحریک و دشمنی دیگران را فراهم کنیم.

زیرا نتیجه آن، چیزی جز گرفتار شدن شیعیان در آزارها، ترورها و مباح دانستن خون آنان نخواهد بود، بی‌آنکه هیچ پیشرفتی در اثبات حقانیت حاصل شود. این نه عقلانی است و نه شرعی.

البته باید توجه داشت که قرآن کریم نیز در موارد متعدد به‌صراحت لعن کرده و این امر نه‌تنها در نصوص دینی موجود است، بلکه مورد تأکید نیز واقع شده است.

با این حال، هیچ‌گاه لازم نیست در برابر کسانی که در بسیاری از مسائل اساسی با ما هم‌نظرند و مقدسات یکدیگر را محترم می‌شمارند، به‌خاطر چند مسئله اختلافی، به تحریک و تشدید دشمنی‌ها بپردازیم. چنین روشی نه دلیل عقلی دارد و نه مجوز شرعی.

با این حال، باید این حق برای ما محفوظ بماند که در محافل علمی، در فضایی سالم و به دور از تعصبات، با رویکرد تحقیقی به بررسی تاریخ و حقایق بپردازیم تا روشن شود کدام روایت تاریخی صحیح و کدام خطاست.

اگر از انجام این وظیفه کوتاهی کنیم، به زبان امروز، به علم خیانت کرده‌ایم و به زبان دین، به خدا، پیامبر، امامان، حقیقت و شهیدان خیانت ورزیده‌ایم.

زیرا اگر این حقایق بیان نشود و حقانیت دین اسلام و مذهب تشیع اثبات نگردد، آیندگان چگونه خواهند فهمید که ما این دین را از کجا آورده‌ایم؟

بی‌شک اگر مجالس مذهبی، مساجد، حسینیه‌ها، روضه‌خوانی‌ها و مراسم عزاداری و جشن‌های دینی نبود، من و شما چگونه می‌توانستیم به حقانیت دین آگاه شویم و بر اساس آن عمل کنیم؟

اگر این مجالس تعطیل شود و یا در آن‌ها از بیان سخنانی که حقانیت مذهب را اثبات می‌کند خودداری گردد، آیندگان چگونه خواهند دانست مذهب حق کدام است؟ این کار خیانت به امانت است؛ زیرا حقیقت را به اهل آن نرسانده‌ایم.

تحقیق در مسائل اعتقادی و تاریخی که نتایج اعتقادی و دینی و مذهبی به‌دنبال دارد، وظیفه‌ای عقلانی و شرعی است و نباید این باب مسدود گردد.

اما در عین حال، باید احترام طرف مقابل را حفظ کرد و از تحریک بی‌دلیل احساسات آنان پرهیز نمود.

نباید مطالبی بیان شود که هیچ نقشی در اثبات حق ندارد و تنها بر عناد و لجاجت مخالفان می‌افزاید و چه‌بسا دشمنی‌هایی پدید آورد که منجر به خونریزی افراد بی‌گناه شود.

برای دانلود صوت اینجا را کلیک کنید