شناسهٔ خبر: 74757321 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: عصر ایران | لینک خبر

قصه‌های نان و نمک (28)/ ردپای افیون حتی در آرایشگاه‌!

می‌گویند سقراط وقتی به بازار جواهر‌فروشان می‌رفت و زن‌ها را می‌دید که با عطش بسیار به طلاها نگاه می‌کنند می‌گفت: چیزهایی در این جهان هست که....

صاحب‌خبر -

می‌گویند سقراط وقتی به بازار جواهر‌فروشان می‌رفت و زن‌ها را می‌دید که با عطش بسیار به طلاها نگاه می‌کنند می‌گفت: چیزهایی در این جهان هست که حتی سقراط هم آنها را نمی‌فهمد!

امروز پیش آقا جواد آرایشگر تر و تمیز و خوش‌مشربی رفتم که مغازه‌اش از طلا‌فروشی‌ها هم آراسته‌تر است، علاقه دارد که هر دفعه چیز تازه‌ای اضافه کند، از قاب و گلدان گرفته تا قیچی و عود! امروز اما چیزی دیدم که مثل سقراط احساس کردم این دنیا را نمی‌فهمم. حدسم درست بود، نمایشگر موبایل در پیش‌بند آرایشگاه!
خلاقانه است اما شگفت‌انگیز. اینکه اینجا هم آدم‌ها دست از سر گوشی برنمی‌دارند، یعنی جایی که رفته‌اند به ظاهرشان سر و‌ شکل بدهند به جای نگاه کردن به آینه، دنبال کردن رد قیچی یا گپ زدن با آرایشگر باز هم می‌خواهند توی گوشی غوطه‌ بخورند و این اتفاق آنقدر پرتکرار شده که برایش پیش‌بندی درست کرده‌اند که به قول آقا جواد هنوز اسم ندارد اما کاربرد دارد!

گوشی موبایل به امتداد انگشتان انسان امروز تبدیل شده، انگار فقط زیر دوش آن را همراه نمی‌بریم، البته فعلاً! دیدن این پیش‌بند بار دیگر به من نشان داد که بشر تا امروز هیچ افیونی قویتر و همه‌گیرتر از گوشی هوشمند تولید نکرده است!

پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر