شناسهٔ خبر: 74677115 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: اعتماد آنلاین | لینک خبر

«اعتمادآنلاین» بررسی می‌کند:

هراس غرب و فروپاشی افسانه «راه حل دو دولت»، نکبه‌ای تازه در افق

آنچه امروز در غزه جریان دارد صرفاً یک جنگ گذرا نیست، بلکه ادامه مستقیم همان پروژه صهیونیستی است که از سال ۱۹۴۸ آغاز شد و هرگز متوقف نشد. نکبه تنها یک رخداد تاریخی بسته در گذشته نبود، بلکه طرحی باز و ادامه‌دار است که در هر نسل با ابزارهای تازه بازتولید می‌شود. خطیرتر آنکه این مرحله نشان می‌دهد غربی که در همه این دهه‌ها پوشش سیاسی و نظامی برای اسرائیل فراهم آورد، حتی دیگر بهانه اخلاقی خود را نیز از دست داده است؛ بهانه‌ای که سال‌ها با آن فخر می‌فروخت؛ افسانه «راه‌ حل دو دولت».

صاحب‌خبر -
هراس غرب و فروپاشی افسانه «راه حل دو دولت»، نکبه‌ای تازه در افق
کد خبر: 733388
|
۱۴۰۴/۰۶/۱۲ ۱۵:۰۰:۰۰

ناصر سعید- تحلیلگر فلسطینی نوشت: آنچه امروز در غزه جریان دارد صرفاً یک جنگ گذرا نیست، بلکه ادامه مستقیم همان پروژه صهیونیستی است که از سال ۱۹۴۸ آغاز شد و هرگز متوقف نشد. نکبه تنها یک رخداد تاریخی بسته در گذشته نبود، بلکه طرحی باز و ادامه‌دار است که در هر نسل با ابزارهای تازه بازتولید می‌شود. خطیرتر آنکه این مرحله نشان می‌دهد غربی که در همه این دهه‌ها پوشش سیاسی و نظامی برای اسرائیل فراهم آورد، حتی دیگر بهانه اخلاقی خود را نیز از دست داده است؛ بهانه‌ای که سال‌ها با آن فخر می‌فروخت؛ افسانه «راه‌ حل دو دولت».

نکبتی بی‌پایان

نکبت ۱۹۴۸ صدها هزار فلسطینی را آواره کرد و روستاها و شهرهای آنان را ویران ساخت و بر جای آن مستعمره‌ها و جنگل‌هایی کاشت تا حافظه‌شان محو شود. امروز همان شیوه در غزه تکرار می‌شود؛ محاصره همه‌جانبه، قحطی برنامه‌ریزی‌شده، سوق دادن ساکنان به «مناطق انسانی» که در واقع اردوگاه‌های بازداشت است، و در نهایت واگذاری زمین‌های تخلیه‌شده به پروژه‌های استعماری اسرائیلی. این بار اما همه این صحنه‌ها در برابر دوربین‌های جهان و به چشم ملت‌ها اتفاق می‌افتد.

فروپاشی افسانه دو دولت

غرب همواره نیازمند یک توجیه اخلاقی برای پشتیبانی از پروژه صهیونیستی بود و افسانه «دو دولت» چنین نقشی را ایفا کرد. از زمان توافق‌های اسلو، دولت فلسطینی به صورت افقی دوردست تصویر شد در حالی که واقعیت آن ابزاری برای به تعویق انداختن حقوق ملت و مهار مقاومت بود. تشکیلات خودگردان به نقشی شبیه پلیس داخلی محدود شد و در همان حال اشغالگری بی‌وقفه زمین‌ها را می‌بلعید. امروز با اعلام نتانیاهو مبنی بر تسلط کامل بر غزه و سرعت گرفتن روند الحاق در کرانه باختری دیگر چیزی به نام سرزمین فلسطینی باقی نمانده و افسانه دو دولت فرو ریخته است.

نفاق خشم خطابی

این روزها بیانیه‌های غربی پر از کلمه‌هایی چون نگرانی و خشم است، اما در عمل نه تحریمی اعمال شده، نه فروش سلاح متوقف گشته، نه سفیری اخراج شده و نه روابطی کاهش یافته است. تنها یک سلسله بیانیه رسانه‌ای برای حفظ ظاهر در برابر افکار عمومی صادر می‌شود، افکاری که خود می‌پرسند چرا باید از یک نسل‌کشی پخش زنده پشتیبانی کرد. حتی اقدام آلمان برای تعلیق ارسال سلاح، نه به خاطر تصاویر کودکان استخوانی در غزه، بلکه به دلیل اعلام رسمی اسرائیل درباره «تسلط کامل» بر نوار غزه صورت گرفت. مشکل برای غرب نه در خود کشتار، بلکه در برملا شدن عریان آن است.

فلسفه استعمار بازتولیدشده

اگر این تحولات را در چارچوب تاریخی فلسفی ببینیم، متوجه می‌شویم غرب همان منطق استعمار قدیم را تکرار می‌کند. در هند، انگلیسی‌ها وعده دادند حضورشان موقت است و استقلال نزدیک اما کشور را با تقسیم خونین رها کردند. در الجزایر، فرانسوی‌ها از نوسازی و شهروندی سخن گفتند اما نسل‌کشی و گرسنگی را پیش بردند. در فلسطین نیز همان تصویر تکرار می‌شود؛ وعده دو دولت و در واقعیت، نابودی و شهرک‌سازی. فلسفه یکی است؛ ساختن افقی خیالی در حالی که واقعیت قدم به قدم حذف می‌شود.

تله اعتراف مشروط

امروز غرب با ورق تازه‌ای بازی می‌کند؛ تهدید به شناسایی دولت فلسطین، اما این شناسایی در حقیقت دام است. شرطش این است که دولت فلسطین خلع سلاح شود، رهبری آن در دست ساختاری بماند که به «هماهنگی امنیتی» وفادار است و هیچ شکل مقاومت مسلحانه‌ای وجود نداشته باشد. به این ترتیب، شناسایی به جای پشتیبانی، ابزار انقیاد می‌شود و فلسطینی‌ها میان مطیعانی که پذیرای شروطند و «بدهایی» که بر مقاومت اصرار می‌ورزند، تقسیم می‌شوند.

درس‌های تاریخ و واقعیت

تاریخ نشان داده است که غرب فقط زمانی حرکت می‌کند که جنایات اسرائیل با منافع خودش تعارض یابد یا نقابش را تهدید کند. در سال ۱۹۵۶ تجاوز سه‌جانبه به مصر، نه از سر دلسوزی که به دلیل فشار بین‌المللی متوقف شد. در سال ۱۹۷۳ سخن از حقوق فلسطینیان تنها پس از شوک نفتی به میان آمد. امروز نیز بازگشت به عبارت دو دولت فقط زمانی رخ داد که نتانیاهو خود آن را بی‌اعتبار کرد و از زیر پای غرب کشید. حقیقت روشن است؛ غرب هیچ حق واقعی را به رسمیت نمی‌شناسد، مگر آنکه از او ستانده شود یا روایت خودش فرو بریزد.

جمع‌بندی

آنچه امروز در غزه رخ می‌دهد تنها فاجعه‌ای انسانی نیست، بلکه لحظه سقوط همان بهانه‌ای است که غرب سال‌ها بر آن تکیه کرد، یعنی  راه حل دو دولت. این فروپاشی نباید صرفاً به عنوان پیروزی نمادین تلقی شود، بلکه باید هشداری برای آگاهی تازه باشد. رهایی از طریق وعده‌های غربی یا نهادهای بین‌المللی به دست نمی‌آید، بلکه تنها با پایداری و مقاومت ملت فلسطین امکان‌پذیر است. مساله فلسطین، موضوع مرزهای یک دولت نیست، بلکه مساله هستی و آزادی است. نکبه ۲۰۲۵ تقدیر محتوم نیست، بلکه زنگ خطری است فلسفی و سیاسی که به جهان یادآور می‌شود فلسطین نه حاشیه تاریخ، که متن و جوهر آن است.

 

برچسب‌ها: