شناسهٔ خبر: 74635923 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: طرفداری | لینک خبر

اگر بالوتلی به سیتی نمی‌رفت، کی آتیش‌ بازی‌ های تمرین رو راه می‌نداخت؟

صاحب‌خبر -

 

ماجرای فشفشه‌بازی ماریو بالوتلی و آتش‌سوزی خانه‌اش

واقعه فشفشه‌بازی ماریو بالوتلی که خونه‌اش رو به آتیش کشید، حسابی خبرساز شد. این اتفاق درست قبل از دربی معروف منچستر در اکتبر ۲۰۱۱ افتاد؛ همون بازی‌ای که بالوتلی دو تا گل زد و پیراهن معروف "Why Always Me?" (چرا همیشه من؟) رو نشون داد. بالوتلی می‌گفت این کار دوستش بوده که توی حموم فشفشه روشن کرده و باعث یه آتیش‌سوزی حسابی شده. این ماجرا حسابی به شخصیت "سوپر ماریو" بودنش اضافه کرد و جالب اینجاست که بعدش حتی سفیر ایمنی در برابر آتش‌بازی هم شد!

حالا یه سوال خنده‌دار: اگه بالوتلی اونجا نبود، چه کسی با آتیش‌بازی غیرمنتظره تمرین منچسترسیتی رو به هم می‌ریخت؟

داستان‌های جنجالی فوتبال در رامی کالا

چطور منچسترسیتی از دیوانه‌بازی‌های بالوتلی جان سالم به در برد؟

اگه ماریو بالوتلی هیچ‌وقت پیراهن آبی آسمونی سیتی رو نمی‌پوشید، سوال این بود که "چه کسی مسئول انفجار هیجان و آتیش‌بازی تو تمرینات می‌شد؟". معلومه که هیچ‌کس نمی‌تونست با اون نبوغ و دیوونگی، جای خالی "چرا همیشه من؟" رو پر کنه، اما سیتی همیشه پر از آدم‌های باحال و عجیب‌غریب بوده.

تصور کن: بالوتلی هرگز به منچستر نمیاد. شب قبل از دربی معروف ۶-۱، به جای اینکه دود غلیظی از خونه ماریو بلند شه و آتش‌نشانی سر و کله‌ش پیدا بشه، شهر در آرامش کامل بود. پپ گواردیولا (البته چند سال بعدش) شاید از یه خواب شیرین بیدار می‌شد، نه از گزارش‌های تلویزیونی در مورد سوپر ماریویی که قرار بود فردایش با پیراهن "چرا همیشه من؟" کولاک کنه.

اما این آرامش دوامی نداشت. تاریخ نشون داده سیتی همیشه جای مناسبی برای "شیطنت‌های خلاقانه" بوده. اگه بالوتلی نبود، احتمالاً نقش "عامل هرج و مرج" به یکی از این گزینه‌ها می‌رسید (البته با کمی شوخی):

  • کالوین فیلیپس: (تو یه دنیای موازی و شادتر) با ماسک‌های ترسناک هالووین که روی هم‌تیمی‌هاش امتحان می‌کرد، می‌تونست به جای آتیش‌بازی، با یه شوخی یهویی از پشت درخت، قلب جک گریلیش رو از جا بکنه! مطمئناً این هم یه جور "انفجار" بود، فقط با صدای جیغ‌های بلند به جای فشفشه.

  • جک گریلیش: اون که کلاً به عنوان یه "آدم بامزه" شناخته می‌شه، شاید با کمک یه دی‌جی محلی، سعی می‌کرد نورافکن‌های استادیوم رو به شکل قلب‌های آبی دربیاره و یهویی باعث اتصالی برق و یه "نمایش نور" عجیب و غریب می‌شد. کم‌خطرتر از آتیش‌سوزی، ولی همون‌قدر مسخره.

  • بنجامین مندی: اول باید ازش می‌خواستیم که خودشو پشت یه گریم حرفه‌ای قایم کنه و به عنوان برق‌کار یا لوله‌کش بیاد تو زمین تمرین. بعد، با یه حرکت اشتباه، به جای روشن کردن چراغ‌ها، کل سیستم صوتی رو به هم می‌ریخت و آهنگ «Blue Moon» رو با حداکثر صدا و به صورت برعکس پخش می‌کرد.

  • خود پپ گواردیولا: شاید تو یکی از جلسات تاکتیکی خیلی هیجان‌زده می‌شد، برای نشون دادن یه حرکت انفجاری تو حمله، یه ماکت کوچیک از دروازه حریف رو با فشفشه تزئین می‌کرد و یهو آتیش کوچیکی تو اتاق کنفرانس راه می‌انداخت. اون‌وقت بود که خبرنگارا تیتر می‌زدن: «پپ تاکتیک‌های آتیشین خود را از حد گذراند!»

خلاصه، واقعیت اینه که هیچ‌کس نمی‌تونست جای خالی بالوتلی رو پر کنه. اون یه پدیده منحصر به فرد بود؛ بازیکنی که حتی وقتی دوستش تو حموم خونه‌اش آتیش روشن می‌کرد و خونه‌اش می‌سوخت، باز هم روز بعد دربی رو با گل‌هاش روشن می‌کرد و با پیراهن «چرا همیشه من؟» تیتر یک روزنامه‌ها می‌شد. منچسترسیتی بدون بالوتلی، شاید از چند میلیون پوند خسارت آتیش‌سوزی نجات پیدا می‌کرد، اما قطعاً از نبود اون "دیوونگی‌های دوست‌داشتنی" حسابی رنج می‌برد.

شانسی روی استیکر آتیشی بزن شاید برات جالب بود