به گزارش اطلاعات آنلاین به نقل از ایستادی فایند، در حالی که بیشتر مردم در عروسیها، کنسرتها یا حتی هنگام گوش دادن به آهنگ محبوبشان احساس شادی و هیجان میکنند، گروه کوچکی از افراد هیچ واکنشی نشان نمیدهند. نه علاقه، نه بیزاری، بلکه هیچ احساسی. پژوهش تازهای که در مجله Trends in Cognitive Sciences منتشر شده، نشان میدهد این وضعیت به دلیل نوعی «بیلذتی خاص موسیقایی» است.
به گفته ارنست ماس-هریرو و ژوزپ مارکو-پالارس، سرپرستان این تحقیق در دانشگاه بارسلونا، افراد مبتلا به این وضعیت موسیقی را بهطور کامل میشنوند و حتی توانایی تشخیص ملودی و ریتم دارند، اما ارتباط میان قشر شنوایی مغز و مراکز پاداش مانند «هسته اکومبنس» ضعیف است. به همین دلیل، موسیقی برای آنها هیچ ارزش عاطفی یا لذتبخشی ایجاد نمیکند.
مطالعات تصویربرداری مغزی نشان داده که هنگام گوش دادن به موسیقی، فعالیت این مراکز پاداش در چنین افرادی کاهش چشمگیری دارد؛ هرچند در برابر سایر پاداشها مثل پول واکنش طبیعی نشان میدهند. پژوهشگران تأکید میکنند این وضعیت بیماری یا اختلال محسوب نمیشود، بلکه نوعی تفاوت در سیمکشی مغز است.
برآوردها نشان میدهد حدود ۱۰ درصد از افراد امتیاز پایینی در پرسشنامه حساسیت به لذت موسیقی میگیرند، اما تنها بخشی از آنها شرایط لازم برای تشخیص «بیلذتی خاص موسیقایی» را دارند. به گفته محققان، حدود نیمی از این ویژگیها ریشه ژنتیکی دارد و حتی میتواند در سنین کودکی ظاهر شود.
این یافتهها باور رایج درباره جهانی بودن تجربه موسیقی را به چالش میکشد و پرسشهای تازهای درباره ماهیت لذت و نقش مغز در شکلگیری آن مطرح میکند.
به گزارش اطلاعات آنلاین به نقل از ایستادی فایند، در حالی که بیشتر مردم در عروسیها، کنسرتها یا حتی هنگام گوش دادن به آهنگ محبوبشان احساس شادی و هیجان میکنند، گروه کوچکی از افراد هیچ واکنشی نشان نمیدهند. نه علاقه، نه بیزاری، بلکه هیچ احساسی. پژوهش تازهای که در مجله Trends in Cognitive Sciences منتشر شده، نشان میدهد این وضعیت به دلیل نوعی «بیلذتی خاص موسیقایی» است.
به گفته ارنست ماس-هریرو و ژوزپ مارکو-پالارس، سرپرستان این تحقیق در دانشگاه بارسلونا، افراد مبتلا به این وضعیت موسیقی را بهطور کامل میشنوند و حتی توانایی تشخیص ملودی و ریتم دارند، اما ارتباط میان قشر شنوایی مغز و مراکز پاداش مانند «هسته اکومبنس» ضعیف است. به همین دلیل، موسیقی برای آنها هیچ ارزش عاطفی یا لذتبخشی ایجاد نمیکند.
مطالعات تصویربرداری مغزی نشان داده که هنگام گوش دادن به موسیقی، فعالیت این مراکز پاداش در چنین افرادی کاهش چشمگیری دارد؛ هرچند در برابر سایر پاداشها مثل پول واکنش طبیعی نشان میدهند. پژوهشگران تأکید میکنند این وضعیت بیماری یا اختلال محسوب نمیشود، بلکه نوعی تفاوت در سیمکشی مغز است.
برآوردها نشان میدهد حدود ۱۰ درصد از افراد امتیاز پایینی در پرسشنامه حساسیت به لذت موسیقی میگیرند، اما تنها بخشی از آنها شرایط لازم برای تشخیص «بیلذتی خاص موسیقایی» را دارند. به گفته محققان، حدود نیمی از این ویژگیها ریشه ژنتیکی دارد و حتی میتواند در سنین کودکی ظاهر شود.
این یافتهها باور رایج درباره جهانی بودن تجربه موسیقی را به چالش میکشد و پرسشهای تازهای درباره ماهیت لذت و نقش مغز در شکلگیری آن مطرح میکند.