به گزارش خبرگزاری حوزه، احمد بن اسماعیل بصری با استناد به روایات ضعیف و تحریفشده، خود را از یاران خاص حضرت مهدی معرفی میکند. ادعاهای او عمدتاً بر پایه برداشتهای نادرست و تقطیع روایتها استوار است. در این متن به نقد و بررسی مهمترین دلایل روایی مطرح شده توسط او میپردازیم.
مقدمه:
احمد بن اسماعیل بصری که بعدها خود را احمد الحسن نامید، آغازگر جریانی نوظهور در عرصه مهدویت میباشد که با حمایت کانونهای دین ستیز و الگوپذیری از تجربیات ۱۷۰ ساله سران فرقه ضاله بهائیت، ادعاهای مختلفی ارائه نموده است. ادعاهای واهی این دست پرورده شیطان و حزب بعث عمدتا مستند به خواب، استخاره و تعدادی روایت ضعیف مجهول و یا روایات اهل سنت است که اغلب به وسیله تقطیع، جعل، تحریف و تطبیقات واهی از آنها استفاده ابزاری کرده است.
مهم ترین ادله روایی احمد اسماعیل و نقد و رد آنها می پردازیم:
روایت اول: احمد اسماعیل ادعا می کند «اول المقربین» و اولین از ۳۱۳ نفر یاران خاص حضرت مهدی میباشد و برای اثبات مدعای خود حدیثی از کتاب «بشارة الاسلام» به نقل از امیر المؤمنین علیهالسلام میآورد که نمونه بارز تقطیع روایت است: «عن علی .. ألا و إنّ اولهم من البصرة» (۱) امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در خطبه ای فرمودند: اولین یاران مهدی از بصره هستند.
وی چنین استدلال میکند که در این روایت تصریح شده اولین یاران حضرت مهدی علیهالسلام از بصره هستند و احمد بن اسماعیل نیز متولد شهر بصره است بنابراین این روایت به او اشاره دارد!
پاسخ به این دلیل روایی: اما اولاً، در این روایت هیچ تصریحی به نام احمد اسماعیل بصری نشده و نمیتوان با آن ادعای وی را ثابت کرد و ثانیاً، روایت فوق توسط احمد اسماعیل تقطیع گردیده است؛
زیرا اصل روایت چنین است: «ألا و إن اولهم من البصرة وآخرهم من الأبدال فأما الذین من البصرة فعلی و محارب و رجلان من قاشان عبدالله و عبید الله..»
یعنی از بصره فقط به دو نام اشاره شده است: «علی» و «محارب» و در ادامه روایت به یارانی از کاشان و سایر شهرها پرداخته شده است و تمامی منابع نیز این حدیث را به همین صورت نقل کرده اند. (۲)
علاوه بر این، این حدیث نامعتبر است و پذیرش آن شدیداً محل تأمل می باشد. (۳)
پیروان احمد اسماعیل بعد از روشن شدن کلاهبرداری رهبرشان در توجیهی مضحک مینویسند: «در اصل نام احمد اسماعیل علی است؛ چون علی اولین وصی بود و احمد نیز اولین وصی میباشد و محارب به معنای جنگجوست؛ زیرا رهبری لشکر امام مهدی علیهالسلام را بر عهده دارد.»۴
این در حالی است که در برخی منابع به «رجلان» تصریح شده است؛ یعنی علی و محارب دو نفر هستند نه یک نفر به عنوان مثال این حدیث در کتاب «الزام الناصب» چنین نقل شده است: «إن اولهم من البصرة وآخرهم من الأبدال، فالذین من اهل البصرة رجلان اسم احدهما علی والآخر محارب» اول آنان از بصره و آخرینشان از ابدال است، پس کسانی که از اهل بصرهاند دو نفرند که نام یکی از آنها علی و نام دیگری محارب است.
روایت دوم: دومین روایت مورد استناد احمد اسماعیل بصری، روایتی است از کتاب «بشارة الاسلام» صفحه ۲۱۹، از امام صادق علیهالسلام که پیروان احمد بصری مدعی هستند اهل بیت علیهمالسلام، به نام احمد در این روایت تصریح کردهاند:
«أن الصادق سمی أصحاب القائم لأبی بصیر فیما بعد فقال: .. و من البصرة احمد» امام صادق علیهالسلام در معرفی یاران حضرت مهدی علیهالسلام به ابابصیر فرمودند: ... از بصره، احمد است.
پاسخ به این دلیل روایی: استدلال به این حدیث نمونه بارزی از شیادی و دروغگویی احمد بصری و همراهانش می باشد. این فرد با تقطیع روایت سعی در اثبات ادعاهای واهی خود نموده است. این روایت در دسته روایات ضعیف و غیر قابل استناد است و تمام منابع این حدیث، آن را از کتاب «دلائل الأمامة» محمد بن جریر طبری نقل کرده اند. که مربوط به قرن پنجم هجری میباشد.
کتاب «بشاره الاسلام» که مربوط به سده اخیر میباشد نیز این حدیث را از همین کتاب گرفته است.
متن کامل روایت چنین است: «من البصرة عبد الرحمن بن الأعطف بن سعد و أحمد بن ملیح و حماد بن جابر»۵ از بصره عبدالرحمن بن أعطف بن سعد و احمد بن ملیح و حماد جابر هستند!
به تصریح این روایت فردی که با نام احمد از بصره معرفی شده فرزند ملیح است نه فرزند اسماعیل و این روایت نه تنها تصریحی بر احمد بن اسماعیل بصری ندارد؛ بلکه دلیلی بر رد ادعای او نیز میباشد.
البته در کتاب «بشارة الاسلام» حدیث با عبارت «و أحمد و ملیح» آمده است که این مسئله مستمسک برخی پیروان احمد الحسن قرار میگیرد، غافل از آنکه نویسنده بشارة الاسلام این حدیث را از کتاب «المحجة» سید هاشم بحرانی و دلائل الامامة طبری نقل میکند.
که در هر دو منبع حدیث با عبارت «احمد بن ملیح» آمده است. مضافاً بر اینکه نویسنده «بشارة الاسلام» در همان صفحه تأکید میکند که متن روایت را از مکتوبی دارای اغلاط فراوان نقل کرده و نسخه ای مطمئن نبوده است.
سومین روایت: در نقل مورد استناد دیگر که به پیشگویی «سطیح کاهن» مشهور میباشد، آمده است.
«فقال سطیح: فعندها یظهر إبن المهدی» سطیح کاهن می گوید: ... در آخر الزمان فرزند مهدی ظهور خواهد کرد.
پاسخ به این دلیل روایی: پیروان احمد اسماعیل با استناد به این نقل ادعا دارند که با توجه به اینکه احمد فرزند امام مهدی میباشد این سخن به ظهور وی اشاره دارد و آن را روایت خوانده اند! در حالی که این کلام از «سطیح کاهن» است که اصلاً مسلمان نیست، چه رسد به اینکه حدیثی از امام معصوم باشد!
در ضمن این مسئله که احمد بن اسماعیل فرزند امام زمان علیهالسلام باشد، تنها یک ادعای پوچ و واهی است که نیازمند دلیل است؛ اما فارغ از این مسئله و بر فرض که این خبر درست نقل شده باشد، باز هم بر ادعای احمد الحسن دلالت نمیکند؛ چراکه به نام او تصریحی نشده است. نکته مهم تر تقطیع دوباره این روایت است که نشان از نیرنگ این گروه دارد.
کهن ترین منبعی که این خبر را نقل کرده کتاب «مشارق انوار الیقین»۷ حافظ رجب برسی است و تمام منابع متأخر همچون «بحار الأنوار» آن را از این کتاب نقل کردهاند که پس از مراجعه به کتاب «مشارق انوار الیقین» و همچنین مصدر کتاب «بشارة الاسلام» که کتاب «بحار الانوار» است، متوجه میشویم که در کتاب «بشارة الاسلام» اشتباه چاپی رخ داده و عبارتی از قلم افتاده است؛ زیرا متن اصلی خبر چنین است: «فعندها یظهر ابن النبی المهدی» در آخر الزمان فرزند رسول خدا؛ یعنی حضرت مهدی علیهالسلام ظهور خواهد کرد. و این اعتقاد تمام مسلمانان جهان است.
جالب است که برخی از پیروان احمدالحسن، برای توجیه به مطالبی تمسک کردهاند که اوج بیسوادی ایشان را آشکار میکند. آنها معتقدند که این اشتباهات از کتاب بشارة الاسلام میباشد و به احمد اسماعیل ارتباطی ندارد در حالی که باید پرسید: این فرد چگونه امامی معصوم و دارای علم غیبی است که نمیتواند اصل کلام را تشخیص دهد و چرا غالباً احادیثی را میجوید که دارای اشتباه در بیان یا چاپ هستند؟ و چرا به سراغ کتب اصلی نرفته است؟
آیا امامی که نتواند غلط ویراستاری یک نویسنده از روایات اجدادش را بفهمد، صلاحیت امامت را دارد؟ یا جعفر کذاب دیگری ظهور کرده است؟ ۹
آیا امامی که روایات اجدادش را نمیداند و باید آنها را از کتابها بجوید و غلطهای چاپی و نوشتاری نویسندگان را نمیفهمد و با این همه، ادعای علم غیب و عصمت دارد صلاحیت نام امام را دارد؟ آیا اینها دروغ بستن به ائمه معصومین علیهم السلام نیست؟ یا اینکه«علی محمد شیرازی و حسینعلی نوری» پایه گذاران فرق ضاله بابیت و بهائیت در لباسی دیگر ظهور کرده است؟
پینوشت ها:
۱. بشارة الإسلام، سید مصطفی آل سید حیدر الکاظمی، ص ۲۲۱
۲. در کتابهای «بشارة الاسلام» « الزام الناصب» «غایة المرام» و «دلائل الامامة» این حدیث نقل شده است.
۳. جهت اطلاع از دلایل عدم اعتبار این حدیث ر.ک: تأملی نو در نشانه های ظهور نصرت الله آیتی، ج ۱، ص ۲۸
۴. یمانی موعود حجت الله، ص ۱۴۸
۵. دلائل الامامة محمد بن جریر طبری، ص ۵۷۵
۶. بشارة الاسلام، ص ۱۸۷
۷.مشارق انوار الیقین حافظ رجب برسی (متوفای ۸۱۳ ق)، ص ۲۰۰
۸.بحار الأنوار، محمد باقر مجلسی، ج ۵۱، ص ۱۶۳
۹. کتاب ره افسانه محمد شهبازیان، ص ۶۶