به گزارش جمهوریت ;
فروشندههای مغازههای لوازم سال نوی مسیحی و کریسمس میگویند بیش از نود درصد خریدارانشان را ایرانیهای مسلمان تشکیل میدهند؛ اما علت شیوع این اتفاق در چند سال اخیر چیست؟ یک جامعهشناس و یک دانشآموخته حوزه علمیه قم به این سوال پاسخ دادهاند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، وارد محله مجیدیه که میشوید مخصوصا شانزده متری اول، چیزی که این روزها خیلی توجه را جلب میکند عکسهای سلفی یادگاری است که با بابانوئلها و مغازههایی که کاج کریسمس میفروشند، گرفته میشود.
روی شیشه همه مغازههای شکلات و شیرینیفروشی و هدیهفروشی اطلاعیههای لوازم کریسمس و سال نو میلادی دیده میشود که برای هموطنان مسیحیمان فرصت جشن گرفتن است. اما چند سالی است که خریدار این درختهای کاج و ریسههایش دیگر فقط مسیحیان ساکن ایران نیستند؛ ایرانیهای مسلمان هم نسبت به مظاهر این جشن روی خوش نشان داده و درختهای تزئین شده در خانه میگذارند و عکسهایش را در فضای مجازی منتشر میکنند.
همزمان با سال نوی میلادی، سری به یکی از خیابانهای تهران که راسته فروش لوازم کریسمس است، زدیم تا بدانیم چه بخشی از خریداران این مغازهها را ایرانیهای مسلمان تشکیل میدهند. همچنین با محمدسعید ذکایی (جامعهشناس و استاد دانشگاه) و حجتالاسلام حسین انصاریراد (امام جمعه سابق نیشابور و نماینده ادوار مجلس) گفتگو کردیم و نظرشان را درباره علل علاقهمندی بخشی از مردم به جشن گرفتن اعیاد و مناسبتهای اینچنین جویا شدیم.
کاجهایی از ۵۰ هزار تا سه میلیون تومان
«سرژیک» یکی از فروشندههای لوازم کریسمس است که میگوید: امسال بهخاطر افزایش قیمتهایی که ناگهان رخ داد ما نخواستیم ریسک کنیم و جنس زیادی نخریدیم. کالاهایی که در انبار داشتیم را برای فروش آوردیم. مهمترین جنسی که در این روزها فروختیم کاج است که قیمتش از ۵۰ هزار تومان شروع و تا یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان میرسد.
سرژیک یک کاج ویژه دو و نیم متری در ویتریناش گذاشته که قیمتش سه میلیون تومان است.
سایر لوازمی که او برای جشنهای پایان سال مسیحیان میفروشد شامل کلاه چینی، کلاههای تزیینی، درخت، ریسه، تجهیزات تزیین درخت کریسمس و وسایلی از این دست است و میگوید: نود درصد خریدارهای ما را خانوادههای مسلمان تشکیل میدهند چون خانوادههای مسیحی عموما بخشی از این تزیینات را هر سال در خانههایشان نگه میدارند اما این جذابیت برای مسلمانها سال به سال بیشتر شده و تعداد خریداران ایرانی مسلمان هر سال بیشتر میشود.
«هاسمیک» فروشنده جوان خوشمشربی در مجیدیه است و میگوید قیمت درختهایش نهایتا تا ۵۰۰ هزار تومان است و نخواسته درختهای گرانتری بیاورد چون احساس میکند امسال نتواند خوب بفروشد. به گفته هاسمیک حجم فروشاش نسبت به پارسال تقریبا یک پنجم شده. او رومیزی، تزئینات درخت، ظرفهای سرامیکی و شکلات میفروشد و به گفته خودش از ۱۵ روز قبل از کریسمس چیدن مغازه و فروشاش را شروع میکند که امسال توانسته ۵۰ درخت و کلی وسایل جانبی دیگر بفروشد.
هاسمیک میگوید هر خانوادهای که وارد مغازه میشود ۳۰۰ الی ۴۰۰ هزار تومان برای خرید کریسمس مانند درخت و وسایل تزئینش هزینه میکند.
۹۰ درصد مشتری لوازم سال نوی مسیحی، ایرانیهای مسلماناند
«آرام» که یک فروشنده ارمنی دیگر در همین خیابان است، میگوید صددرصد مشتریهایش را مسلمانها تشکیل میدهند. به اعتقاد او، در سه سال اخیر به دلیل حجم تبلیغاتی که نمیداند از کجا شده، فروش شب عید مسیحیها بین خانوادههای مسلمان رشد داشته است.
او تاکید میکند عموما خرید مسیحیان ایران شامل شکلات و شیرینی کریسمس و یکسری عروسکها و هدیه میشود اما ایرانیهای مسلمان بیشتر دنبال درخت و مجسمه و ماکت بابانوئل هستند که بیشتر نشان دهنده این مراسم است.
آرام میگوید ارامنه خودشان مصمماند که هر سال بخشی از خانه را به درخت کریسمس و نشانههای سال نوی میلادی و میلاد حضرت مسیح اختصاص دهند مگر اینکه عزیزی را به تازگی از دست داده باشند که دیگر درخت در خانه نمیگذارند.
بیشترین فروش «آرام» را بهجز درخت، ماکت بابانوئل، ریسه، کلاه چینی و سفرههایی که برای شام یا پای درخت پهن میکنند، تشکیل میدهد. به گفته او از ۱۰ آذر تا ۱۰ دی بازهای است که جنسهای شب کریسمس و سال نو را میفروشند و عموم خریدهایمان در خانوادههای ارمنی و الان مسلمان، شامل شکلات و شیرینی کریسمس، کیک، عروسک گوزن، شنل قرمز، کاج و کارت تبریک است.
دلایل گرایش ایرانیها به جشن گرفتن اعیاد مسیحی چیست؟
از محمدسعید ذکایی (جامعهشناس و استاد دانشگاه) درباره دلایل گرایش ایرانیهای مسلمان در چند سال اخیر به جشن گرفتن اعیاد و جشنهای مسیحی پرسیدیم؛ به اعتقاد ذکایی برای گروههای مختلف، ممکن است انگیزهها کمی متفاوت باشد.
ذکایی با ذکر این دلایل گفت: برای برخی جشن گرفتن این آئینها، شاخصی از تجددگرایی افراطی است که میتواند در خدمت تمایز قرار بگیرد، یا یکجور مهیا کردن فرصتی است برای شادی بیشتر و یا مناسبتی برای دورهم بودن یا لحظات شاد داشتن و استفاده از موقعیت این مناسبتها برای جبران محدودیتهایی که ممکن است در عرصههای عمومی در ایران برای رفتارهای شادیآمیز و دورهم بودن باشد. برای همین زیاد کردن فراغت و عرصه خصوصی گاهی نقش جبرانی و تکمیلی دارد.
او تصریح کرد: از طرفی در مقیاس محدودتری اشکال و تنوع سبکهای زندگی الزاما بخشی از اینها را دامن زده است؛ مثلا کسی که همسر یا فرزندانش در خارج از کشور زندگی میکنند و مدتی برای سفر به ایران بازگشته و مدتی کوتاه اینجا اقامت دارند. در این صورت تابعیت دوگانه و پیوندهای چندگانهای ممکن است بین افراد و نسلهای مختلف برقرار باشد که این موضوع هم گاهی در برش محدودتری به این مساله دامن میزند.
این جامعهشناس با اشاره به دلیل دیگر این گرایش گفت: دسته اقلیتی هم ممکن است بیشتر وجه نمایشی و تظاهری سبک زندگیشان مدنظر باشد و بخواهند یک جدا افتادگی و مرزبندی را به صورت نمادین بین آنچه میپسندند و آنچه هستند، بگذارند و طبیعی است که اینها در تلاقی باهم مسیر را تعریف میکند و چون بخشی از بازار هم در خدمت تامین چنین نیازهایی قرار میگیرد یا به تعبیری اقتصادی برای خودش دست و پا میکند و از طرفی تبلیغاتی که در سالهای اخیر رسانههای جدید داشتهاند به برد و گسترش آن کمک کردهاند.
محدودیتهای تفریح در ایران، تابعیتهای دوگانه، تجددگرایی افراطی و فرصتی برای شادی
ذکایی در یک جمعبندی گفت: دلایلی اقتصادی، تفکیک، پیچیدگیها و زیستهای چندلایه و چندگانه در مجموع به رشد چنین پدیدههایی در سالهای اخیر منجر شده است و طبیعتا محدودیتها، کمبودها و گاهی تنگناهای تفریح و فراغت برای خیلی از گروههای اجتماعی دست در دست توسعه چنین مواردی میدهد.
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی یادآور شد: جاذبه آئینهایی مانند ولنتاین، هالووین و کریسمس روی گروههای خردهفرهنگی بیشتر است؛ مثل جوانان و کسانی که مجاورت و نزدیکی بیشتری با این فرهنگها داشته یا مصرفکننده مستقیم و جدیتر این فرهنگهای غربی هستند برایشان جاذبه این آئینها بیشتر خواهد بود اما در مورد بدنه جامعه من فکر نمیکنم اینها اختلال جدی بر پویایی و اعتبار آئینهای ملی و سنتی ما بگذارد.
ذکایی با تاکید بر اینکه جشنهای غیربومی قطعا جایگزین نوروز نخواهد شد، گفت: نوروز حتما در طول سالهای بعد متحول شده و شکلهای جدیدی پیدا میکند و عناصری از فرهنگهای دیگر را به خود میزند که ذات تغییر فرهنگی هم همین است. چنین موضوعی محتمل است چون نوروز با تحولات اجتماعی خود را همسو کرده و میکند و در تاریخ کشورمان این تطابق به بهترین شکل همیشه انجام شده است.
توجه جوانها به مظاهر فرهنگ باستان و جشنهای غیراسلامی ناشی از عدم رضایت از روش و تبلیغات ماست
حجتالاسلام حسین انصاریراد (امام جمعه سابق نیشابور و نماینده ادوار مجلس) هم با بیان اینکه این جشنها ارتباط با جهان مسیحیت دارد، گفت: بههر صورت مسیحیت یک دین رسمی در کشور ماست. در قرآن مجید حضرت عیسیابنمریم بهعنوان یکی از پیغمبران بزرگ الهی شناخته شده و میشود و از احترام خاص و ویژهای هم خود حضرت عیسی و هم مادرش حضرت مریم که بهعنوان یک زن نمونه و الگوی یک انسان مومن در قرآن مجید از او یاد شده، برخوردارند. برپایی جشنهایی که مربوط به مسیحیت است در ایران، بههر صورت امر طبیعی و معمولی است؛ اما اینکه مسلمانها چنین اعیادی را جشن بگیرند، بالاخره مسلمانها هم ولادت حضرت مسیح را تبریک میگویند و برای مسلمانها هم امری مبارک است. خود حضرت مسیح هم به تعبیر قرآن مجید مبارک است؛ (من هر جا باشم مبارک و مایه برکت هستم) این تعبیری است که قرآن از زبان خود حضرت عیسی نقل میکند. بنابراین بههر صورت یک احترام خاصی دارد.
حجت الاسلام انصاریراد علت را در امر دیگری دیده و خاطرنشان کرد: اما یک مساله اساسی در کشور ما وجود دارد و آن نوع تبلیغی است که از اسلام و از زبان مسلمانها برای اسلام انجام میشود؛ نوع اقداماتی است که به نام اسلام انجام میشود. البته بخشی از اینها به صورتی انجام میشود که مایه دلخوشی و دلگرمی و امید و رضایت جوانها و حتی بعضی از پیران ما هم نیست. یعنی نوع تبلیغاتی که مسلمانها در همین سیستم یا رسانههای جمعی کشور درباره اسلام انجام میدهند، اقدامات و سیاستها برای مردم ما خیلی مطلوب نیست.
او با تاکید بر اینکه «یک نوع نارضایتی در بین مردممان از نوع سیاستها و مدیریت سیستم وجود دارد» گفت: این نارضایتی چیزی است که مظاهرش در خیلی جاها دیده میشود؛ تظاهراتی که کارگرها و معلمها و اصناف دیگر میکنند مصداق این موضوع است. یک عدم رضایت از نوع مدیریت در کشورمان وجود دارد که به نام اسلام انجام میگیرد و گاهی این نوع حرکاتی که در جوانها وجود دارد ناشی از همان نارضایتی است. مثلا توجه به کوروش و تاریخ باستان ایران بهصورت فوقالعاده انجام میشود گاهی از بعضی از مظاهر طاغوت اسم برده میشود؛ خب اینها ناشی از این است که یک مشکل وجود دارد؛ مساله اساسی این است والا آنکه بالاخره برای حضرت مسیح احترامی قائل شوند، ایرادی ندارد.
نماینده دورههای اول، پنجم و ششم مجلس با اشاره به اینکه «من نمیخواهم بگویم توجه به کوروش و تمدن چند هزار ساله ایران اشکال دارد» گفت: من بهعنوان کسی که قبل از انقلاب در فضای سیاسی و فرهنگی کشور زندگی، تبلیغ، فعالیت و سخنرانی کرده و در مجلس و انقلاب کم و بیش نقش داشتهام و این دو مقطع را باهم مقایسه میکنم، فکر میکنم این توجه و حساسیت و عنایتی که جوانها یا مردم ما امروز به بعضی از مظاهر فرهنگ باستان یا جشنهای غیراسلامی دارند، قبل از انقلاب اصلا وجود نداشت. اصلا کسی اینطور مسائل را حس نمیکرد.
حجتالاسلام انصاریراد ادامه داد: اینها را باید در نوع مدیریتی که در مدیریت مسئولان وجود دارد، جستجو کنیم که موجب عدم رضایت برخی شده و این را به عناوین مختلف ابراز میکنند؛ گاهی تظاهرات میکنند یا مردم ما به چیزهایی توجه میکنند که قبلا به آنها توجه خاصی نداشتند.
چه باید کرد؟
ذکایی که مدرک دکترا و پسادکترای خود را در «جامعهشناسی نسلها» از دانشگاه شفیلد انگلستان دریافت کرده مواردی مانند اقبال مردم به جشنهای مسیحی را امری قابل انتظار خواند و گفت: وقتی جهانی شدن با سرعت پیش میرود و رسانهها هم به سرعت در خدمت یک دست و یکپارچه کردن همه دنیا هستند خیلی تعجببرانگیز نیست و ذاتا نمیشود از این موضوع به یک هشدار رسید. کما اینکه باید بدانیم چطور از مناسبتهایی که متعلق به فرهنگ خودمان است میتوان استفاده کرد و به یک خودباوری و پیوند با تاریخ، گذشته و ارزشهایی که بیشترین تعداد را دربربگیرند، رسید که بیشتر در شان این مردم و ارزشمندتر است.
ذکایی تصریح کرد: بدیهی است که اقتباس از الگوهایی که خیلی هم برای خودمان نیستند و به تعبیری وارداتی و مصرفی محسوب میشوند حتما شکل و آهنگ ناخوشایندی بوده و بیشتر گروهها را راضی نگه نخواهد داشت. بهتر است که اگر این پیوندزنیها هم صورت میگیرد برآمده از نیازهایی باشد که در خود جامعه شکل میگیرد تا اینکه یک شبه بخواهد از فرهنگهای دیگر به خصوص فرهنگهای غربی متاثر شود. بهتر این است که در این تبادل فرهنگی جهانی ما هم بتوانیم سهمی داشته باشیم و نوروزمان بتواند به رسمیت شناخته شود یا سایر آئینهایمان به همین شکل ارتقا یافته و فعال شوند و معیاری برای ارزشهای نمادین و اجتماعیشان ما را هم سهیم کند.
جشنهای بومی را خوار نکنیم
او خاطرنشان کرد: این اختلاط و فرهنگپذیریها شتاب و سرعت بیشتری پیدا خواهد کرد اما بعید است آئینهای بزرگ و مهمی مثل نوروز که هم همگرایی ملی و دینی و قومی و زبانی را در کشورمان ایجاد کرده، به صورت جدی تحت شعاع قرار دهد.
ذکایی با تاکید بر اینکه «در عینحال مراقبت هم لازم است» گفت: اگر بدیل و مشابه این جشنها و سنتها را ما با بیاعتنایی و خوارشماری به حاشیه بگذاریم و از اینسو با مصرف یکطرفه جشنهای غیربومی بپردازیم، عوارض خوشی نخواهد داشت که مصرفگرایی کمترین آن است و حاشیهای دیدن آئینها و سنتهایمان هم نتیجه دیگری خواهد بود.
ذکایی ادامه داد: در مناسبات و پیوندهایی که فرهنگها باهم دارند حتما یک توازن و بده بستان برابر، مرجح است. برای همه فرهنگها؛ فارغ از اینکه قدمت تمدنی و فرهنگی ما اقتضا میکند حراست بیشتری از دستاوردهایمان کنیم اما حتی فرهنگهای نوظهور و جدیدتر هم خیلی برنمیتابند که دروازهها باز بماند و مردمشان صرفا مصرفکننده باشند.
لزوم توجه بیشتر به اجرای چهار اصل بنیادین نظام اسلامی برای علاج مشکلات
حجتالاسلام انصاریراد هم با اشاره به اینکه «بنیاد اساسی نظام اسلامی بر اراده مردم و انتخاب آنها از یک طرف و بر عدالت و اخلاق از طرف دیگر و بر کارشناسی و علم همراه اینها استوار است» گفت: اولا اگر انتخاباتمان خارج از چهارچوب محدودی باشد، این رد صلاحیتها وجود نداشته باشد و شیوه اجرای عدالت و قانون در کشور و استفاده از کارشناس و دانشمندان معتبر علوم مختلف سیاسی، اجتماعی و حقوقی و… مورد رضایت مردم باشد دیگر مثل امروز نمیبینیم که مردم از طرق دیگر یا به شکلی به تاریخ باستان مراجعه کنند.
این دانشآموخته حوزه علمیه قم یادآور شد: مدیریت کشور اگر بخواهد این مساله را علاج کند باید چهار مساله بنیادین را مورد توجه قرار دهد: اول انتخاباتی که مردم از آن راضی باشند و خودشان انتخاب کنند، دوم اجرای قانون و عدالت، سوم مساله کارشناسی و علم و چهارم مساله اخلاق.
حجتالاسلام انصاریراد ادامه داد: بسیاری از اخلاق و شعارهای اسلامی مبتنی بر این است که این چهار اصل رعایت شود. اگر رعایت شود آن فروع، شعائر اسلامی، احترام به مظاهر اسلامی، قطعا بیشتر خواهد شد. اما وقتی این چهار اصل را یا ناقص عمل میکنیم یا مردم به اجرایش باور ندارند، طبیعتا نتیجهاش این میشود که مردم دنبال چیزهای دیگر بروند و به فکر جشنهای غیر ایرانی بیفتند.
گزارش: سبا حیدرخانی
نظر شما