این بار برخلاف گذشته، اروپاییها نه در نقش میانجی، بلکه در قامت همپیمان آمریکا و رژیم صهیونیستی وارد میدان شدهاند و حتی در برخی مواضع از واشنگتن نیز پیشی گرفتهاند.
زمان اندک و فشار سیاسی فضا را حساستر از همیشه کرده است. تجربههای تلخ گذشته و رخدادهای جنگ ۱۲روزه اخیر نشان داده اروپا نه توان مدیریت بحران را دارد و نه تمایلی به پایبندی بر تعهداتش؛ بلکه بیشتر به دنبال مشروعیتبخشی به فشار و تحریم علیه ایران است.
مذاکره دو معاون با سه وزیر
تازهترین دور مذاکرات که از دیروز با حضور مجید تختروانچی، معاون سیاسی و کاظم غریبآبادی معاون حقوقی و بینالملل وزیر خارجه در ژنو آغاز شده، میتواند سرنوشتساز باشد. سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه ایران جمعه گذشته، در گفتوگو با وزیران تروئیکای اروپایی و رئیس سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپا بر مواضع تهران تأکید کرد و یادآور شد «تصمیمگیری درباره تمدید غروب قطعنامه ۲۲۳۱ صرفاً در صلاحیت شورای امنیت سازمان ملل است. موضوع همکاری ایران و آژانس نیز مطرح شد؛ اما سکوت مقامات آژانس و سفر هیئتی از این نهاد به آمریکا نشان میدهد کارکرد فنی آن کمرنگ شده و بیشتر به ابزار فشار سیاسی آمریکا و اروپا و رژیم صهیونیستی به ایران تبدیل شده است.»
در این حال، دیدار معاونان وزیران خارجه ایران و تروئیکای اروپایی در ژنو نمیتواند بیرون از قاعدهای باشد که در تعاملات تازه این دو شکل گرفته است. این قاعده همانی است که در آخرین دیدار نمایندگان دو طرف در اجلاس گذشته استانبول بازتاب یافت. اروپا با نگاه به «تهدید اجرای مکانیسم ماشه» و ارجاع اختلافات هستهای به شورای امنیت سازمان ملل، تنها جنبه «ارعابی» را در گفتوگو برجسته کرده است. اهمیت ماهوی این رویکرد که تهران به درستی آن را درک کرده، کوششی است که اروپا در همسویی با واشنگتن میخواهد با آن، تهران را درباره سرنوشت اختلافاتش با غرب، دچار دستپاچگی در تصمیمسازی کند. در نگاه تهران و بیشتر ناظران، این رویکرد نمیتواند دو طرف را به «نقطه تعادل» در دستیابی به «توافق» و یا «تعامل سازنده» و راهگشا نزدیک کند. در باور تهران، کوشش اروپا در همپوشانی با سیاستهای واشنگتن و البته تلآویو، القای این تصور به جامعه جهانی است که مواضع تهران تابعی از تعصب و انعطافناپذیری است. در حالی که انتظار این است اروپا با نگاه به تجربه اخیر در مذاکرات مربوط به جنگ اوکراین و شیوه نقشآفرینی آمریکا، روشی مستقل و مبتنی بر منافع امنیتی و اقتصادی خود داشته باشد.
آزمونی برای دیپلماسی هوشمند ایران
در این حال، به نظر میرسد اروپاییها امروز دیگر تردیدی در همسویی با واشنگتن ندارند. جنگ اوکراین، همکاری تهران و مسکو، تحولات داخلی ایران در پاییز ۱۴۰۱ و فشار لابی صهیونیستی، آنها را بر آن داشته که در کنار آمریکا و اسرائیل برای فشار به ایران بایستند. تهدید به فعالسازی مکانیسم ماشه، تلاش آشکار برای تنگتر کردن حلقه فشار اقتصادی و امنیتی علیه تهران است.
فعال شدن این سازوکار حتی اگر تحریم جدیدی به همراه نداشته باشد، از منظر حقوقی و سیاسی برای آمریکا و اروپا یک برگ برنده خواهد بود. این روند میتواند بهانهای برای محدود کردن روابط ایران با جهان، تشدید محدودیتهای نظامی و افزایش تهدیدهای امنیتی باشد.
ایران اکنون در برابر آزمونی دشوار قرار دارد. دیپلماسی فعال و تصمیمهای هوشمندانه داخلی میتواند مانع تحقق این سناریو پرخطر شود. هنوز فرصتهایی تا نشست مجمع عمومی سازمان ملل و پایان مهلت یکماهه فرایند فعال کردن مکانیسم ماشه باقی است. استفاده درست از این فرصتها میتواند راهی برای عبور از مرحلهای حساس و پرمخاطره باشد.
اروپا دیگر پلیس خوب برجام نیست؛ در ژنو، این بار تنها در لباس پلیس بد ظاهر شده است. بعید به نظر میرسد پیشنویس قطعنامه روسیه برای تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ در شورای امنیت نتیجهای در برداشته باشد. اروپا و آمریکا اجازه چنین کنشگری و دادن کارتی به روسیه برای نقشآفرینی در پرونده هستهای ایران را نخواهند داد، به خصوص آنکه در اوکراین نیز مذاکرات به شدت پرتنشی با روسیه دارند.