خبرآنلاین نوشت: نیمه شب ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵؛ ۲۳ خرداد ۱۴۰۴؛ سکوت شبانه تهران با صدای بمبها و موشکهای اسرائیلی در هم میشکند؛ طی چند ساعت دهها فرمانده عالیرتبه نظامی کشور و دستاندرکاران ارشد برنامه هستهای ایران، مورد هدف جنگندهها و پهپادهای اسرائیلی قرار میگیرند. محلهای دقیق و حتی محل خوابیدن اهداف ترور در اختیار خلبانان و هادیان پهپادها قرار داشت؛ همزمان تعدادی از لانچرها و موشکها نیز هدف قرار گرفتند. جنگندههای اسرائیلی و پهپادهایشان در آسمان بیدفاع تهران جولان میدادند. دود ناشی از انفجارها آسمان تهران را فرا گرفته بود؛ غالب اهداف اولیه، موردف هدف قرار گرفته بودند.
از همان ابتدا این سوال پیش آمد که این اطلاعات از کجا آمده بود؟ چه کسی نقشههای دقیق را در اختیار موساد و بخش اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل(آمان) قرار داده بود؟
داستان نفوذیها
حمله ۲۳ خرداد و جنگ ۱۲ روزه اسرائیل داستان نفوذیها را در یادها زنده کرد؛ اما نتوانست جلوی کار آنها را به نفع اسرائیل بگیرد. این جنگ باعث شد تا قبح صحبت از وجود نفوذ و نفوذی در سیستم حاکمیتی ایران بریزد و مقامات هم از آن صحبت کنند؛ جدیدترین آنها هم علی لاریجانی دبیر جدید شورای عالی امنیت ملی است که گفته «موضوع نفوذ در ایران جدی است». هرچند حرف تازه و نویی نیست، و حتی لاریجانی هم پیش از این در گفتوگو با خبرآنلاین موضعی مشابه داشت، اما اینکه از جایگاه دبیر شورای عالی امنیت ملی چنین حرفی را بگوید، یعنی ماجرا خیلی جدی است و در حد داستان و مقایسه با اشرف مروان و اشرف مروانها دیگر نیست.
اخیرا هم محمد سرافراز رئیس پیشین صداوسیما در مصاحبه با «انتخاب» از وجود یک «نفوذی اعظم» در سطوح بالای حاکمیتی کشور سخن گفته است. به گفته او بعد از جنگ ۱۲ روزه برخی افراد با صحبت از نقش واتساپ «اطلاعاتیی غلط» دادهاند و بنا بر اعتقاد او باید «میرفتند سراغ همین افراد که شما چرا اطلاعات غلط میدهید».
در همین جنگ اخیر میزان نفوذ چنان خودنمایی کرد که تا عادیترین فرد جامعه که دنبالکننده مسائل سیاسی نیست را هم به این نتیجه رساند که یک نفر باید به اسرائیلیها خبر داده باشد.
نفوذ در جریان جنگ ۱۲ روزه
جاسوسبازی؛ نفوذیها کجا هستند؛ چه شکلی هستند و چه اطلاعاتی را در اختیار دارند؟/ نقش نفوذ در جنگ ۱۲ روزه چه بود و چه نتایجی به بار آورد؟
فیاض زاهد عضو شورای اطلاعرسانی دولت گفته که ساعت یک و نیم بامداد جمعه ۲۳ خرداد، سردار سلامی فرمانده کل وقت سپاه با پیمان جبلی رئیس صدا و سیما تماس گرفته و خبر میدهد که امشب قرار است به کشور حمله نظامی شود. او این سخنان را به نقل از جبلی در هیات دولت بیان میکند. اما نکته عجیب این است که دو ساعت بعد از آن تماس، سردار سلامی با وجود آگاهی از زمان حمله، مورد هدف قرار میگیرد. عجیبتر از آن، ترور سردار حاجیزاده فرمانده هوافضای سپاه به همراه چندین تن از فرماندهان ارشد این نیرو است. حدود یک ساعت و نیم بعد از ترور سردار سلامی، ساعت ۵ صبح و در حالیکه قاعدتا فرمانده وقت هوافضای سپاه از ترور فرمانده کل خبردار شده بوده، مورد هدف قرار میگیرد. البته روایت رسانههای غربی این است که موساد با ایجاد خط تماسی جعلی با فرماندهان ارشد هوافضای سپاه، آنها را به یکی از محلهای جلسات کشانده و وقتی مطمئن از حضور آنها شده است، محل مورد نظر را با موشک مورد هدف قرار داده است.
به لحاظ امنیتی وقتی سردار سلامی از حمله نظامی خبر داشته، قاعدتا باید پروتکلها برای او، افزایشی چند برابری داشته و او و همراهانش در محلهایی امن جلسات را برگزار میکردند یا اتاق جنگ را در محلی مخفی و امن تشکیل میشده است. اما اگر این پروتکل نیز رعایت شده باشد و باز هم مورد هدف قرار گرفتند، که نشاندهنده یک چاله بزرگ امنیتی است؛ یا مورد سردار حاجیزاده نیز همینطور.
حمله به سریترین جلسه نظام
مورد عجیبتر از ترورهای شب نخست جنگ، حمله به محل جلسه شورای عالی امنیت ملی است؛ دوشنبه ۲۵ خرداد وقتی سران سه قوه، وزرای کلیدی کابینه و فرماندهان ارشد نظامی که به تازگی منصوب شده بودند، در سریترین حالت ممکن جلسهای را در طبقات زیرهمفک ساختمانی در محلهای دور از انتظار در غرب تهران برگزار میکردند، مبادی ورودی و خروجی آن مورد هدف موشکهای جنگندههای اسرائیلی قرار گرفت و بنا بر روایتی آخرین موشک یا بمب که تمامکننده کار بوده، عمل نکرده است و به طرز معجزهآسایی سران سه قوه، مقامات ارشد و فرماندهان عالیرتبه نظامی تنها برخیشان زخمی شدند و همگی سالم محل را ترک کردند.
این جلسه قاعدتا در عالیترین سطح حفاظتی برگزار شده و شدیدترین پروتکلهای امنیتی درباره آن رعایت شده است، اما احتمالا «نفوذی اعظم» که معلوم نیست در کجا قرار گرفته، مختصات و حتی ساعت دقیق تشکیل جلسه را برای کارفرمای خود در تلآویو ارسال کرده است و آنها هم برای خلبانان اف ۱۶ و اف ۳۵های بر فراز آسمان تهران.
چنین حملهای مسلما بدون گرای لحظهای امکان پذیر نبود؛ چرا که با توجه به سطح حفاظت در وضعیت جنگی، ممکن بوده که در آخرین دقایق قبل از جلسه محل جلسه تغییر یابد و چه بسا چنین اقدامی شده باشد و آخرین مکان اعلامی برای جلسه شورای عالی امنیت ملی، همین طبقات زیرین ساختمانی در غرب تهران باشد.
نفوذ در جنگ اخیر نمایههای دیگری هم دارد؛ نمایههایی که با کمی چیدمان قطعات کنار یکدیگر باز هم نتیجهاش میشود نفوذ در سطح موثر.
خبرآنلاین نوشت: نیمه شب ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵؛ ۲۳ خرداد ۱۴۰۴؛ سکوت شبانه تهران با صدای بمبها و موشکهای اسرائیلی در هم میشکند؛ طی چند ساعت دهها فرمانده عالیرتبه نظامی کشور و دستاندرکاران ارشد برنامه هستهای ایران، مورد هدف جنگندهها و پهپادهای اسرائیلی قرار میگیرند. محلهای دقیق و حتی محل خوابیدن اهداف ترور در اختیار خلبانان و هادیان پهپادها قرار داشت؛ همزمان تعدادی از لانچرها و موشکها نیز هدف قرار گرفتند. جنگندههای اسرائیلی و پهپادهایشان در آسمان بیدفاع تهران جولان میدادند. دود ناشی از انفجارها آسمان تهران را فرا گرفته بود؛ غالب اهداف اولیه، موردف هدف قرار گرفته بودند.
از همان ابتدا این سوال پیش آمد که این اطلاعات از کجا آمده بود؟ چه کسی نقشههای دقیق را در اختیار موساد و بخش اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل(آمان) قرار داده بود؟
داستان نفوذیها
حمله ۲۳ خرداد و جنگ ۱۲ روزه اسرائیل داستان نفوذیها را در یادها زنده کرد؛ اما نتوانست جلوی کار آنها را به نفع اسرائیل بگیرد. این جنگ باعث شد تا قبح صحبت از وجود نفوذ و نفوذی در سیستم حاکمیتی ایران بریزد و مقامات هم از آن صحبت کنند؛ جدیدترین آنها هم علی لاریجانی دبیر جدید شورای عالی امنیت ملی است که گفته «موضوع نفوذ در ایران جدی است». هرچند حرف تازه و نویی نیست، و حتی لاریجانی هم پیش از این در گفتوگو با خبرآنلاین موضعی مشابه داشت، اما اینکه از جایگاه دبیر شورای عالی امنیت ملی چنین حرفی را بگوید، یعنی ماجرا خیلی جدی است و در حد داستان و مقایسه با اشرف مروان و اشرف مروانها دیگر نیست.
اخیرا هم محمد سرافراز رئیس پیشین صداوسیما در مصاحبه با «انتخاب» از وجود یک «نفوذی اعظم» در سطوح بالای حاکمیتی کشور سخن گفته است. به گفته او بعد از جنگ ۱۲ روزه برخی افراد با صحبت از نقش واتساپ «اطلاعاتیی غلط» دادهاند و بنا بر اعتقاد او باید «میرفتند سراغ همین افراد که شما چرا اطلاعات غلط میدهید».
در همین جنگ اخیر میزان نفوذ چنان خودنمایی کرد که تا عادیترین فرد جامعه که دنبالکننده مسائل سیاسی نیست را هم به این نتیجه رساند که یک نفر باید به اسرائیلیها خبر داده باشد.
نفوذ در جریان جنگ ۱۲ روزه
جاسوسبازی؛ نفوذیها کجا هستند؛ چه شکلی هستند و چه اطلاعاتی را در اختیار دارند؟/ نقش نفوذ در جنگ ۱۲ روزه چه بود و چه نتایجی به بار آورد؟
فیاض زاهد عضو شورای اطلاعرسانی دولت گفته که ساعت یک و نیم بامداد جمعه ۲۳ خرداد، سردار سلامی فرمانده کل وقت سپاه با پیمان جبلی رئیس صدا و سیما تماس گرفته و خبر میدهد که امشب قرار است به کشور حمله نظامی شود. او این سخنان را به نقل از جبلی در هیات دولت بیان میکند. اما نکته عجیب این است که دو ساعت بعد از آن تماس، سردار سلامی با وجود آگاهی از زمان حمله، مورد هدف قرار میگیرد. عجیبتر از آن، ترور سردار حاجیزاده فرمانده هوافضای سپاه به همراه چندین تن از فرماندهان ارشد این نیرو است. حدود یک ساعت و نیم بعد از ترور سردار سلامی، ساعت ۵ صبح و در حالیکه قاعدتا فرمانده وقت هوافضای سپاه از ترور فرمانده کل خبردار شده بوده، مورد هدف قرار میگیرد. البته روایت رسانههای غربی این است که موساد با ایجاد خط تماسی جعلی با فرماندهان ارشد هوافضای سپاه، آنها را به یکی از محلهای جلسات کشانده و وقتی مطمئن از حضور آنها شده است، محل مورد نظر را با موشک مورد هدف قرار داده است.
به لحاظ امنیتی وقتی سردار سلامی از حمله نظامی خبر داشته، قاعدتا باید پروتکلها برای او، افزایشی چند برابری داشته و او و همراهانش در محلهایی امن جلسات را برگزار میکردند یا اتاق جنگ را در محلی مخفی و امن تشکیل میشده است. اما اگر این پروتکل نیز رعایت شده باشد و باز هم مورد هدف قرار گرفتند، که نشاندهنده یک چاله بزرگ امنیتی است؛ یا مورد سردار حاجیزاده نیز همینطور.
حمله به سریترین جلسه نظام
مورد عجیبتر از ترورهای شب نخست جنگ، حمله به محل جلسه شورای عالی امنیت ملی است؛ دوشنبه ۲۵ خرداد وقتی سران سه قوه، وزرای کلیدی کابینه و فرماندهان ارشد نظامی که به تازگی منصوب شده بودند، در سریترین حالت ممکن جلسهای را در طبقات زیرهمفک ساختمانی در محلهای دور از انتظار در غرب تهران برگزار میکردند، مبادی ورودی و خروجی آن مورد هدف موشکهای جنگندههای اسرائیلی قرار گرفت و بنا بر روایتی آخرین موشک یا بمب که تمامکننده کار بوده، عمل نکرده است و به طرز معجزهآسایی سران سه قوه، مقامات ارشد و فرماندهان عالیرتبه نظامی تنها برخیشان زخمی شدند و همگی سالم محل را ترک کردند.
این جلسه قاعدتا در عالیترین سطح حفاظتی برگزار شده و شدیدترین پروتکلهای امنیتی درباره آن رعایت شده است، اما احتمالا «نفوذی اعظم» که معلوم نیست در کجا قرار گرفته، مختصات و حتی ساعت دقیق تشکیل جلسه را برای کارفرمای خود در تلآویو ارسال کرده است و آنها هم برای خلبانان اف ۱۶ و اف ۳۵های بر فراز آسمان تهران.
چنین حملهای مسلما بدون گرای لحظهای امکان پذیر نبود؛ چرا که با توجه به سطح حفاظت در وضعیت جنگی، ممکن بوده که در آخرین دقایق قبل از جلسه محل جلسه تغییر یابد و چه بسا چنین اقدامی شده باشد و آخرین مکان اعلامی برای جلسه شورای عالی امنیت ملی، همین طبقات زیرین ساختمانی در غرب تهران باشد.
نفوذ در جنگ اخیر نمایههای دیگری هم دارد؛ نمایههایی که با کمی چیدمان قطعات کنار یکدیگر باز هم نتیجهاش میشود نفوذ در سطح موثر.