شناسهٔ خبر: 74535968 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: طرفداری | لینک خبر

هفته دوم لیگ برتر انگلیس؛ اوضاع روبه‌راه لندنی‌ها

تاتنهام یک شروع تاریخی داشت، آرسنال میخش را محکم کوبید و چلسی هم چکش‌های بی‌رمق را شکست داد.

صاحب‌خبر -

طرفداری | در حالیکه امشب قهرمان لیگ، لیورپول، در آخرین بازی هفته دوم به مصاف نیوکاسل در سنت جیمز پارک می‌رود، نگاهی داریم به دیدارهای انجام‌شده آخر هفته که در این بین بزرگان لندن بیشترین موفقیت را داشتند. ظاهراً فعلاً همه‌چیز در پایتخت بر وفق مراد است.

وستهم 1-5 چلسی؛ آبی‌پوشان لندن، چکش‌ها را بدجوری کوبیدند

قهرمانان جهان در اولین بازی هفته دوم، هرچند کوتاه، در صدر لیگ نشستند و این در حالی است که حتی نیازی به حضور کول پالمر نداشتند. برای شکست دادن تیمی به بدی وستهام، واقعاً به بازیکنانی با کیفیت پالمر احتیاجی هم نیست.

سرنوشت تیم‌ها هرگز بعد از دو بازی مشخص نمی‌شود، مخصوصاً وقتی بقیه فقط یک بازی انجام داده‌اند. اما برای چلسی، این پیروزی قاطع در ورزشگاه لندن با گل‌هایی از ژائو پدرو، پدرو نتو، انزو فرناندز، مویسس کایسدو و تروو چالوبا، بعد از اینکه پالمر در گرم‌کردن مصدوم شد، جایگاهی بالا را برایشان به‌هم زد؛ جایگاهی که مالکان جدید باشگاه تاکنون تجربه نکرده بودند.
شکی نیست در این فصل آبی‌پوشان لندن جایگاهی بهتر از فصل پیش به‌دست خواهند آورد. آبی‌پوشان لندن اگر می‌خواهند در کورس قهرمانی باقی بمانند، باید تیم‌های بهتری نسبت به این وستهام بسیار ضعیف و درهم‌پاشیده را شکست دهند.

از آن سو، برای گراهام پاتر مربی وستهم، رکورد ناخوشایندی ثبت شد. او اولین مربی وستهم در تاریخ لیگ برتر است که در ۱۰ بازی خانگی نخست خود نتوانسته به مجموع امتیاز دو رقمی دست پیدا کند.

برای اولین بار از زمان تصاحب باشگاه توسط تاد بولی و صرف بیش از یک میلیارد پوند، او می‌تواند شب را آسوده‌تر بخوابد؛ چون تیمش را در صدر جدول می‌بیند. آخرین باری که چلسی روزی را در صدر جدول به پایان رساند، دسامبر ۲۰۲۱ بود.

او مطمئناً خواب راحت‌تری نسبت به گراهام پاتر خواهد داشت؛ پاتر بار دیگر به شکلی شرم‌آور شاهد فروپاشی وستهم بود، پنج گل خورد و این تیم را به قعر جدول فرستاد. بعید است موقعیت‌شان به‌زودی تغییر کند، مگر اینکه تغییرات سریع و اساسی رخ دهد. آن‌ها به بازیکن نیاز دارند، آن‌هم خیلی فوری.

پاتر حالا به همان اندازه که خولن لوپتگی فرصت داشت، لیگ را هدایت کرده است. رکورد لوپتگی ۲۰ بازی، ۶ برد، ۵ مساوی، ۹ باخت، ۲۳ امتیاز بود. رکورد پاتر پس از دیشب: ۲۰ بازی، ۵ برد، ۵ مساوی، ۱۰ باخت، ۲۰ امتیاز. ۹ امتیاز در ۱۰ بازی خانگی نخست لیگ، بدترین آمار تاریخ باشگاه است.

بیشترین هیجان بازی برای تماشاگران زمانی بود که یک کودک وسط بازی وارد زمین شد و درگیری‌هایی میان بزرگ‌ترها و نیروهای امنیتی برای بازگرداندن او به سکوها پیش آمد. گوینده ورزشگاه سعی داشت با خوش‌آمدگویی به هواداران، برای یک دربی لندنی زیر نورافکن‌ها فضای گرمی ایجاد کند.

«چه چیزی بیشتر از این می‌خواهید؟»

مسلمـاً هواداران وستهم چیزی خیلی بیشتر از این می‌خواستند. مثلاً هافبک‌هایی که بتوانند بدوند و پاس بدهند و بازی را کنترل کنند. یا خط دفاعی‌ای که بعد از یک گل فرو نپاشد. مبارزه و کمی امید؛ آیا این واقعاً درخواست زیادی در بازی دوم تیم محبوب شما در لیگ برتر است؟

چلسی پس از گذشت شش دقیقه با نتیجه ۱-۰ عقب افتاده بود و کول پالمر هنگام گرم‌کردن از ترکیب اصلی بیرون مانده بود و به‌نظر می‌رسید همه‌چیز در حال فروریختن است. این البته نگاه بدبینانه به وضعیت خاص چلسی بود.

اما نگاه خوش‌بینانه این است که بقیه تیم به فرصتی دست یافت تا ثابت کند چلسی شایسته لقب «کول پالمر اف‌سی» که مدت‌هاست مهر آن کوبیده شده، نیست.

در دقیقه ۵۸ بود که چلسی با گل پنجم خود توسط پنجمین گلزن متفاوت، نتیجه را ۵-۱ به سود خود کرد. واقعیت این است خیلی پیش‌تر از گل پنجم هم همه پاسخ این مسئله را گرفته بودیم که آن‌ها بدون پالمر هم می‌توانند پیروز شوند. آن‌ها به‌راحتی گلزنی می‌کنند. حتی اگر این بازیکن ۲۳ ساله انگلیسی در گرم‌کردن دچار گرفتگی ناگهانی کشاله ران شود و مجبور شود خیلی زودتر از دیگران به‌همراه مربی بدنسازی مارکوس آلوارز به رختکن برود، اما باز هم می‌توانند حریفان را به دردسر بیندازند.

باید یک نکته مهم درباره وستهم را ذکر کرد؛ آن‌ها مثل تیمی به نظر می‌رسیدند که هنوز هیچ‌جوره آماده سقوط به دسته پایین‌تر نیستند. هواداران چلسی از فرصت استفاده کردند و بعد از درهم‌کوبیدن چکش‌وار چکش‌ها، برای ایجاد کمی فضا و هیجان در ورزشگاه بی‌روح لندن، خیلی کنایه‌آمیز و با زخم‌زبان درباره مربی سابق خود آواز سر دادند: «فقط یک گراهام پاتر وجود دارد!»

پاتر این هفته گفته بود که هیچ «گلوله» نجات‌بخشی برای حل مشکلات وستهم در پنجره نقل‌وانتقالات وجود ندارد. اما بعد از این بازی خجالت‌آور که جز بی‌آبرویی و رسوایی هیچ چیز دیگری به‌همراه نداشت، بسیاری از هواداران وستهم و احتمالاً همه ما فکر می‌کنیم تنها یک گلوله واقعی به‌سوی پاتر، می‌تواند دل‌ها را خنک کند و شاید اوضاع آشفته را کمی سر و سامان دهد!

منچسترسیتی ۰-۲ تاتنهام؛ شروعی تاریخی برای تاتنهام

بعد از فوتبال فاجعه‌باری که هواداران تاتنهام فصل گذشته در لیگ برتر مجبور به تماشای آن بودند، حالا باید احساس کنند در خوابی با رؤیاهای شیرین هستند. آن‌ها از تماشای تیمی که هر لحظه ممکن بود گلی دریافت کند، به تیمی خیره می‌شوند که اصلاً به نظر نمی‌رسد قرار است گلی دریافت کند. واقعاً شگفت‌انگیز است.

در واقع، با شش امتیاز و تفاضل گل مثبت ۵، این بهترین شروع تاتنهام در دو بازی ابتدایی یک فصل در لیگ (با در نظر گرفتن هر دو عامل) از فصل ۱۵-۲۰۱۴ تاکنون است. اسپرزِ فرانک شروعی بی‌نقص و پرقدرت برای فصل جدید داشته است.

شاید حالا بهتر متوجه می‌شویم چرا دنیل لوی، آنژ پوستکوعلو را با وجود کسب جام لیگ اروپا کنار گذاشت؟

بله، می‌دانم مربی استرالیایی فصل قبل آمد و منچسترسیتی را شکست داد، اما نحوه عملکرد تیم در این دیدار نشان داد چرا توماس فرانک مرد مناسب‌تری برای انجام وظیفه برای اسپرز است. آن‌ها فشار حملات سیتی را با خط دفاعی عقب‌کشیده تحمل کردند، اما هیچ‌وقت احساس نمی‌کردیم قرار است گلی بخورند. پرسینگ‌شان فوق‌العاده بود و در ضدحمله‌ها خطرناک و کشنده ظاهر می‌شدند. این نمایشی باورنکردنی بود و اگر عملکرد تاتنهامِ فرانک این‌گونه ادامه پیدا کند، فصل خاص، هیجان‌انگیز و پرماجرایی پیش‌رو خواهند داشت.

در آن سو، فکر می‌کنم هفته قبل کمی زیادی خوش‌بین بودیم. هفته گذشته به نظر می‌رسید تیم پپ گواردیولا ناامیدی فصل گذشته را پشت سر گذاشته و آغاز مقتدرانه‌ای در این فصل خواهد داشت. حتی نوشتم شاید برای رقبای «ترسناک» است. خوب، ظاهراً زود قضاوت کردیم. یک بازی همه‌چیز را نشان نمی‌دهد و دیدار دوم این را ثابت کرد. شاید بیش از آنچه فکر می‌کردیم به زمان نیاز داشته باشند.

دوست دارم بدانم الان چه افکاری در ذهن پپ گواردیولا می‌گذرد. وقتی سال گذشته اوضاع به هم ریخت، گواردیولا واقعاً به مشکل خورد؛ مدام فرق سرش را می‌خراشید. هنوز به آن مرحله نرسیده‌ایم، اما او قطعاً بعد از تماشای این عملکرد نگرانی‌های زیادی خواهد داشت. این فقط سومین باری در دوران مربیگری اوست که نخستین بازی خانگی لیگ را باخته است؛ فصل ۱۱-۲۰۱۰ با بارسلونا برابر هرکولس و فصل ۲۱-۲۰۲۰ با منچسترسیتی برابر لسترسیتی. هرچند در هر دو فصل اشاره‌شده، تیم او به مقام قهرمانی لیگ رسید!

پس از موج امید، ناگهان سد محکمی در برابر آن‌ها ظاهر شد و واقعیت سیلیِ آبداری به صورت‌شان زد.
اگر قرار بود این همان فصلی باشد که پپ گواردیولا و منچسترسیتی از خواب بیدار می‌شوند، آن دیدار درس تلخ و عبرت‌آموزی به آن‌ها داد؛ برای فهمیدن این واقعیت که چقدر کار بیشتری باقی مانده است.

از کجا می‌توان برای توصیف این شکست ۲-۰ فاجعه‌بار شروع کرد؟ چگونه می‌شود بعدازظهری را توضیح داد که همزمان دفاع ضعیف، دروازه‌بانی نامطمئن و تاتنهامی استثنایی را نشان داد که از همه این نقاط ضعف به‌خوبی بهره بُرد؟
شاید این وظیفه باید به هواداران تاتنهام که با تیم به ورزشگاه سفر کرده بودند سپرده شود؛ همان‌هایی که در دقایق پایانی با شعار معروف‌شان فراتر از یک هدف را پوشش دادند:

دوباره داره اتفاق می‌افته، دوباره داره اتفاق می‌افته، منچسترسیتی، دوباره داره اتفاق می‌افته.

دقیقاً منظور از این چیست؟ آیا منظور رکورد تقابل‌های رودرروست که نشان می‌دهد تاتنهام، با وجود ناپایداری‌هایش، عادت عجیبی به شکست دادن سیتی در پنج سال اخیر پیدا کرده؟ یا منظور تصویری وسیع‌تر و تداوم بدبختی‌های سیتی از فصل پیش است؟

البته هنوز خیلی زود است به‌طور قطعی درباره معنای این نتیجه صحبت کرد. اما آنچه می‌توان گفت این است: با وجود شروع خوب مقابل وولوز، سیتی هنوز خیلی کار دارد تا مشکلاتش را رفع‌ورجوع کند و در مقابل، توماس فرانک در مدت کوتاهی پیشرفت چشمگیری در اسپرز ایجاد کرده است.

از هر زاویه‌ای که نگاه کنیم، این برد خیره‌کننده‌ای برای تاتنهام بود؛ به‌خاطر کارهایی که هم با در اختیار داشتن توپ انجام دادند و هم بدون آن. با هدایت ژائو پالینیا، تاتنهام سیتی را در زمین خودش پرس کرد و با بی‌پروایی بقایای هیبت سیتی را از بین برد.

اجرای فیزیکی و بی‌امان تاتنهام واقعاً تأثیرگذار بود و هماهنگی ایجادشده توسط فرانک تقریباً بی‌نقص. اینکه چنین سازمان‌دهی‌ای در این مدت کوتاه به‌وجود آورده، حقیقتاً کار بزرگی است. به‌عنوان مثال، به تیجانی رایندرز نگاه کنید که بازی بسیار خوبی مقابل وولوز داشت اما توسط پرس شدید پالینیا، ریچارلیسون و پاپه سار کاملاً مهار شده بود.

این عملکرد به تاتنهام کمک کرد تا برای اولین بار تقریباً طی دو سال، دو کلین‌شیت پیاپی ثبت کند و درباره پیروزی هم باید گفت که بخشی از آن به‌خاطر دفاع از جلو، ضدحمله‌های مؤثر و بهره‌گیری کامل از ضعف‌های آشکار سیتی بود.
مهم‌تر از همه خط دفاع منچسترسیتی است که همواره در ارتفاع بالا بازی می‌کرد اما با حضور کمک‌مربی جدید، پپ لیندرز، این ریسک حتی بیشتر شده است.

فرانک بعد از بازی تأیید کرد چنین فرصت‌هایی را از قبل شناسایی کرده بودند:

درباره خط دفاع بالای سیتی صحبت کرده بودیم. اما صحبت درباره آن، کاملاً چیز دیگری است که بتوانی آن را به اجرا بگذاری.

به اجرا هم گذاشتند و این کار را با گل اول، که توسط برنان جانسون زده شد، بسیار ساده جلوه دادند. حمله برق‌آسا از جناح راست، با محوریت ریچارلیسون و سار، نشان داد که تیم فرانک چقدر سریع می‌تواند سرعت بگیرد؛ اما این گل همچنین به فضای زیادی اشاره داشت که پشت مدافعان سیتی وجود دارد.

آن‌ها خودشان را به دردسر انداختند و حتی پرچم آفساید هم کمکی نکرد و VAR درست تشخیص داد! این گل بیشتر حاصل کیفیت تاتنهام بود؛ اما گل دوم حاصل فاجعه‌ای از جیمز ترافورد، دروازه‌بان جدید سیتی، بود. مهم‌ترین انتخاب روز گواردیولا نشاندن ادرسون روی نیمکت و نشانه‌ای بر احتمال پایان کارش با سیتی بود، اما ترافورد، که دروازه‌بان بااستعدادی است، روز وحشتناکی با پاهایش داشت.

او در همان اوایل بازی از یک اشتباه جان سالم به‌در برد اما در گل دوم اشتباه بزرگی مرتکب شد؛ زمانی که در یک حرکت عجیب و غیرضروری برای شروع مجدد بازی، توپ کوتاهی را به نیکو گونزالس در لب محوطه جریمه داد و این اشتباه فرصت را به سار داد تا توپ‌ربایی کند و در نهایت گل پالینیا به ثمر برسد.

فرانک اذعان کرد: «بردن در اتحاد واقعاً دشوار است.»

احتمالاً درست می‌گوید؛ ۳ امتیاز بسیار باارزشی بود. شک ندارم تماشای سرنوشت دو تیم در ادامه فصل دیدنی خواهد بود.

برنلی 2-0 ساندرلند؛ جدال تیم‌های تازه‌وارد

برنلی نخستین پیروزی خود پس از بازگشت به لیگ برتر را جشن گرفت و این پیروزی در مقابل یکی دیگر از تیم‌های تازه‌وارد، ساندرلند، به دست آمد. ارزش آن در طول فصل و جدال برای بقا بیشتر معنا پیدا خواهد کرد.

جاش کالن با یک ضربه زیبا قفل بازی را شکست و سپس جیدون آنتونی با یک ضربه خونسردانه در ضدحمله کار را تمام کرد.
تیم اسکات پارکر پس از شکست مقابل اسپرز واکنش خوبی نشان داد و به پیروزی مهمی در اولین دیدار خانگی دست یافت، در حالی‌که ساندرلند بعد از پیروزی هفته‌ی اول مقابل وستهم، درهم‌شکسته به زمین بازگشت تا با واقعیت لیگ برتر روبه‌رو شود. این نتیجه‌ای بزرگ برای برنلی در ترف مور بود.

برنتفورد 1-0 استون ویلا؛ ایستگاه اتوبوسی در لندن، ضعف‌های بیرمنگامی‌ها را آشکار کرد!

برنتفورد به پیروزی‌ای رسید که واقعاً سزاوارش بود و ویلا به شکستی رسید که کاملاً مستحق آن بود. مهمانان بیش از ۷۵ درصد مالکیت توپ را در اختیار داشتند اما بهره‌ی چندانی از آن نبردند و از مجموع ۷۷۱ لمس توپ بازیکنان ویلا، واتکینز، مهاجم تیم امری، تنها ۲۶ لمس داشت. ویلای سال پیش را فراموش کنید؛ عدم تحرک در بازار نقل‌وانتقالات کمبودهای تیم را آشکار کرده است.

فوتبال این روزها واقعاً دنیای عجیبی دارد؛ وقتی یک تیم کوچک مانند «ایستگاه اتوبوس در هاونسلو»، لقبی که هواداران برنتفورد به باشگاه‌شان داده‌اند، توانایی آن را دارد بیشتر از تیمی هزینه کند که فصل گذشته در لیگ قهرمانان اروپا بازی کرده است اما خرید رکوردشکن برنتفورد، دنگو اوتارا، با ۴۲/۵ میلیون پوند در این بازی تعیین‌کننده بود و اولین برد کیت اندروز به‌عنوان مربی زنبورها را رقم زد.

گل اوتارا مشکلات آشکاری را که اونای امری، مربی استون ویلا، باید خیلی زود برطرف کند نشان داد، مخصوصاً اگر دوباره قصد دارند جایگاهی میان پنج تیم اول داشته باشند. بعید است. کمبود سرعت در حمله ویلا را محدود کرده است؛ همان‌طور که دیدیم آن‌ها در دو بازی ابتدایی خود هیچ گلی نزده‌اند. علاوه بر این، ضعف خط دفاعی در بازی‌های خارج از خانه، که فصل قبل هم جایگاه پنجمی را از آن‌ها گرفت، همچنان پابرجاست.

اشاره به «یک ایستگاه اتوبوس در هاونسلو a bus stop in Hounslow» درباره‌ی باشگاه برنتفورد، در واقع یک شوخی یا تعبیر طنزآمیز است که هم هواداران برنتفورد و هم رقبای آن‌ها به کار می‌برند. این موضوع به شرایط خاص جغرافیایی و نسبتاً کوچک بودن باشگاه برنتفورد در مقایسه با تیم‌های بزرگ‌تر لیگ برتر انگلیس برمی‌گردد.

ورزشگاه برنتفورد، قبلاً گریفین پارک و اکنون ورزشگاه برنتفورد کامیونیتی، در منطقه‌ی هاونسلو در غرب لندن قرار دارد. باشگاه برنتفورد سال‌ها در لیگ‌های پایین‌تر فوتبال انگلیس بود و اعتبار یا امکانات ویژه‌ای نسبت به تیم‌های معروف‌تر لندن مثل چلسی، آرسنال یا تاتنهام نداشت. بنابراین، بعضی از هواداران رقیب با نگاهی از بالا به پایین، برنتفورد را تنها مکانی پرت و دورت افتاده به‌حساب می‌آورند که فقط یک «ایستگاه اتوبوس» در یک منطقه‌ی نسبتاً گمنام لندن دارد.
اما هواداران برنتفورد این جمله را با افتخار به‌عنوان نماد فروتنی و تلاش تیم‌شان برای پیشرفت و رقابت با باشگاه‌های ثروتمند بزرگ لندن پذیرفته‌اند و حالا این شعار، نوعی هویت مثبت و خودمانی برای باشگاه و طرفداران آن شده است.
خلاصه اینکه ایستگاه اتوبوس کوچکی در لندن، ضعف‌های بیرمنگامی‌ها را آشکار کرد!

بورنموث 1-0 وولوز؛ گرگ‌ها در مخمصه

دروازه‌بان وولوز، ژوزه سا، برای آخرین ضربه‌ی کرنر به جلو می‌آید و... داور سوت را می‌کشد و بازی در ویتالیتی به پایان می‌رسد. شاید پیروزی بورنموث به‌اندازه‌ای که انتظار می‌رفت قاطع نبود، با توجه به اینکه ولوز بیشتر بازی را با ۱۰ نفر بازی می‌کرد!

گل مارکوس تاورنیه کاری کرد تا وولوز بیش از بورنموث حسرت بخورد؛ حتی در این مقطع ضررهای آن‌ها بیشتر از حریف به چشم می‌آید. هر دو تیم در تابستان مورد هجوم تیم‌های بزرگ قرار گرفتند و ستاره‌های‌شان را از دست دادند، اما طبق شواهد فعلی، ولوز است که با کمبودهای جدی‌تری روبه‌روست.

شاگردان ویتور پریرا که در اولین هفته‌ی فصل جدید با چهار گل مغلوب منچسترسیتی شده بودند، با اخراج مستقیم و بحث‌برانگیز توتی گومز بابت خطا روی اوانیلسون، مهاجم بورنموث، فضای بیشتری را در زمین در اختیار حریف قرار دادند.

در آن مقطع، بورنموث که با گل زودهنگام تاورنیه از روی پاس فوق‌العاده‌ی آنتوان سمنیو در دقیقه‌ی ۴ پیش افتاده بود، به نظر می‌رسید گل‌های بیشتری به ثمر برساند، اما روندشان طی بازی کندتر شد.

نکته‌ی جالب اینکه ولوز پس از ۱۰ نفره شدن حتی عملکرد بهتری داشت اما کاملاً فاقد قدرت نفوذ و ضربه زدن بود.
و حالا، با غیبت بازیکنانی مثل ماتیوس کونیا، رایان آیت‌نوری و نلسون سمدو، به‌نظر می‌رسد ولوز از همین حالا برای سقوط آماده شده است. گرگ‌ها در مخمصه‌ی بدی گرفتار شده‌اند.

بورنموث هم تعدادی از ستاره‌های بااستعدادش را از دست داده است اما آندونی ایراولا، سرمربی تیم، موفق شده بازیکنانش را متقاعد کند که خروج آن‌ها فقط یک خراش سطحی است. آن‌ها هنوز انرژی و دوندگی فصل قبل را حفظ کرده بودند و باید با اقتدار بیشتری پیروز می‌شدند.

آرسنال ۵-۰ لیدز یونایتد؛ شاید ۲۲ سال حسرت پایان یابد!

آرسنال هفته گذشته با وجود پیروزی با ارزش یک بر صفر مقابل منچستر یونایتد در اولدترافورد، به خاطر عملکردشان در منچستر خیلی مورد انتقاد قرار گرفتند. خیلی‌ها قدرت تهاجمی آرسنال را بار دیگر زیر سؤال بردند، اما در دیدار دوم فصل شاگردان آرتتا کاملاً پاسخ‌گوی تمامی این سؤالات و انتقادات بودند؛ جواب توپچی‌ها قاطعانه بود.

شروع بازی‌شان کمی کند بود، اما بعد از اینکه یوریان تیمبر گل اول را زد، آرسنال واقعاً به‌طور تمام و کمال لیدز را از هم پاشید. بوکایو ساکا گل خودش را زد، ویکتور یوکرس دبل کرد و مکس داومن هم در حضور کوتاهش درخشان ظاهر شد. 

این یک بعدازظهر ایده‌آل برای میکل آرتتا و تیمش بود. روز خوبی برای یوکرس هم بود. روزی که او واقعاً به آن نیاز داشت، این‌طور نیست؟ حجم انتقاداتی که بابت عدم موفقیت در هفته قبل تحمل کرد، برایم عجیب بود؛ هواداران آرسنال و رقبا بی‌صبرانه منتظر بودند.

فقط طی ۹۰ دقیقه همه شروع به زیر سؤال بردنش کردند، اما او فقط کمی زمان می‌خواست. خب، حالا نشان داد واقعاً چه کیفیتی دارد، مخصوصاً در نیمه دوم. یوکرس اولین گل خود را در لیگ برتر برای آرسنال تنها با دومین شوتش در این مسابقات به ثمر رساند. اگرچه اولین گل او در فوتبال انگلیس برای کاونتری مقابل بیرمنگام در چمپیونشیپ در آوریل ۲۰۲۳ بود.

او همچنین دومین بازیکنی شد که در اولین بازی خانگی‌اش در لیگ برتر برای آرسنال، دو گل یا بیشتر به ثمر می‌رساند. قبلاً گابریل ژسوس مقابل لسترسیتی در آگوست ۲۰۲۲ به این مهم دست یافته بود.

در پیروزی ۵-۰ آرسنال مقابل لیدز، مکس داومن با ورودش به زمین به دومین بازیکن ۱۵ ساله تاریخ این باشگاه تبدیل شد که در لیگ برتر بازی می‌کند. داومن حتی نقشی تأثیرگذار در پنجمین گل آرسنال ایفا کرد و در وقت‌های اضافه با گرفتن یک پنالتی نامش را در خاطره بازی ماندگار کرد.

این هافبک هجومی جوان وقتی در دقیقه ۶۴ به‌جای نونی مادوئکه وارد زمین شد و امارات را درحالی‌که آرسنال چهار گل جلو بود، به وجد آورد، تشویق تماشاگران شوری داشت. بی‌دلیل هم نبود!

در سن ۱۵ سال و ۲۲۹ روز، اینک داومن دومین بازیکن جوان تاریخ آرسنال در لیگ برتر است؛ بعد از ایتن وانری که در سپتامبر ۲۰۲۲ در سن ۱۵ سال و ۱۸۱ روز اولین بازی‌اش را برای توپچی‌ها انجام داد. وانری در همین بازی به‌جای اودگارد مصدوم در نیمه اول وارد زمین شد و تاکنون ۳۸ بار برای تیم اصلی آرسنال به میدان رفته که ۲۶ تای آن در لیگ برتر بوده است.

ظهور داومن بی‌شک یکی از داستان‌های بزرگ تابستان آرسنال بود. او در تور آسیایی پیش‌فصل خودی نشان داد؛ در مقابل نیوکاسل با دریبل زدن ژوئلیتون برزیلی پنالتی گرفت و مقابل میلان و تاتنهام نیز جرقه‌هایی از استعداد نابش را بروز داد.

هر طرفدار فوتبال به‌راحتی می‌تواند این را ببیند. ظرفیت بالای داومن برای ستاره‌شدن نمایان و مشهود است؛ دکلان رایس او را بهترین ۱۵ ساله کشور خوانده است و اودگارد هم بر لزوم صبوری و فضا بخشیدن به چنین پدیده‌ جوانی تأکید کرده است.

این بازیکن با ۱۸۳ سانتی‌متر قد، چه در مرکز و چه در کناره‌ها، آمادگی فیزیکی و فنی چشم‌گیری دارد. مربیان هیل‌اند سبک بازی‌اش را با کاکا اسطوره فوتبال برزیل مقایسه می‌کنند و بعضی هواداران حتی پا را فراتر گذاشته‌اند که خب شاید اغراق‌آمیز باشد تا مرد بسیار جوان را تحت‌تأثیر قرار دهد. تا زمانی که داومن هفده‌ساله نشده، نمی‌تواند قرارداد حرفه‌ای امضا کند اما آرسنال مطمئن است گنج دیگری در اختیار دارد.

با اولین حضور، نام داومن در تاریخ باشگاه ثبت شد و آغازی بود برای چیزی که امیدوارند دوران فوتبال درخشان و طولانی او در شمال لندن باشد. واقعاً هرچقدر مکس داومن را تماشا می‌کنم، متوجه نمی‌شوم چطور ممکن است بازیکنی در این سن تا این اندازه پخته، آرام و سطح‌بالا به نظر برسد.

فقط ۱۵ سال دارد اما انگار سال‌هاست در سطح بزرگسالان توپ می‌زند. در نخستین حضورش نه از هیجان خبری بود و نه از استرس؛ با اعتمادبه‌نفس کامل، همان ابتدا پنالتی گرفت و با جسارتی مثال‌زدنی بازی کرد. انگار به همراه دوستانش در پارک فوتبال بازی می‌کند!

در جریان این پیروزی پرگل مقابل لیدز، نقاط تاریکی هم وجود داشت. آرسنال هم کاپیتانش مارتین اودگارد و هم ستاره درخشانش بوکایو ساکا را به دلیل مصدومیت از دست داد. هنوز کسی نمی‌داند این مصدومیت‌ها تا چه حد جدی است، ولی احتمالاً در دیدار هفته آینده در آنفیلد مقابل لیورپول غایب خواهند بود.

در سال‌های گذشته، همین واقعه کافی بود تا رؤیای قهرمانی آرسنال برابر لیدز با دیدن اودگارد و ساکا که آهسته به سمت خط کنار زمین می‌آمدند، دود شود و به هوا برود. در فصل‌های گذشته، آرسنال در چنین شرایطی نمی‌توانست تاب بیاورد و موفق شود. ولی امسال انگار حس متفاوتی وجود دارد.

امسال، حتی اگر ساکا و اودگارد را برای مدتی نداشته باشند، اگرچه ضربه بزرگی خواهد بود، اما دیگر مثل گذشته جبران‌ناپذیر به نظر نمی‌رسد. حالا آرسنال تیمی است لبریز و سرشار از استعداد. پیش از آغاز بازی، توپچی‌ها خرید جدید و سرشناس‌شان، ابریچی ازه را که با ۶۷/۵ میلیون پوند از کریستال پالاس آمده است، در زمین به هواداران معرفی کردند.

اگر ساکا برای تقابل هفته آینده با لیورپول در آنفیلد آماده نباشد، چه گزینه‌ای بهتر از ازه؟ اگر اودگارد چند بازی نباشد، ایتن نوانری که حتی از داومن هم جوان‌تر بود وقتی برای اولین بار پا به تیم اصلی گذاشت، با مغز و مهارت و خلاقیتش کاملاً توانایی جانشینی کاپیتان را دارد.

او مقابل لیدز به‌جای اودگارد وارد زمین شد و ریتم تیم کوچک‌ترین تغییری نکرد و خدشه‌ای به سازمان تیم وارد نشد. این تیم به حدی لبریز از بازیکن توانمند است که حتی مایلز لوئیس-اسکلی جایی در ترکیب اصلی پیدا نمی‌کند. بعضی از ما گمان داریم اسکلی باید همیشه در ترکیب اصلی فیکس باشد، اما این بحثی دیگر است.

موضوع این است: آرسنال حالا در هر پست، بازیکنی آماده دارد و تفاوت بین یازده نفر اصلی و ذخیره به‌سختی محسوس است. و بعد داومن وارد میدان شد؛ امارات در جذابیت جوانی او، در پنجمین گل تیم و در نوید فصلی که شاید به ۲۲ سال حسرت پایان دهد، به وجد آمد و سرشار از امید شد. او واقعاً و حقیقتاً خیلی خاص به نظر می‌رسد! نامش را به‌خاطر داشته باشید؛ «مکس داومن»!

اورتون ۲-۰ برایتون

پیروزی در اولین نبرد در استادیوم جدید واقعاً باید گفت روزی ماندگار برای اورتون بود؛ شروع عصری جدید در هیل دیکینسون استادیوم. تافی‌ها دوران جدید خود را با سه امتیاز شیرین آغاز کردند. چهار گوشه استادیوم هیل دیکینسون با شور و فریاد به لرزه درآمد؛ اولین پیروزی این تیم در این ورزشگاه نوساز در لیگ برتر، جشن و شادی را به شهر آورد. میزبانان با کمی شانس و دوندگی روی خط باریکی راه می‌رفتند، اما باید گفت اورتون به لطف پایداری و شم گلزنانه‌اش کاملاً شایسته پیروزی بود و هواداران با خواندن سرودها، این روز تاریخی را بیادماندنی ساختند.

بعد از آن دو فصل پرفراز و نشیب در منچسترسیتی، همه شک داشتند آیا جادوی ایام استون‌ویلا هنوز در وجود گریلیش هست یا نه. حالا جواب را گرفتیم؛ گریلیش هنوز همان بازیکن قدیمی است. او با دو پاس گل از جناح راست برایتون را عذاب داد و تبدیل به قهرمان جدید اورتون شد. او در گفت‌وگو با اسکای اسپورتس گفت:

به این تغییر نیاز داشتم. این بازی، بازی بزرگی بود؛ اولین مسابقه در ورزشگاه جدید، همه می‌خواستیم نمایشی عالی ارائه کنیم. بازی مقابل برایتون همیشه سخت است و خوشحالیم که نتیجه گرفتیم. واقعاً از دورانم در منچسترسیتی لذت بردم، اما حس می‌کردم حالا زمان تغییر است و به‌محض صحبت با دیوید مویس، مطمئن شدم باید به اینجا بیایم. دلایل زیادی برای انتخاب اورتون داشتم و امروز دیدید چرا! شاید این آغاز دوران نوینی برای آبی‌پوشان مرسی‌ساید باشد.

کریستال پالاس ۱-۱ ناتینگهام فارست

تساوی عادلانه بود! کریستال پالاس با سخت‌جانی یک امتیاز این دیدار را حفظ کرد. این بازی به‌معنای واقعی کلمه، مصداق بازی‌هایی بود که هر نیمه‌اش متعلق به یک تیم بود. کریستال پالاس نیمه نخست را کاملاً در اختیار داشت و ناتینگهام فارست نیمه دوم را. تیم نونو اسپریتو سانتو در دقایق پایانی چیزی نمانده بود که لندن را با ۳ امتیاز ترک کند. مطمئنم هر دو تیم با این تساوی کنار می‌آیند و بی‌معطلی سراغ بازی بعدی می‌روند.

فولام ۱-۱ منچستریونایتد

روند تغییر و پیشرفت کند خواهد بود! حتی بعد از گذشت تنها دو هفته از فصل جدید لیگ برتر انگلیس، برخی نکات کاملاً روشن است؛ آرسنال قطعاً تا پایان فصل در کورس قهرمانی خواهد ماند، اما منچستریونایتد نه. در عصر یکشنبه گرم در کرِاوِن‌کاتج، تماشای تیم روبن آموریم که به‌زحمت و با اضطراب مقابل فولام به تساوی ۱-۱ دست پیدا می‌کند، همان حس ناخوشایند و تکرار اتفاقات آشنا را زنده می‌کرد. باز هم همان برونو فرناندز که پنالتی‌اش را آن‌قدر بد زد که هزاران شوخی اینترنتی به همراه داشت. باز هم فرناندز بود که سر داور داد می‌زد، دیالو به‌سادگی توپ را لو می‌داد، کاسمیرو وسط زمین جا می‌ماند و لوک شاو در دویستمین بازی‌اش برای یونایتد، این سؤال را در ذهن شکل می‌داد: چرا یونایتد هنوز از او عبور نکرده است؟

در پایان این فولام بود که در دقایق پایانی، مثل چاقویی که در کره فرو می‌رود، به‌راحتی دفاع یونایتد را می‌شکافت و مهمانان با جان‌ودل برای حفظ یک امتیاز تلاش می‌کردند. خط حمله سه‌نفره جدید ۲۰۰ میلیون پوندی، شامل برایان امبومو، ماتیوس کونا و در نهایت بنجامین ششکو (که بالاخره از روی نیمکت بلند شد)، کمی پویاتر از خط حمله کسل‌کننده فصل پیش است، اما این تنها یک پیشرفت بسیار جزئی است. انتظارات بسیار فراتر از این سطح پایین است.

با وجود هزینه‌های فراوان، گلزنی همچنان برای منچستریونایتد آسان به نظر نمی‌رسد. می‌دانیم هنوز اول راه است و خط حمله یونایتد جرقه‌هایی از خود نشان داد، اما مطمئناً برای روبن آموریم جای نگرانی باقی مانده که تیمش نمی‌تواند موقعیت‌هایش را به گل تبدیل کند. در دقایق ابتدایی بازی چند موقعیت خوب داشتند اما از هیچ‌کدام استفاده نکردند و در نهایت، برای کسب تساوی به یک گل تقدیمی فولام نیاز داشتند. البته در حمله خیلی بهتر از قبل به نظر می‌رسند. ماتیوس کونیا بیست دقیقه اول را عالی شروع کرد و می‌توانست هت‌تریک کند و برایان امبومو هم دوباره توانایی‌هایش را نشان داد، اما هیچ‌کدام موفق به گلزنی نشدند. بزرگ‌ترین نگرانی، بنجامین ششکو است. او هنوز در پیراهن یونایتد جا نیفتاده است.

این نتیجه پایان روند فاجعه‌بار فولام مقابل منچستریونایتد بود. نمی‌دانستم رکورد فولام تا این حد مقابل یونایتد ناامیدکننده است. با این تساوی، فولام برای اولین بار از آگوست ۲۰۱۰ موفق شد مقابل قرمزپوشان منچستر در خانه، بدون شکست زمین را ترک کند و به روند هشت باخت متوالی در کرِاوِن‌کاتج پایان داد. این یکی از آن تساوی‌هایی است که طعم برد می‌دهد.

در مورد برونو فرناندز و پنالتی‌ها، همیشه انتظار دارید ضربه را به گل تبدیل کند؛ معمولاً هم این کار را می‌کند. اما این‌بار موفق نشد و این اولین بار هم نیست که فرناندز از روی نقطه پنالتی ناکام می‌ماند؛ بیشتر از آنچه فکر کنید این اتفاق افتاده است. در واقع، از زمان حضورش در لیگ برتر، هیچ بازیکنی به اندازه فرناندز (۵ بار، همراه با محمد صلاح و الکساندر میتروویچ) پنالتی از دست نداده است. فقط وین رونی با ۸ پنالتی بیش از فرناندز با ۵، پنالتی از دست‌رفته برای یونایتد دارد. شاید زمانش رسیده یونایتد پنالتی‌زن جدیدی انتخاب کند.

دیدار پایانی آخر هفته در لندن، بهترین روز فرناندز نبود؛ تأثیرش روی جریان بازی کم بود و در بیشتر نیمه دوم تقریباً به چشم نیامد. در حالی‌که گل امیل اسمیت-رو، بازیکن سابق آرسنال، بعد از ورود به زمین تماشایی بود. عجیب‌ترین نکته این گل هم این است که اسمیت-رو پیش از گلزنی حتی یک بار هم توپ را لمس نکرده بود! تعویض تأثیرگذاری بود. تساوی احتمالاً نتیجه منصفانه‌ای بود. این نتیجه دقیقاً وضعیت فعلی یونایتد را نشان می‌دهد؛ یک امتیاز از دو بازی و رتبه شانزدهم، بازیکنانی معمولی با نمایشی معمولی. به نظر می‌رسد روند تغییر و پیشرفت یونایتد، کند و آهسته خواهد بود.