بابک خواجهپاشا، کارگردان سینما در گفتوگو با خبرگزاری حوزه پیرامون ظرفیتهای هنر و سینما در پرداختن به امام رئوف و نگاه وی به امام در فیلم «آبی عمیق» گفت: من در آغاز به این فکر کردم که امام رضا (ع) بخشی از زندگی و سبک زیست مردم ایران است و حضور ایشان در هویت ایرانیها جاری است. در این راستا در فیلم «آبی عمیق» قرار نبود چیزی اضافه کنیم، بلکه باید پردهای کنار زده میشد تا این حضور دیده شود.
وی با تأکید بر اینکه نگاه تشریفاتی به شخصیت امام رضا (ع) به کلیشه میانجامد، افزود: وقتی او را منبعی برای پیوند اجتماعی بدانیم که با رأفت و مهربانی زندگی انسانها را روشن میکند، داستان رنگ تازهای میگیرد. من تلاش کردم این جنبه از امام رضا (ع) را نشان دهم که اگر در جامعه جاری شود بسیاری از مشکلات اجتماعی کاهش مییابد.
خواجه پاشا درباره چگونگی ملموس کردن شخصیت امام رضا (ع) برای مخاطب امروز بیان کرد: نگاه به امام نباید محدود به تاریخ یا جغرافیا باشد. ایشان پیامی برای همه نسلها دارد. تلاش من این بود که تصویری ارائه کنم که به زبان امروز قابل دریافت باشد و در عین حال ریشه در سنت داشته باشد. سینمای شاعرانه کمک میکند تا این نگاه فراتر از زمان منتقل شود.
این کارگردان درباره دشواریهای پرداخت مستقیم به زندگی معصومان (ع) توضیح داد: نه تنها محدودیتهای فنی و هنری وجود دارد، بلکه چنین موضوعی نیازمند امکانات ویژه است. باید همه جزئیات از صحنه تا بازیگری با دقت بازسازی شود. اگر این امکانات فراهم نشود، نتیجه ممکن است در شأن موضوع نباشد و حتی آسیبزننده باشد. به همین دلیل گاهی روایت غیرمستقیم، خلاقانهتر و مؤثرتر است.
وی همچنین در مورد تأثیر باورهای شخصی و خانوادگی خود بر فیلم «آبی روشن» گفت: هر فیلمساز باید ریشههای تربیتی و هویتی خود را در اثرش بازتاب دهد. نگاه مهربانانه به زندگی و اعتقاد به اینکه رأفت امام رضا (ع) میتواند در روابط انسانی جاری شود، بخش اصلی فیلم من است. این نگاه از بیرون تحمیل نشده و بخشی از زیست من است.
خواجهپاشا با اشاره به اهمیت روایت جهانی شخصی و ایرانی در سینما ادامه داد: سینمای ایران باید زبان خود را پیدا کند. در «آبی روشن» سعی کردم با الهام از شعر و روایت ایرانی جهانی بسازم که ریشه در فرهنگ ما داشته باشد. این زبان ایرانی کمک میکند مخاطب داخلی بهتر همراه شود و در سطح جهانی هم حرف تازهای برای گفتن داشته باشیم.
وی درخصوص بازخورد مخاطبان بیان کرد: خوشبختانه واکنشها بسیار مثبت بود. خانوادهها با فیلم ارتباط برقرار کردند و میتوانستند کنار هم فیلم ببینند. بسیاری از فیلمهای امروز این امکان را نمیدهند، اما «آبی روشن» توانست این فضا را فراهم کند و این برای من خوشحالکننده بود. مشاهده علاقه دوباره خانوادهها به تماشای یک اثر دینی و فرهنگی نشان میدهد که ظرفیت سینمای معنادار هنوز زنده است.
خواجهپاشا درباره زبان شاعرانه در سینما بیان کرد: زبان شاعرانه فراتر از بازگویی خطی قصه است. استفاده از تصویر، نور، ریتم و سکوت برای انتقال معنا. وقتی درباره امام رضا صحبت میکنیم، تنها بازنمایی حوادث تاریخی کافی نیست، اما زبان شاعرانه میتواند تجربهای شبیه زیارت و لمس مهربانی ایجاد کند. در فیلم من، رنگها، حرکت دوربین و سکوتها برای القای آرامش و رحمت درونی امام رضا طراحی شدند.
این کارگردان همچنین به محدودیتها در تولید آثار دینی اشاره کرد و گفت: محدودیتها همیشه وجود دارند، اما خلاقیت دقیقاً در همین محدودیتها شکل میگیرد. بسیاری از مضامین را به جای بیان مستقیم، در لایههای داستانی و تصویری جای دادم. همین نگاه باعث شد فیلم شخصیتر و در عین حال چارچوبها رعایت شود. تجربه نشان داده که مخاطب، صداقت و خلوص نیت فیلمساز را حس میکند و این مهمترین عامل ارتباط موفق است.
خواجهپاشا با اشاره به تجربه همکاری با استادان برجسته سینما توضیح داد: هیچ فیلمسازی در خلأ رشد نمیکند. من درسهای تکنیکی و اجتماعی را از استادان گرفتم، اما برای رسیدن به زبان شخصی باید از سایه آنها بیرون آمد. در «آبی روشن» این آموزهها را با فرهنگ ایرانی و باورهای شخصی ترکیب کردم تا روایت تازهای شکل گیرد و اثری بیهمتا خلق شود.
وی درباره آینده سینمای ایران در پرداخت به زندگی ائمه اطهار کرد: سینما باید دو مسیر موازی را دنبال کند؛ روایتهای مستقیم و فاخر که کم اما ماندگار باشند و روایتهای غیرمستقیم که الهامهای اخلاقی و اجتماعی امام رضا (ع) را در زندگی امروز مردم جاری کنند. هر دو مسیر برای تأثیر مداوم و پایدار ضروری است.
این فیلمساز در ادامه درباره نقش خانواده در آثار خود تصریح کرد: خانواده خاستگاه اصلی ارزشها و تجربههای انسانی است. در آثار من، خانواده نه فقط موضوع داستانی بلکه یک ارزش وجودی است. تصویر درست خانواده باعث میشود مخاطب راحتتر با فیلم ارتباط برقرار کند و پیامهای معنوی اثر تأثیرگذارتر شوند.
وی افزود: در روند تولید «آبی روشن» سعی کردم هر عنصر تصویری، از نورپردازی و رنگها گرفته تا طراحی صحنه و لباس، با دقت انتخاب شود تا فضای معنوی و فرهنگی اثر کاملاً ملموس باشد. این توجه به جزئیات باعث شد مخاطب نه تنها داستان را دنبال کند، بلکه با هر قاب تصویر، ارتباطی عمیقتر با پیامهای معنوی فیلم برقرار کند.
خواجهپاشا در توضیح رویکرد خود بیان کرد: تلاش کردم روایت فیلم از منظر انسانی و تربیتی شکل گیرد. امام رضا در این اثر، نه صرفاً یک شخصیت تاریخی، بلکه منبعی برای آموزش اخلاق و مهربانی در زندگی روزمره انسانهاست. این نگاه به مخاطب کمک میکند تا با مفاهیم دینی و اجتماعی در زندگی خود ارتباط برقرار کند.
وی همچنین اشاره کرد: در مواجهه با محدودیتهای بودجه و چارچوبهای فرهنگی، یاد گرفتم که خلاقیت فیلمساز در این محدودیتها معنا پیدا میکند. هر محدودیت، فرصتی برای پیدا کردن زبان بصری و استعاری جدید بود که بتواند پیام را بدون اغراق و شعار، منتقل کند.
خواجهپاشا درباره تأثیر فیلم بر نسل جوان بیان کرد: مخاطبان امروز حساسیت خاصی نسبت به پیامهای دینی دارند و اگر اثر صادقانه و نزدیک به زندگی روزمره آنها نباشد، ارتباط برقرار نمیشود. خوشبختانه «آبی روشن» توانست این ارتباط را برقرار کند و حتی نسل جوان را به دیدن فیلمهای معناگرا و فرهنگی ترغیب کند.
وی در پایان اذعان کرد: امیدوارم سینمای ایران بتواند با بهرهگیری از روایتهای غیرمستقیم و مستقیم، تجربهای ترکیبی ارائه دهد که هم ماندگار باشد و هم جاری در زندگی مردم. چنین سینمایی میتواند چراغ راه جامعه و خانوادهها باشد و ارزشهای اخلاقی و دینی را به شکل زنده و ملموس منتقل کند.
انتهای پیام