به گزارش خبرگزاری حوزه، آیا عینکی به چشم دارید که واقعیت را کدر نشان میدهد؟ پیشداوریها و غرضورزیها، موانعی هستند که دید درست ما را مسدود میکنند. بیایید با هم این موانع را شناسایی و برطرف کنیم!
تند نرو!
ترمزدستی بکش! آخه اینجا توقف لازمه!
ندیدی! آهان عینک زدی! بگو پس!
میخوای بدونی عینکت مناسبه یانه؟
اصلاً میخوای بدونی آیا انتخابت با عینک رنگی پیشداوری داره رقم میخوره یا نه؟ پس با من باش.
گفت: راستش دیگه تصمیم گرفتم ازدواج کنم، چون فکر میکنم شرایطش رو دارم، میخوام اگه زحمتی نیست موردی که مناسب میدانید رو به من معرفی کنید، اما فقط اینکه از فلان قوم و قبیله یا فلان منطقه نباشه، آخه شنیدم مردم اون منطقه فلانند و... . گفتم خیلی خوبه که تصمیم گرفتی و خیلی خوبتر اینکه با آمادگی لازم و با آگاهی داری این کار را شروع میکنی و من هم اگر موردی به ذهنم رسید معرفی میکنم، اما یه سؤال ذهنم را درگیر کرده.
به نظرت وقتی شما میگی مثلاً برای فلان منطقه یا قومیت خاصی نباشه و با این ترمز داری میری جلو، به نظرت از نظر شناختی و دیدگاهی آمادگی لازم رو دارید؟ غیر از این، این فیلتری که در نظر گرفتید، فیلتر استاندارد و درستی است، از طرفی خودت مثلاً اهل فلان جا و فلان قومی هستی، اگر کسی در مورد شما اینطور حرف بزنه فکر میکنید ملاک مناسبی را لحاظ کرده؟ به نظر شما قضاوت و شناخت آدما بر اساس قومیت و... درسته؟ فکر نمیکنی دچار خطای شناختی شدهاید؟ اگر ملاک قضاوت افراد قوم و قبیله باشه پس کسانی که میگن پیامبر؟صل؟ عرب است و فلان چطور میشه؟ با سکوت عمیقش انگار دیوار افکارش ترک برداشت و آهی کشید و گفت: حرفهاتون رو قبول دارم من. واقعاً کلی و بیاساس حرف زدم، حتماً روی ملاکهام باید بیشتر مطالعه و کار کنم، ممنونم که بیدارم کردید.
پیشداوری و قضاوت کلی نسبت به دیگری از جمله موانع اصلی و مهم در فرایند پردازش اطلاعات محسوب میشود. داشتن پیشداروی در مورد فرد و خانوادۀ او چه بهصورت مثبت و چه منفی، مانع دست یافتن شما به شناختی دقیق و مناسب میگردد؛ زیرا با زدن عینک رنگی به چشم، جهان را آنگونه که هست نمیبینید.
«هوبرل» نیز رویارویی با واقعیت را اولین گام شناخت میداند. پس بهطورقطع برای روبهرو شدن با واقعیت، باید از غرضورزی و پیشداوری بهدور بمانید. نکتهاش این است که اگر شما پیوسته دید منفی داشته باشید، همیشه به جنبههای منفی یک چیز توجه خواهید کرد، چرا که ذهنیت حاکم بر شما یک ذهنیت منفی است و به هنگام نگاه کردن به لیوانی که تا نیمه آب دارد، میگویید نصف لیوان خالی است که به این «قانون مورفی» میگویند. اگر چنین دیدی بر شما غلبه گردد، در انتخاب همسر مشکل خواهید داشت؛ زیرا به خواستگاری هر کسی که بروید، هرگز قادر به انتخاب نخواهید بود و همه را در ارزیابی، منفی مییابید. پس برای داشتن انتخابی درست و گزینش بدون پیشداوری، باید به حق داوری کنید و واقعگرایی پیشه کنید.
یکی از واقعگرایان مشهور فلسفۀ تعلیم تربیت به نام بُرودی میگوید: «اگر حسی خطا کند، میتوان با کمک گرفتن از حس دیگر به تصحیح آن پرداخت. مثلاً وقتی که با خطای چشم مواجه میشویم، آنگاه که چوب فرو رفته در آب را شکسته احساس میکنیم، جهت اصلاح چنین خطایی میتوانیم از حس لامسه کمک بگیریم و چوب را با دست لمس کنیم و چون در حین لمس کردن آن درمییابیم که شکستگی در آن راه ندارد، پس میفهمیم که چشمان ما خطا کرده و در این جا لامسه به ما کمک میکند که خطای باصره را اصلاح کنیم». پس برای نجات از پیشداوریهای غلط و غرضورزیها نیز میتوانید از دیگران کمک خواسته و به کمک آنها شناختهای ناصحیح خود را اصلاح نمایید.
منبع: کتاب انتخاب سمی، ص ۲۶