به گزارش خبرگزاری حوزه، خانم آتنا شهروز، استاد و معاون پژوهش مدرسه علمیه امابیها(س) شهر دزفول استان خوزستان در گفتوگویی با اشاره به موضوع «بررسی ابعاد مختلف خشونت علیه زنان»، اظهار کرد: خشونت علیه زنان یکی از شایعترین اشکال نقض حقوق بشر در سراسر جهان محسوب میشود و تهدیدی جدی برای سلامت جسمی، روانی و اجتماعی زنان و ساختار خانواده است که با توجه به پیچیدگی و گستردگی این پدیده، اطلاع از ابعاد مختلف خشونت و شناخت عوامل زمینهساز و عواقب آن از اهمیت زیادی برخوردار میشود.
وی ادامه داد: در بروز و تداوم خشونت علیه زنان، باورهای سنتی مبتنی بر مردسالاری، ضعف قوانین حمایتی و نظارتی، سطح پایین سواد و آگاهی زنان، وابستگی اقتصادی، و نبود حمایتهای اجتماعی و روانی بسیار موثر است که براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی، خشونت علیه زنان به هرگونه عمل یا تهدید به عمل مبتنی بر جنسیت اطلاق میشود که منجر به آسیب جسمی، روانی، جنسی یا محدودیت حقوق و آزادیهای زنان در محیط خانواده و یا اجتماع شود؛ که دارای ابعاد مختلفی به شرح زیر است؛
خشونت جسمی علیه زنان
خانم شهروز گفت: خشونت جسمی بارزترین و آشکارترین نوع خشونت است که بیشتر قابل شناسایی و پیگیری بوده و معمولاً با آگاهی عمومی بیشتری همراه است، این نوع خشونت شامل ضرب و جرح، حبس در خانه، سوختگی عمدی، شکنجه و هرگونه آسیب به بدن زن است و پیامدهای خشونت جسمی علاوه بر اثرات کوتاهمدت مانند زخم، شکستگی، یا حتی مرگ، میتواند عواقب بلندمدتی همچون ناتوانی جسمی، اختلالات مزمن و بروز مشکلات روانشناختی شدید برای زنان به همراه داشته باشد.
خشونت روانی و عاطفی
وی در ادامه مطرح کرد: خشونت روانی، اگرچه آثار جسمانی قابل ملاحظهای ندارد اما از منظر پایداری و عمق آسیب، یکی از خطرناکترین انواع خشونت است، بیاحترامی، تحقیر، تهدید، زورگویی، کنترل افراطی، بیمهری، محرومیت عاطفی و محدودیت ارتباطات اجتماعی از مصادیق خشونت روانی به شمار میرود و پیامدهای روانی این نوع خشونت شامل اضطراب، افسردگی، وسواس، مشکلات خواب، بیانگیزگی و حتی خودکشی است.
خشونت جنسی
استاد و معاون پژوهش مدرسه امابیها(س) شهر دزفول افزود: خشونت جنسی علیه زنان میتواند به اشکال مختلفی چون تجاوز، سوءاستفاده جنسی، فعالیتهای جنسی اجباری، آزار جنسی کلامی یا جسمی و حتی تحقیر یا تهدید به افشای مسائل جنسی رخ دهد که این نوع خشونت در اکثر جوامع یک تابو محسوب میشود و معمولاً زنان برای جلوگیری از بیآبرویی و ترس از واکنش خانواده و اجتماع، از گزارش یا پیگیری این معضل امتناع میورزند، پیامدهای خشونت جنسی علاوه بر آثار جسمی و انتقال بیماریها، اثرات روانی عمیقی چون احساس ناامنی، بیارزشی، افسردگی و ازدستدادن اعتماد به نفس برجا میگذارد.
خشونت اقتصادی
وی ادامه داد: در بسیاری از جوامع، زنان به دلایل مختلف از استقلال اقتصادی محروم شده یا در معرض سوءاستفاده مالی قرار میگیرند، خشونت اقتصادی شامل محروم کردن زن از دسترسی به درآمد یا دارایی، جلوگیری از اشتغال یا تحصیل، کنترل و محدودیت در خرج و مخارج زندگی، عدم پرداخت نفقه و… است که این نوع خشونت معمولاً زمینهساز وابستگی شدید مالی و تشدید سایر انواع خشونت را بهوجود میآورد، زنان قربانی خشونت اقتصادی معمولاً با مشکلاتی همچون ناتوانی در تأمین هزینههای زندگی، عدم استقلال مالی و ناتوانی در ترک موقعیتهای آسیبزا مواجه میشوند زیرا این وابستگی اقتصادی، زن را در موقعیت آسیبپذیرتری قرار داده و خروج وی از چرخه خشونت را دشوارتر میسازد.
خشونت اجتماعی و ساختاری
خانم شهروز گفت: این نوع خشونت به موانع ساختاری و اجتماعی اشاره دارد که بر سر راه مشارکت، رشد و توسعه فردی و اجتماعی زنان قرار میگیرد. تبعیض در قوانین، عرفها و سنتهای محدودکننده، تحقیر اجتماعی، و ممنوعیت مشارکت زنان در عرصههای تصمیمگیری نمونههایی از خشونت ساختاری است. این معضلات میتواند زنان را از بسیاری حقوق اساسی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی محروم سازد و در نهایت به کاهش رشد جامعه منجر شود.
خشونت کلامی
وی اظهار کرد: خشونت کلامی شامل استفاده از زبان توهینآمیز، سرزنش، تحقیر، تهدید، تمسخر و یا هرگونه بیاحترامی در قالب واژهها و جملات است که این نوع خشونت بهتدریج اعتمادبهنفس و عزت نفس زن را کاهش داده و حتی میتواند موجب اختلالات روانی جدی شود.
راهکارهای پیشگیری از خشونت علیه زنان
استاد و معاون پژوهش مدرسه امابیها(س) شهر دزفول در پایان به ارائه راهکارهای پیشگیری از خشونت علیه زنان پرداخت و بیان داشت: برای پیشگیری از خشونت علیه زنان، مجموعهای از اقدامات هماهنگ اجتماعی، آموزشی، فرهنگی و قانونی ضروری است، نخستین گام، آموزش و آگاهیبخشی گسترده به جامعه است؛ باید از کودکی، احترام به شأن و حقوق زنان، مهارتهای ارتباط صحیح، کنترل خشم، حل مسأله و «نه گفتن» را در قالب برنامههای آموزشی، در مدارس و خانوادهها نهادینه کرد. همچنین لازم است نوجوانان و جوانان با آسیبهای مختلف خشونت، آثار آن بر سلامت جسم و روان، و اهمیت رضایت و احترام در روابط انسانی آشنا شوند.
وی ادامه داد: در کنار آموزش، تقویت و اصلاح قوانین و مقررات حمایتی اهمیت بسزایی دارد. اجرای موثر قوانین موجود، جرمانگاری روشن و قاطع انواع خشونت (بهویژه خشونت جنسی و اقتصادی)، و ایجاد امکان گزارش امن و ناشناس برای زنان قربانی، میتواند عامل بازدارنده مهمی باشد. حضور مشاوران و مددکاران اجتماعی در نهادهایی مانند مدارس، مراکز بهداشت و مراکز مشاوره خانواده، یکی از ابزارهای اصلی در شناسایی و حمایت از زنان آسیبدیده به شمار میرود و از سوی دیگر، توانمندسازی اقتصادی زنان نقش حیاتی در پیشگیری از خشونت دارد. با ایجاد فرصتهای شغلی، تسهیل در دسترسی به آموزشهای حرفهای و حمایت از کارآفرینی زنان، میتوان وابستگی اقتصادی زنان به خانواده یا همسر را کاهش داد و قدرت تصمیمگیری و انتخاب را به آنان بازگرداند. این امر، توان خروج از چرخه خشونت و بازیابی خودباوری را فراهم میکند.
خانم شهروز گفت: در بعد اجتماعی و فرهنگی، مبارزه با کلیشههای جنسیتی و تغییر نگرش عمومی اهمیت ویژهای دارد. تولید و پخش برنامههای فرهنگی، استفاده از زنان موفق به عنوان الگوها، و ترویج گفتوگوی سالم و بدون تعصب در رسانهها و محافل عمومی میتواند به تدریج زمینهساز تعامل برابرتر و سالمتر میان زنان و مردان شود. همچنین، حساسسازی جامعه نسبت به آثار جبرانناپذیر خشونت، ایجاد پناهگاهها و مراکز حمایت، و گسترش خدمات مشاوره و رواندرمانی به زنان قربانی باید در دستور کار دولت و نهادهای اجتماعی قرار گیرد.
انتهای پیام/