میراثآریا: آن روزها پسرکی بیش از ده سال نداشت، اما هوش سرشار و علاقه بیپایانش به هنر باعث شد تا زودتر از بسیاری همسالانش، پا به محفل بزرگان بگذارد. محمود کوچک، شاگرد برگزیده استاد حاج میرزا آقا امامی شد و کمی بعد، خود را در مدرسه هنرهای زیبای اصفهان دید. هنوز پشت لبش سبز نشده بود که راهی اروپا شد تا سالها در موزههای بزرگ، آثار هنرمندان غربی را با دقتی وسواسگونه مطالعه کند؛ چنانکه خود گفته بود: اولین نفری بودم که صبح وارد موزه میشدم و آخرین کسی که شب از آن بیرون میرفتم، با بستهای کتاب و قلم در دست.
اما این جوان باهوش ایرانی دل در گرو غرب نداشت. پس از پایان دورههای آموزشی به ایران بازگشت، در اداره کل هنرهای زیبای تهران مشغول شد، به مدیریت اداره ملی رسید و در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تدریس پرداخت. شهرتش خیلی زود از مرزها گذشت و امروز، «استاد محمود فرشچیان» نهتنها در ایران، که در جهان به عنوان چهره شاخص نگارگری مینیاتور شناخته میشود.
آثاری چون «ضامن آهو»، «پنجمین روز آفرینش»، «غروب عاشورا»، «ستایش» و «معراج» در سراسر دنیا تحسین میشوند و پیوند عمیق او با اهلبیت(ع)، که به گفته بزرگان راز موفقیتش بود، در تار و پود همه این آثار موج میزند.
غروب عاشورا؛ نقشی از دل سوخته
یکی از جاودانهترین آثار استاد، «غروب عاشورا»ست؛ تابلویی که سه سال پیش از انقلاب، در حالی که مادرش او را به شنیدن روضه دعوت کرده بود، در خلوتی ناگهانی و با حالی دگرگون بر بوم نقش بست؛ بدون تغییر حتی یک خط. این اثر چنان تأثیرگذار است که کمتر کسی میتواند بدون بغض از برابرش عبور کند و به نماد هنری عاشورا بدل شده است.
دلدادگی به امام رضا(ع)
فرشچیان ارادت خاصی به امام رضا(ع) داشت. پنجمین ضریح مطهر رضوی را طراحی کرد و بسیاری از آثار فاخرش را به موزه آستان قدس رضوی اهدا نمود؛ از جمله «ستایش پروردگار» و «ضامن آهو». خود بارها گفته بود که شفای دستش را از امام رضا گرفته است. این دلدادگی آنقدر عمیق بود که وقتی برای طراحی ضریح جدید امام حسین(ع) دعوت شد، با یک تماس از آمریکا خود را به قم رساند و کار را با اشک و زمزمه روضه آغاز کرد.
پابوسی از جنس هنر
برای استاد، پابوسی اهلبیت(ع) تنها یک زیارت نبود؛ او با قلم و رنگ به آستانشان میرفت. تا امروز ۱۶ اثر ارزشمند خود را به موزه آستان قدس رضوی هدیه کرده است. از «عصر عاشورا» در سال ۱۳۵۵ تا «معراج» در سال گذشته، همه این آثار روایتگر عشقی است که در طول عمرش کمرنگ نشد.
افتخارات جهانی، بیذکر در کلام
مدال طلای جشنواره بینالمللی هنر آمریکا، نشان درجه یک هنر ایران، تندیس طلایی اسکار ایتالیا و دهها افتخار دیگر تنها بخشی از کارنامه بینالمللی استاد است، اما او در برابر فهرست مدالها همیشه از عشقش به اهلبیت(ع) سخن میگفت، نه از جوایز.
از اصفهان تا جاودانگی
در حالی که خبر درگذشت این نگارگر بزرگ، جامعه هنری و مردم ایران را در غمی مشترک فرو برده، آثارش همچون گنجینهای ماندگار در موزهها و دلهاست. محمود فرشچیان از کوچههای اصفهان به بلندای هنر جهان رسید، اما دلش همواره در صحن و سرای امام رضا(ع) میتپید. او رفت، اما نقشهایش باقی ماند تا همچنان روایتگر عشق، ایمان و اصالت ایرانی باشد.
انتهای پیام/