به گزارش اقتصادنیوز، طرحی با حمایت ایالات متحده که قرار است ارمنستان و آذربایجان را از مسیرهای زمینی و تجاری به یکدیگر متصل کند.
به باور طراحان، این پروژه میتواند چشمانداز اقتصادی تازهای برای منطقه رقم بزند و مسیرهای حملونقل و انرژی را بازتعریف کند. بااینحال چنین ابتکاراتی میتواند حساسیت بازیگران کلیدی همچون روسیه و ایران را برانگیزد.
آنگونه که روزنامه دنیای اقتصاد گزارش داده است؛ علیاکبر ولایتی، مشاور رهبر جمهوری اسلامی ایران در امور بینالملل، تاکید کرده ایران با روسیه یا بدون روسیه مانع احداث کریدور آمریکایی در قفقاز خواهد شد.
ولایتی تصریح کرده مگر قفقاز جنوبی یک منطقه بیصاحب است که ترامپ آن را اجاره کند؟ اجازه نخواهیم داد که ناتو به مرزهای شمالی ایران نزدیک شود. همزمان وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز در بیانیهای نوشت: ایران با دقت روندهای جاری در منطقه قفقاز جنوبی را دنبال میکند و با هر دو کشور همسایه، جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان، در خصوص این تحولات در ارتباط است.
جمهوری اسلامی ایران با استقبال از نهاییشدن متن توافق صلح توسط دو کشور، این تحول را گامی مهم در تحقق صلح پایدار در منطقه ارزیابی میکند. اکنون و با وجود امضای توافق، برخی نگرانیها از سوی ایران همچنان پابرجاست و بسیاری معتقدند آینده این طرح و ثبات منطقه، بیش از هر چیز به نحوه اجرای تعهدات جدید میان ایروان و باکو وابسته خواهد بود.
در همین ارتباط نشریه «نیوزویک» در گزارشی با عنوان «چگونه پل ترامپ ممکن است بهزودی میدان جنگ مرزی با روسیه، ایران و ترکیه را دگرگون کند»، نوشت: این طرح بالقوه قرار است سرزمین اصلی جمهوری آذربایجان را از طریق ارمنستان به استان برونبومی نخجوان متصل کند، از مسیری که در آذربایجان بهعنوان «کریدور زنگزور» و در ارمنستان بهعنوان «جاده سیونیک» شناخته میشود.
به گزارش ایرنا، این توافق در پی تحولات سریع در قفقاز جنوبی شکل میگیرد، جایی که جمهوری آذربایجان در سال ۲۰۲۳ با یک حمله برقآسا کنترل منطقه مورد مناقشه قرهباغ کوهستانی را به دست گرفت و به ۳۰ سال حاکمیت جداییطلبان مورد حمایت ارمنستان پایان داد. این شکست، که پس از تلفات سنگین ارمنستان در جنگ قبلی با آذربایجان در سال ۲۰۲۰ رخ داد، باعث شده ارمنستان جایگاه منطقهای خود، ازجمله اتحاد با روسیه و دشمنی ریشهدار با ترکیه، را بازنگری کند.
اُلِسیا واردانیان، کارشناس منازعات و امنیت در قفقاز جنوبی، به نیوزویک گفت: «ترامپ شاید بخواهد این ابتکار را به پرونده نامزدی جایزه نوبل خود اضافه کند یا صرفا قصد داشته باشد نیت خود برای برقراری صلح جهانی را ثابت کند، اما فراتر از انگیزههای شخصی، برای منطقه این موضوع بسیار مهم و بزرگ است. این گام رو به جلو حتی بدون امضای نهایی یک توافق صلح باید شانس ثبات و نبود جنگ در منطقه را برای مدت طولانیتری افزایش دهد.»
علی ممدوف، پژوهشگر دانشگاه جرج میسون، در دفاع از این پروژه به نیوزویک گفت: «ایده مشارکت آمریکا در «کریدور زنگزور» در چارچوب یک روند گستردهتر دیپلماسی معاملاتی و مبتنی بر منافع قرار میگیرد که ترامپ در دیگر مناطق نیز آن را ترجیح داده است. برای ترامپ، حمایت از چنین پروژهای این امکان را فراهم میآورد که یک دستاورد صلح مبتنی بر زیرساختهای ملموس را ارائه دهد و شاید آن را بهعنوان یک موفقیت شخصی در عرصه دیپلماسی، مشابه توافقنامههای ابراهیم، جا بزند.»
جاشوا کوسرا، تحلیلگر ارشد گروه بینالمللی بحران، هم به نیوزویک گفت: «واضح است که دولت ترامپ به دنبال یک پیروزی آسان در زمینه صلحسازی است، پس از آنکه روند اوکراین و غزه کندتر از حد انتظارش پیش رفت. پرسشهای بسیاری درباره نحوه اجرای توافق ارمنستان و آذربایجان باقی است، از جمله اجرای مسیری که در منطقه محل مناقشه بوده است.»
تیگران گریگوریان، مدیر مرکز منطقهای دموکراسی و امنیت در ارمنستان، نیز گفت: «آذربایجان بر عبور بدون مانع کالا و مسافران خود به نخجوان پافشاری کرده و عملا خواستار عدم کنترل ارمنستان بر مسیر است. ارمنستان، درحالیکه با ایده بازسازی ارتباطات موافق است، اصرار دارد که چنین مسیری باید تحت تمامیت ارضی، حاکمیت و صلاحیت کامل آن باشد و اصل عمل متقابل رعایت شود. به این معنا که اگر به آذربایجان اجازه داده شود از طریق خاک ارمنستان تحت یک رژیم سادهشده به نخجوان متصل شود، همان قواعد باید برای استفاده ارمنستان از بخش نخجوان خط آهن برای دسترسی به مناطق شمالی خود اعمال شود.»
پیامدها برای همسایگان
تاثیر توافق مورد انتظار، به هر شکلی که در نهایت شکل بگیرد، احتمالا فراتر از دو کشور خواهد رفت و پیامدهایی برای سه قدرت همسایه قفقاز جنوبی یعنی روسیه، ایران و ترکیه خواهد داشت. ممدوف گفت: «هر یک از این قدرتهای منطقهای قفقاز جنوبی را بخشی از محیط راهبردی خود میدانند. بنابراین هرگونه حضور آمریکا، بهویژه تحت یک ابتکار پرسروصدای ترامپ، با دقت و حساسیت بررسی خواهد شد.»
ارمنستان و آذربایجان که در چهارراه راهبردی آسیا و اروپا قرار دارند، در طول تاریخ تحت کنترل امپراتوریهای ایران، عثمانی و روسیه بودهاند. این دو کشور در سال ۱۹۹۱ از اتحاد جماهیر شوروی استقلال یافتند و نخستین جنگ بزرگ بر سر قرهباغ کوهستانی آغاز شد، جایی که ارامنه قومیتمدار جمهوری آرتساخ را روی سرزمینی که بهطور بینالمللی بخشی از آذربایجان شناخته میشود، اعلام کردند.
مسکو و تهران به مسیر پیشنهادی کریدور بینالمللی حملونقل شمال-جنوب علاقه دارند که میتواند یک خط آهن مقاوم در برابر تحریمها را از هند به روسیه ایجاد کند. «پل ترامپ» این پتانسیل را دارد که این طرح را مختل کند، چراکه گزارشها حاکی از آن است که ممکن است نزدیک مرز ایران با ارمنستان احداث شود. کوسِرا گفت: «ایران و روسیه بهطور طبیعی نسبت به هرگونه حضور آمریکا در منطقه، بهویژه در مسائل امنیتی، محتاط هستند و در این مورد، مسیری که درباره آن صحبت میکنیم مستقیما از کنار مرز ایران عبور میکند و هرگونه حضور آمریکا در آنجا را بهویژه حساس میسازد.» در مقابل، او گفت: «ترکیه مشتاق بهبود ارتباطات حملونقلی خود به سمت شرق از طریق ارمنستان و آذربایجان است.»
برندگان و بازندگان احتمالی
گریگوریان همچنین استدلال کرد که «ترکیه تنها بازیگر عمده منطقه است که احتمالا از پیشنهاد آمریکا استقبال میکند» و در واقع ساخت زیرساختهای اتصال شهر شرقی قارص به استان نخجوان آذربایجان را آغاز کرده است. در مقابل، او پیشبینی کرد که ایران احتمالا با هر اقدامی که تهدید به قطع این ارتباط کند، مخالفت خواهد کرد. گریگوریان گفت: «از آنجا که مسیر در امتداد مرز ایران و ارمنستان قرار دارد، تهران هرگونه تضعیف حاکمیت ارمنستان بر آن را تهدیدی مستقیم برای مرز شمالی خود و برای کریدور حملونقل شمال-جنوب، که ایران را از طریق خاک ارمنستان به اروپا متصل میکند، میداند.»
گریگوریان افزود: «برای روسیه، این مساله حتی حساستر است، چراکه جایگاه آن در منطقهای که زمانی بر آن تسلط داشت رو به افول است. هر موفقیت آمریکا در پیشبرد این ابتکار، ضربهای بزرگ به جایگاه روسیه در منطقه خواهد بود.» واردانیان نیز استدلال کرد که «روسیه قطعا بازنده این داستان است»، چراکه «امید داشت این جاده تحت کنترل خود باقی بماند». او در ادامه ادعا کرد: «این اقدام آمریکا به ارمنستان و آذربایجان کمک میکند تا ثبات و صلح بیشتری به دست آورند و همچنین کاهش نفوذ روسیه در قفقاز جنوبی را تثبیت میکند، روندی که مدتی پیش آغاز شد و با فروپاشی قرهباغ کوهستانی همزمان با حمله روسیه به اوکراین تقویت شد.»
∎