ترانه‌سرا : زینب ممبینی
آهنگ : اسماعیل خانی
تنظیم : میلاد اقدسی
عشق، شکوه از تو گفتن‌های بسیار
تو را از جان صدا کردن به تکرار
برای عاشقی هر لحظه مشتاق
برای بودنت بی وقفه اصرار
بیا جانا به رسم عاشقانه
سری امشب به روی شانه بگذار
عشق تو چو جان تازه در تنم
دستم را رها مکن که بشکنم
ای چشمت شروع شعر عاشقانه
بگریزم ز هرچه جز هوای تو
در گوشم صدا فقط صدای تو
با من باش که جان دهی به این ترانه
ای هجوم شِکوِه بر لبم
باز فرو نشانده‌ای تبم
ای بغض هرشبم
ای همیشه راه چاره‌ام
ای تولد دوباره‌ام
بی‌تو آواره‌ام
عشق تو چو جان تازه در تنم
دستم را رها مکن که بشکنم
ای چشمت شروع شعر عاشقانه
بگریزم ز هرچه جز هوای تو
در گوشم صدا فقط صدای تو
با من باش که جان دهی به این ترانه