حسین نظری، مستندساز، در گفتوگو با خبرگزاری حوزه، با اشاره به ظرفیتهای عظیم راهپیمایی اربعین برای مستندسازی گفت: در سالهای ابتدایی، آنچه بیشتر مورد توجه مستندسازان قرار میگرفت، نمایش ظاهری و تصویری خودِ راهپیمایی بود؛ از جمعیت میلیونی گرفته تا شور و شعور زائران. اما امروز با تکرار این رویداد عظیم، زمان آن فرا رسیده که نگاه مستندسازان به عمق این رویداد و روایتهای پیرامونی آن معطوف شود.
وی افزود: در تجربه شخصی خودم، مستندی ساختم با عنوان «علیآقا» که محور آن نه خود راهپیمایی، بلکه تأثیرات اجتماعی و فردی این رویداد در زندگی یک فرد عادی بود. اینکه چگونه یک سفر، میتواند بر تصمیمها، روحیات و مسیر زندگی انسان تأثیر بگذارد، شاید هزار بار گویاتر از آن باشد که تنها به تصویر کشیدن ازدحام جمعیت بپردازیم.
نظری با تأکید بر اهمیت پرداختن به حواشی معنادار اربعین تصریح کرد: حاشیهها به معنای وقایع بیاهمیت نیستند. اتفاقاً قصههای پنهان در پسزمینهی این حرکت عظیم مردمی، گنجینههایی هستند که دراماتیکتر و انسانیترند. برای نمونه، ماجرای زنی که برای اولینبار بدون همراهی خانواده به زیارت آمده یا کودکی که در مسیر با یک جانباز آشنا شده و زندگیاش تغییر یافته، میتوانند بسترهایی پرقدرت برای روایت باشند.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا سینمای داستانی برای پرداختن به موضوع اربعین مناسبتر است یا مستند، اظهار کرد: بدون تردید، سینمای مستند قابلیت و واقعگرایی بیشتری برای بازتاب عظمت و ظرافتهای راهپیمایی اربعین دارد. داستانیسازی این حجم از احساسات، روابط انسانی، خلوص و فضاهای اجتماعی، معمولاً با فاصلهگذاری و تصنع همراه میشود.
این مستندساز ادامه داد: مستند، چون در بطن واقعه حضور دارد و در لحظهها تنفس میکند، میتواند جزئیاتی را ثبت کند که ساختگی نیستند. احساسات زائران، چالشهای مسیر، لحظات اشک و لبخند، و حتی بحرانهای انسانی در دل این پیادهروی، همه در قالب مستند قابل لمستر هستند.
نظری در بخش دیگری از سخنان خود به آسیبهای رایج در روایت تصویری اربعین اشاره کرد و گفت: یکی از خطرهایی که امروزه مشاهده میشود، ورود برخی بلاگرها و چهرههای مجازی به حوزه مستندسازی بدون نگاه هنری و تحلیلگرانه است. این افراد گاهی تنها برای دیده شدن و ارتقای برند شخصی خود وارد میدان میشوند و نهتنها زیباییهای اربعین را تبیین نمیکنند، بلکه به ابتذال و سطحینمایی دامن میزنند.
وی در این باره تصریح کرد: شخصیتمحور شدن آثار مستند، تنها زمانی اثرگذار است که آن شخصیت، حامل یک روایت حقیقی و عمیق باشد. اگر تمرکز صرف بر چهره یا شهرت افراد باشد، اصل ماجرا یعنی فلسفه اربعین و حقیقت پیادهروی، تحتالشعاع قرار میگیرد.
این مستندساز در ادامه با اشاره به مفهوم کلیشهزدایی در مستندسازی دینی اظهار داشت: هرچند کلیشهزدایی واژهای تکراری شده، اما اهمیت آن انکارناپذیر است. بهویژه در حوزه اربعین که خطر تکرار مضامین و زبان بیانی بالا رفته، باید به دنبال روایتهای بکر، شخصیتهای نو، و زوایای کمتر دیدهشده بود.
وی افزود: تکرار بیهدف مضامین و تصاویر، سبب دلزدگی مخاطب میشود. اما اگر مستندساز با نگاه اکتشافی وارد میدان شود و به سراغ زوایای انسانی، معنوی، اجتماعی یا حتی بحرانهای درونی زائران برود، دیگر نیازی به شعار دادن و بازسازیهای سطحی نیست.
نظری ادامه داد: راهپیمایی اربعین، تنها یک مناسک دینی نیست، بلکه بستری برای بروز عمیقترین احساسات انسانی، تصمیمات روحی و پیوندهای اجتماعیست. این ویژگیها، اربعین را به موضوعی زنده، چندوجهی و تکرارناشدنی در مستندسازی بدل کرده است؛ به شرط آنکه مستندساز، با نگاهی دقیق، فروتنانه و انسانی به سراغ آن برود.
وی همچنین به ضرورت حضور مستندسازان متخصص و دغدغهمند در مسیر اربعین اشاره کرد و گفت: بسیاری از روایتهای ناب و منحصر بهفرد، تنها زمانی ثبت میشوند که مستندساز با نگاهی پژوهشگرانه و تجربهزیسته وارد صحنه شود. حضور مقطعی و صرفاً تصویربرداری از مسیر، به تنهایی نمیتواند عمق روحانی و انسانی این واقعه را منتقل کند. مستندسازی موفق، نیازمند مطالعه، ارتباط انسانی و درک موقعیت فرهنگی زائران از کشورهای مختلف است.
نظری با تأکید بر تنوع فرهنگی راهپیمایی اربعین اظهار داشت: این پیادهروی فراملی و فرامذهبی، فرصتی استثنایی برای نمایش وحدت امت اسلامی، فرهنگهای متنوع شیعی و همچنین حضور اقلیتهای دینی در مسیری مشترک است. چنین گسترهای از قومیتها و زبانها، اگر با هوشمندی مستندسازان همراه شود، میتواند تصویری تازه از همبستگی، معنویت و گفتوگوی تمدنی ارائه دهد.
وی در جمعبندی سخنان خود، این مستندساز خاطرنشان کرد: اگرچه طی سالهای اخیر آثار متعددی درباره اربعین تولید شده، اما همچنان ظرفیتهای بیشماری برای روایتهای تازه، کشفنشده و بکر در این مسیر وجود دارد. از قصههای عشق و ایثار گرفته تا روایتهای مهاجرت، مجاهدت، بازگشت و توبه، همگی میتوانند سوژههایی عمیق برای مستندسازان باشند که به دور از کلیشه و با صداقت روایت شوند.
انتهای پیام