شناسهٔ خبر: 74255151 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ابنا | لینک خبر

عاقبت «دروغ‌گویی» به کجا ختم می‌شود؟

خداوند می فرماید: «دروغ، روح نفاق را در دل انسان زنده نگه می دارد». چون دروغ گویان نیز مانند منافقان در ظاهر ادعای صداقت می کنند، اما در باطن به سخن شان پایبند نیستند. افرادی که در تنگناها با خدا پیمان می بندند، اما با رسیدن به مقصد، همه را فراموش می کنند، مصداق بارز پیمان شکنی و دروغ گویی هستند.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا: در آیه ۷۷ سوره توبه، سخن از منافقانی است که با تظاهر به ایمان و عمل صالح، همچون ثعلبة بن حاطب انصاری با خدا عهد و پیمان می بستند که اگر به روزی وسیعی دست یابند، نیازمندان را مورد حمایت و عنایت قرار دهند، ولی زندگی آن ها نشان داد که آنچه می گفتند دروغ بود، خداوند می فرماید: «فَاَعْقَبَهُمْ نِفاقاً فی قُلُوبِهِمْ اِلی یَوْمِ یَلْقَونَهُ»؛ (این عمل [پیمان شکنی] نفاق را در دلهایشان تا روزی که خدا را ملاقات کنند برقرار ساخت). سپس می افزاید: «بِما اَخْلَفُوا اللّهَ ما وَعَدُوهُ وَ بِما کانُوا یَکْذِبُونَ»؛ (این به خاطر آن است که از پیمان الهی تخلف جستند و به خاطر آن است که دروغ می گفتند).

گفتنی است که تخلّف از عهد با خداوند، نوعی دروغ عملی است. به هر حال آیه فوق با صراحت می گوید شکستن عهد و پیمان الهی و دروغ گفتن، روح نفاق را تا پایان عمر در دل انسان زنده نگه می دارد، و چه کیفری از این بدتر. رابطه دو گناه پیمان شکنی و دروغ با نفاق روشن است، زیرا نفاق چیزی جز دوگانگی ظاهر و باطن نیست. پیمان شکنان دروغگو، به پایبندی به تعهدات و صداقت و راستی، تظاهر می کنند، در حالی که چهره باطنی آنها چیزی دیگر است.

آری بسیاری همانند «ثعلبة بن حاطب انصاری»، در تنگناهای زندگی، به درگاه خدا روی آورده و با تمام وجود حل مشکل خود را از او می خواهند، و عهدها، پیمان ها و نذرها با خدا می بندند اما هنگامی که گره از مشکلات گشوده و به مقصد می رسند همه را فراموش می کنند، که این مصداق بارز پیمان شکنی و دروغ و کذب و نفاق و دورویی است (از خدا می خواهیم که همه ما را از این گونه اعمال حفظ کند).

در آیه ۱۰ سوره بقره، با اشاره به صفات و اعمال زشت منافقان، به خصوص مسأله دروغ گویی، می فرماید: «فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ اَلِیمٌ بِما کانُوا یَکْذِبُونَ»؛ (در دل های آنها نوعی بیماری است؛ خداوند بر بیماری آنها می افزاید و عذاب دردناکی به خاطر دروغ هایی که می گفتند خواهند داشت).

در این آیه دقیقاً ذکر نشده چه نوع دروغ هایی از آنها سر می زد، اما ممکن است اشاره به دروغ هایی از جمله ادّعای ایمان باشد، در حالی که در دل ایمان نداشتند، و دیگر خدعه و نیرنگی است که نسبت به مؤمنان داشتند و با دروغ های خود آنها را فریب می دادند، و از همه مهمتر، آنان از هر فرصتی برای تکذیب پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) استفاده می کردند. اما آیه می گوید: «عذاب الیم آن ها به خاطر دروغ های آنها است». و این نشان می دهد که بدترین عمل منافقان، دروغ گویی آنها بوده که عذاب الیم مستند به آن شده، در حالی که بسیاری از گناهان دیگری نیز از آنان صادر شده بود. روشن است که منظور از بیماری در این آیه، بیماری نفاق است که یک بیماری اخلاقی محسوب شده که ناشی از دوگانگی شخص منافق است که در ظاهر چیزی است و در باطن چیزی دیگر. (۱)

پی نوشت:

(۱). اخلاق در قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعی از فضلاء، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(علیه السلام)، قم، ۱۳۷۷ ش، ‌ چاپ اول، ج ۳، ص ۲۲۳.