شناسهٔ خبر: 74253721 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ابنا | لینک خبر

حکمت‌های نهج‌البلاغه ۱۸ / در نبرد حق و باطل، بی‌طرفی ممنوع!

مذمت بی‌طرفی هنگام نبرد میان دو گروه حق و باطل، بر اساس آیات مختلف قرآن کریم، حرام شرعی و بر اساس اصول عقلی، تأیید غیر مستقیم باطل است. این موضوع از نکاتی است که در حکمت ۱۸ نهج‌البلاغه مورد تأکید امام علی(ع) قرار گرفته است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ حکمت هجدهم نهج‌البلاغه، بخشی از سخنان امیرالمؤمنین(ع) در مذمت برخی از شخصیت‌های نامدار در «تصمیم‌گیری» هنگام مقابله با دشمنان است. موضوعی که در سند این روایت هم در منابع اهل سنت مانند کتاب «الاستیعاب فی معرفه الاصحاب» تألیف «ابن عبدالبر» و هم در منابع حدیثی شیعی مانند کتاب: «امالی شیخ طوسی» با تفاوت‌هایی در عبارت، از زبان امیرالمؤمنین(ع) بیان شده است.

امام علی(ع) در حکمت ۱۸ درباره افرادی که در مواقع جنگ، نه از حق حمایت کردند و نه جرأت همکاری با باطل را دارند این‌گونه فرموده‌اند:

«وَ قَالَ (علیه‌السلام) فِی الَّذِینَ اعْتَزَلُوا الْقِتَالَ مَعَهُ: خَذَلُوا الْحَقَّ، وَ لَمْ یَنْصُرُوا الْبَاطِلَ. در مورد کسانی که از پیکار در کنار او، کناره گرفته بودند، چنین فرمود: «حق را واگذاشتند و باطل را یاری نکردند.»

روشن است که ممکن است در برخی از مواقع، سکوت در هنگام تقابل میان حق و باطل، «واگذاشتن حق و یاری نکردن باطل» باشد، اما در بسیاری از مواقع، عدم اقدام عملی در هنگام نبردهای میان حق و باطل، به معنای حمایت عملی از باطل است.

همان‌گونه که امام علی (ع) در حکمت ۲۶۲ به صراحت آن را بیان کرده‌اند:

«وَ قِیلَ: إنَّ الْحارِثَ بْنَ حُوطٍ أتاهُ فَقالَ: أَتَرانی أَظُنُّ أصْحابَ الْجَمَلِ کانُوا عَلی ضَلالَةٍ؟ وَ قَالَ عَلیهِ السَّلامُ: یَا حَارِثُ، إِنَّکَ نَظَرْتَ تَحْتَکَ وَ لَمْ تَنْظُرْ فَوْقَکَ فَحِرْتَ! إِنَّکَ لَمْ تَعْرِفِ آلْحَقَّ فَتَعْرِفَ مَنْ أَتَاهُ، وَ لَمْ تَعْرَفِ آلْبَاطِلَ فَتَعْرِفَ مَنْ أَتَاهُ. فَقالَ الْحارِثُ: فَإِنّی أعْتَزِلُ مَعَ سَعیدِ بْنِ مالِکٍ وَ عَبْدِاللهِ بْنِ عُمَرَ، فَقَالَ (علیه السلام): إِنَّ سَعِیداً وَ عَبْدَاللهِ بْن عُمَرَ لَمْ یَنْصُرَا آلْحَقَّ وَ لَمْ یَخْذُلاَ البَاطِلَ.

بعضی گفته‌اند: (شخصی به نام) «حارث بن حوط» (که از یاران آن حضرت (علیه السلام) محسوب می‌شد؛ ولی راه خطا را می‌پیمود) خدمت حضرت آمد و عرض کرد: شما فکر می‌کنید من هم لشکر جمل را گمراه می‌دانم؟ (چنین نیست). امام (علیه السلام) فرمود:

«ای حارث! تو به پایین نگاه کردی نه به بالای سرت به همین دلیل حیران و سرگردان شدی (اگر به من و جمعیت مهاجران و انصار پیامبر (ص) نگاه می‌کردی در شناخت حق گرفتار سرگردانی نمی‌شدی). تو حق را نشناختی تا کسانی را که به سراغ حق آمده‌اند بشناسی. باطل را نیز نشناخته‌ای تا کسانی را که به سراغ باطل رفته‌اند شناسایی کنی.» حارث (برای تبرئه خود) گفت: «من همراه سعید بن مالک (سعد بن مالک، مشهور به سعد ابی وقاص) و عبدالله بن عمر کناره‌گیری می‌کنم (و بی‌طرف می‌مانم)». امام (ع) فرمود: «سعید (سعد) و عبدالله بن عمر حق را یاری نکردند و باطل را نیز خوار نساختند (آن‌ها راه خطا پیمودند، چگونه به آن‌ها اقتدا می‌کنی؟)».

حضرت در حکمت ۲۶۲ که می‌توان آن را شرحی بر حکمت ۱۸ دانست، بر لزوم شناخت حق و تلاش برای تشخیص آن از باطل تأکید دارند و این نکته را تبیین می‌کند که باید تلاش کرد تا حق را شناخت و این نکته را نباید فراموش کرد که «عدم یاری حق، به معنای حمایت از باطل» است؛ زیرا که اگر حق یاری نشود، باطل احساس قدرت بیشتری پیدا کرده و به ظلم خود استمرار می‌بخشد و این‌گونه کسی که حق را یاری نداده است، عملاً به یاری باطل شتافته است.

حال باید این نکته را گفت که در زمان حاضر، کسانی خود را از اندیشمندان و صاحب‌نظران در موضوعات مختلف سیاسی و غیر سیاسی می‌دانند و ابزارها، ارتباطات و توانایی‌های ملی یا بین‌المللی دارند، ولی در مقابل ظلم‌های آشکار دشمنان اسلام، سکوت کرده‌اند، آیا واقعاً توانایی تحلیل سیاسی و شناخت حق را ندارند یا حقیقتاً به واسطه منافع حاکمیتی یا فردی خود، از اعلام حمایت از حق دست برداشته‌اند؟! آیا این سکوت آنان ولو به شکل غیر مستقیم به معنای «حمایت از باطل» نیست و این‌گونه آنان شریک در جنایت دشمنان علیه مسلمانان نمی‌شوند؟ بدون شک در این زمان که جنگ میان حق و باطل، روشن‌تر از هر دورانی خود را نمایان کرده است، این سؤالی است که هر شخصی در هر جایگاه و اعتباری باید از خود بپرسد.

سید علی اصغر حسینی/ ابنا

---

پایان پیام