شناسهٔ خبر: 74234490 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: حوزه | لینک خبر

بررسی عوامل معنوی، «بارانی که نمی‌بارد »

حوزه/ در فرهنگ دینی ما، نزول یا حبس باران بی‌حکمت نیست. گناهان و ظلم می‌توانند موجب خشکسالی شوند، اما این تنها علت نیست. از سوی دیگر، رفاه مادی جوامع گناهکار نیز نشانه رضایت الهی نیست، بلکه بخشی از سنت «املا و استدراج»است که در قرآن به آن اشاره شده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری حوزه،چرا باران نمی بارد؟ باران و خشکسالی همواره از موضوعات مهم در تفکر دینی بوده‌اند. آیات قرآن و روایات معصومین(ع) به روشنی بیان می‌کنند که بین رفتارهای انسان و نزول برکات آسمانی ارتباط وجود دارد. اما این رابطه چگونه است؟ چرا گاهی جوامع گناهکار از رفاه مادی برخوردارند؟

در این گفت‌وگو با حجت‌الاسلام والمسلمین سید ناصر محمدی، پژوهشگر و کارشناس اخلاق، به بررسی ابعاد مختلف این موضوع پرداخته‌ایم. در ادامه متن این مصاحبه را با شما مخاطبین به اشتراک می‌گذاریم.

ضمن تشکر از فرصتی که در اختیار خبرگزاری رسمی حوزه قرار دادید بفرمایید چرا باران نمی‌بارد؟ و از نگاه دینی و معنوی کاهش باران چگونه تفسیر می‌شود؟

بسم الله الرحمن الرحیم

از لحاظ فرهنگ دینی ما، شکی نیست که تمام کارهای پروردگار بر اساس حکمت است. یکی از این کارها، نزول باران یا حبس آن است که بی‌شک دارای حکمت‌هایی می‌باشد. از جمله این حکمت‌ها می‌توان به مجازات و عقوبت مردم اشاره کرد؛ چنان‌که در برخی روایات به گناهانی مانند ستم قضات و حاکمان در اجرای عدالت و حکم تصریح شده که موجب حبس باران و جلوگیری از نزول برکات آسمانی می‌شود. این مسئله قابل انکار نیست.

با این حال، باید توجه داشت که نمی‌توان هر بارش یا عدم بارش باران را صرفاً به این دلیل نسبت داد. آنچه مسلم است، این است که گناهان و ظلم می‌توانند یکی از علل عدم نزول باران باشند، اما نه لزوماً تنها علت. بنابراین، در تحلیل چنین پدیده‌هایی باید به همه ابعاد و عوامل احتمالی توجه کرد.

این یکی از دلایلش هست.طبیعتاً برای رفع خشکسالی، یکی از راه‌هایی که بسیار بر آن تأکید شده، همین استغفار و توبه کردن و دست کشیدن از گناهان است.این موضوع در قرآن هم به‌صراحت بیان شده است.

در قرآن داریم:

«استَغفِروا رَبَّکُم ثُمَّ توبوا إِلَیهِ یُرسِلِ السَّماءَ عَلَیکُم مِدرارًا»

(از پروردگارتان آمرزش بخواهید، سپس به سوی او توبه کنید تا بارانِ فراوان از آسمان بر شما بفرستد.)

این آیه در دو جای قرآن از کلام پیامبران الهی نقل شده است. جای دیگری هم در قرآن داریم:

«وَلَو أَنَّ أَهلَ القُری آمَنوا وَاتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَیهِم بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالأَرضِ»

(اگر اهل شهرها و آبادی‌ها ایمان می‌آوردند و تقوا پیشه می‌کردند، قطعاً برکات آسمان و زمین را بر آنان می‌گشودیم.)

بنابراین، آنچه مسلّم است، این دو نکته‌ی قرآنی است که ارتباط بین ایمان، تقوا، استغفار و نزول برکات الهی از جمله باران را نشان می‌دهد.

بررسی عوامل معنوی، «بارانی که نمی‌بارد »

مسلماً گناهان در نیامدن باران تأثیر دارند و از طرفی توبه و استغفار هم قطعاً در نزول برکات آسمانی نقش مهمی ایفا می‌کنند. این دو نکته کاملاً روشن و قطعی است.

اما باید توجه داشت که هر بار باران نمی‌بارد، نمی‌توانیم فوراً آن را فقط به گناهان نسبت دهیم. اگرچه گناه می‌تواند یکی از عوامل باشد، اما احتمال وجود عوامل دیگری که موجب محرومیت از باران می‌شوند نیز وجود دارد.

* چرا در برخی کشورهای کافر که مردم مرتکب گناهان می‌شوند، باران فراوان می‌بارد و منابع طبیعی‌شان از ما غنی‌تر است؟

پاسخ این پرسش را باید در سنت الهی «املا و استدراج» جستجو کرد. خداوند در قرآن در چند موضع به این سنت اشاره کرده است.

بر اساس این سنت، گاهی گروهی از بندگان که به کلی از راه حق منحرف شده و کفر می‌ورزند، به شکل مستقیم با بلایایی مانند خشکسالی یا آفات مجازات نمی‌شوند. بلکه خداوند به آنان مهلت می‌دهد و حتی گاهی نعمت‌های ظاهری را برایشان افزایش می‌دهد. این خود نوعی امتحان و نیز فرصتی برای بازگشت است، نه نشانه رضایت الهی از وضعیت آنان.

خداوند برای کسانی که به کلی از راه حق منحرف شده‌اند، زندگی مادی دنیا را فراهم می‌کند، اما عقوبت کامل را برای آخرت آنان نگه می‌دارد. این یکی از سنت‌های الهی است. در مقابل، برخی از بندگان که اصول کلی زندگیشان سالم است - یعنی به توحید، نبوت پیامبر اسلام و معاد اعتقاد دارند اما مرتکب گناهانی می‌شوند، به حال خود رها نمی‌شوند.

خداوند برای اینکه فرصت توبه داشته باشند و آخرتشان کاملاً تباه نشود، مجازات‌هایی مانند خشکسالی و دیگر عقوبت‌های دنیوی را برایشان مقرر می‌کند. اینگونه برخوردها در واقع لطفی است تا بندگان از گناهان خود بازگردند و مسیر هدایت را ادامه دهند.

پس وقتی می‌بینیم خداوند برخی جوامع را با خشکسالی مجازات می‌کند، اما در مقابل، گروهی دیگر با وجود گناهان بسیار و حتی بی‌اعتقادی، از رفاه مادی برخوردارند، باید بدانیم این نشانه رها شدن و طردشدگی آنان از درگاه الهی است. این همان سنتی است که در آیات و روایات به آن اشاره شده است.

گفت‌وگو از: سمیرا گلکار