شناسهٔ خبر: 74199175 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: طرفداری | لینک خبر

چرا خدا (واجب الوجود) باید یکی باشد؟

صاحب‌خبر -

چرا خدا باید یکی باشه اصلا؟ 

آقا شاید 5 تا خدا داشته باشیم! نه؟ 

 

پرسش اصلی شاید این باشه که

توحید یه ویژگی عقلی برای خداست یا که نه مثل مثلا کتب آسمانی یه چیز ایمانی هست نه عقلی. 

​​​​​​. 

پرسش فوق‌العاده مهم و عمیقی هست

 

وحدت واجب الوجود

یعنی: چرا «واجب الوجود» (خدا) نمی‌تواند متعدد باشد؟ چرا فقط یکی است و حتی تعدد واجبین _عقلاً_ محال است؟

 

۱. تعریف واجب الوجود

واجب الوجود یعنی موجودی که وجودش هیچگونه وابستگی و امکان عدم ندارد؛ ذات او عین وجود است، هیچ نقص و محدودیتی ندارد، و وجودش قائم به خود (بی‌نیاز از غیر) است.

 

۲. فرض تعدد (ایجاد تناقض)

فرض کن دو واجب الوجود موجود باشد:  

به فرض اسامی «الف» و «ب».

 

۳. تحلیل دقیق فلسفی

الف) تمایز باید به «امری» باشد:

اگر «الف» و «ب» دو واجب باشند، باید به دلیلی از هم متمایز باشند.  

 

سؤال:  

تمایز این دو واجب به چیست؟ فقط دو حالت دارد:

1. یا به _وجود_ متمایزند

   - یعنی وجود «الف» غیر از وجود «ب» است.

   - اما هر دو "عین وجود"اند، و هیچ محدودیتی ندارند. پس هیچ قید و مرزی ندارند تا تمایز پیدا شود.

   - تمایز فقط وقتی معنی دارد که وجود محدود و مقید باشد (مثلاً انسان بودن در مقابل سنگ بودن).

   - در واجب الوجود، هر دو بی‌نهایت، نامحدود و عین وجودند؛ پس تمایز محال است.

 

2. یا به _امر زائد بر وجود_ متمایزند (یعنی چیزی غیر از ذات خود واجب)

   - اما ذات واجب فقط «وجود» است و هیچ ترکیب و صفت زائد ندارد؛ هر ترکیبی نشان‌دهنده نیاز، امکان و نقص است که با واجب بودن سازگار نیست.

 

ب) اگر تفاوت، از نقص یا کمال باشد:

اگر «الف» چیزی دارد که «ب» ندارد، یکی از این دو لازم می‌آید:

- اگر آن صفت یا کمال، وجودی است، پس دیگری فاقد کمال است و در نتیجه واجب و کامل نیست.

- اگر زائد و غیرضروری است، پس ترکیب پیدا می‌شود و این با بسیط بودن و واجب بودن نمی‌سازد

--

 

 ۴. نتیجه منطقی (برهان وحدت واجب):

- هرچیزی که زیاد شود (دو شود)، آن امر زائد (ما به الامتیاز) باید یا وجود باشد (محال، چون وجود فقط یکی است) یا غیر وجود باشد (باز هم محال، چون واجب بسیط است و غیر از وجود، چیزی ندارد).

- پس واجب فقط می‌تواند یکی باشد.

- تعدد واجب، مستلزم محدودیت، نقص، نیازمندی یا امکان است که همه با واجب بودن تناقض دارد.

 

---

 

 ۵. خلاصه صورت‌بندی

 

اگر بپذیریم دو واجب الوجود باشد:

- یا هر دو عین کمال نامحدود وجودند ⇒ بی‌تمایزی و در حقیقت یکی‌اند.

- یا یکی فاقد کمالی است که دیگری دارد ⇒ پس ناقص است، پس واجب نیست.

 

---

 

تقریب منطقی ساده (فارسی و نمادین):

1. واجب الوجود باید نامحدود و مطلق باشد.

2. هر محدودیتی نشانه نقص یا وابستگی است.

3. اگر دو واجب فرض شوند، تمایزشان جز با محدودیت یا نقص ممکن نیست.

4. پس تعدد واجب منطقا محال است.

 

---

 

جمع‌بندی نهایی با جمله طلایی فلسفی:

> **"امکان ندارد دو موجود که هر دو نامحدود و عین وجود صرف باشند، از یکدیگر متمایز شوند. هر جا تعدد هست، حد و نقص هست؛ و واجب الوجود مبرا از هر حد و نقص است؛ پس فقط یکی است."**