فرارو
حالا چند روز پس از آن اتفاق تلخ، مبینا در گفتوگویی بیستوچند دقیقهای به طور کاملا یکطرفهای با گفتن «من»های بیشمار، از مردم خواسته از او این قدر متنفر نباشند. البته که او تاکید میکند از کرده پدر پشیمان نیست و اگر جای پدر بود، حتما سیلی محکمتری هم به گوش پیشکسوت تکواندو میزند. احتمالا به این دلیل که مبینا، مدالآور المپیکی ایران، را نشناخته و مقابل بقیه، رفتاری که در شان او باشد را انجام نداده است.
داستان اخیری که مبینا را سر زبان انداخته چندان موضوع پنهانی نیست. او پس از اتمام کلاسش در تکواندو که جای خواهر هادی ساعی در زمان غیبتش را پر کرده و مشغول مربیگری بوده، در اعتراض پیشکسوت تکواندو که جای پدربزرگش را داشته که زودتر کلاس را تخلیه کنند، حاضرجوابی و تهدید کرده که اسمش را میدهد تا مسئولان هیئت، به حسابش برسند. البته این روایتی است که استاد پیرهادی از این داستان کرده. مبینا به تازگی روایت را به گونهای دیگر پیش برده و گفته او من را نشناخت و شان من را زیر سوال برد برای همین جلسه عذر خواهی از من ترتیب داده شد . بعد هم با چشمانی اشکبار ماجرا را برای پدر تعریف کرده و پدر هم در جلسه سازش، به جای حلوفصل کردن ماجرا، سیلی محکمی به گوش استاد پیرهادی میزند و قبل از ورود پلیس، از دری دیگر، محل را ترک میکند.