جهان صنعت نیوز، تنها یک دهه پیش، ایالات متحده پیشگام فناوری پهپاد در جهان بود؛ از «پریدیتور» گرفته تا «ریپر» برای شناسایی و شکار تروریستها در اقصینقاط جهان. اما اکنون، با رشد انفجاری پهپادهای ارزان، سبک و چندمنظوره در میدانهای نبرد اوکراین، اسرائیل و روسیه، آمریکا دیگر پرچمدار این حوزه نیست.
امروز، پهپادها با هزینهای معادل چند صد دلار، به ابزارهایی برای شناسایی، حمله، انتقال تجهیزات و حتی امداد در خط مقدم تبدیل شدهاند. برخلاف سیستمهای پیچیده و کنترلشده از راه دور آمریکایی، بسیاری از پهپادهای جدید توسط سربازان درون سنگر یا در عمق خاک دشمن استفاده میشوند.
با وجود وعدههای اخیر وزیر دفاع آمریکا برای «احیای سلطه پهپادی»، بیشتر سامانههای ارتش هنوز گران، سنگین و در مراحل آزمایشی هستند. پهپادهای جدید نیروی هوایی و زمینی آمریکا هرکدام از دهها هزار تا میلیونها دلار قیمت دارند، در حالی که اوکراین ماهانه از حدود ۲۰۰ هزار پهپاد ارزان استفاده میکند. حتی با افزایش بودجه، هنوز زیرساختی برای تولید چنین حجمی از پهپادها در آمریکا وجود ندارد.
اما مشکل صرفاً مالی یا فنی نیست؛ ریشه در باورهای عمیق نظامیگری آمریکایی دارد. برای شصت سال، دکترین نظامی آمریکا بر این اصل بنا شده که با فناوریهای پیشرفته، از راه دور، با حداقل تلفات انسانی و در زمان کوتاه باید پیروز شد. همین باور، نظامیگری آمریکا را به سمت سیستمهایی گران و بزرگ سوق داده که در میدانهای جنگ امروز کارایی لازم را ندارند.
از زمان جنگ ویتنام، ارتش آمریکا به دنبال راهی برای جایگزینی انسان با ماشین در ماموریتهای خطرناک بود. در دهه ۱۹۸۰ با ظهور فناوریهای دیجیتال، تمرکز بر ساخت تسلیحات هوشمند، ماهوارهها و پهپادهای شناسایی بیشتر شد. اما این ابزارها هرگز نتوانستند جای دکترین سنتی و پرهزینه ارتش را بگیرند.
پس از جنگ خلیج فارس، دکترین جنگی آمریکا بر اساس «ضربات سریع، دقیق و کمهزینه انسانی» شکل گرفت. در همین دوره بود که پهپادها نقش محوری پیدا کردند، اما عمدتاً در قالب هواپیماهای گران و تحت کنترل کامل نیروی هوایی که حتی در مأموریتهای زمینی دخالت موثری نداشتند.
پس از حملات ۱۱ سپتامبر، پهپادها به بخش جداییناپذیر جنگهای آمریکا در افغانستان، عراق، سوریه و یمن تبدیل شدند. اما این پهپادها هنوز بهشکل گران، غیرقابل انعطاف و وابسته به ساختارهای سلسلهمراتبی طراحی شده بودند؛ برخلاف کاربردهای امروزی آنها در جنگهای چریکی و فرسایشی.
این موضوع در مقایسه با تاکتیکهای نوین اوکراین و اسرائیل به وضوح مشخص میشود؛ کشورهایی که از پهپادهای دوربیندار، انتحاری و تأمینکننده در خط مقدم به شکل خلاقانه استفاده میکنند.
اکنون، با تشدید جنگهای فرسایشی و تغییر شیوه نبرد در دنیا، ایالات متحده برای بقا در میدان رقابت نظامی باید به یک سؤال اساسی پاسخ دهد: آیا میخواهد با واقعیتهای جدید جنگ سازگار شود یا همچنان به رویاهای قدیمیاش دل خوش کند؟
برنامهریزان دفاعی باید پیش از اختصاص بودجه به نسل جدید پهپادها، ابتدا «دکترین پیروزی» خود را بازتعریف کنند. این شامل بازنگری در باور به تلفات صفر، بازنگری در سیاست خرید تسلیحات، واگذاری ابتکار به یگانهای کوچکتر و اصلاح قوانین بوروکراتیک نظامی است.
تنها در این صورت است که آمریکا میتواند استراتژی دفاعی خود را برای قرن بیستویکم بازسازی کرده و از بازندهشدن در نبردهای آینده جلوگیری کند.