رویداد۲۴ نوشت: تنها دو قسمت از برنامه «ماجرای جنگ» بهتهیهکنندگی حوزه هنری و اجرای جواد موگویی روی آنتن رفت، اما همانقدر هم برای تعطیلیاش کافی بود. موگویی در صفحه شخصیاش اعلام کرده که برنامهاش نهتنها از تلویزیون حذف شده، بلکه حتی اجازه ادامه انتشار آن در فضای مجازی هم داده نشده است. این در حالی است که طبق ادعای مجری برنامه، «ماجرای جنگ» با استقبال چشمگیری مواجه شده بود و ظرف چند روز میلیونها بازدید داشته است.
اما علت تعطیلی چه بود؟ در ظاهر، هیچ توضیح رسمیای از سوی تلویزیون یا حوزه هنری ارائه نشده؛ اما نشانهها و حواشی اطراف برنامه، بهخصوص پخشنشدن گفتوگوی عباس عراقچی، از چالشی بزرگ در روایت جنگ حکایت دارد: صداوسیما همچنان تحمل شنیدن روایتهایی متفاوت از روایت رسمی را ندارد؛ حتی اگر این روایت از زبان یکی از دیپلماتهای امنیتی نظام باشد.
سانسور عراقچی؛ نقطه شکست؟
یکی از جنجالیترین بخشهای ماجرا، حذف کامل گفتوگوی ضبطشده با عباس عراقچی است. به گفته منابع نزدیک به برنامه، بخش مهمی از آنچه بهعنوان قسمت سوم «ماجرای جنگ» آماده شده بود، روایت عراقچی از نقش سیاست خارجی در پایان جنگ تحمیلی بود؛ روایتی که ظاهراً برای پخش در صداوسیما بیش از حد "پیچیده" یا "غیرهمسو" تلقی شده و کنار گذاشته شده است.
همین حذف و عدم همراهی با پخش ادامه برنامه، به اختلاف جدی میان تهیهکننده، مجری و بخشهایی از صداوسیما انجامید و در نهایت، تعطیلی کامل «ماجرای جنگ» را رقم زد. موگویی در یادداشت اینستاگرامیاش با لحنی انتقادی نوشته: «شما حتی برنامه را در نت هم تحمل نکردید! ماجرا میخواست غبار از حقیقت جنگ بزداید، اما شما در غبارآلودگی راحتترید.»
تلویزیون، روایت رسمی و دوگانهسازی رسانهای
انتقاد موگویی از آنچه «دوقطبیسازی رسانهای» و «تیغزدن بر پیکر شهدا» خوانده، ناظر به تناقضی است که سالهاست منتقدان رسانه ملی به آن اشاره میکنند: صداوسیما نهتنها صدای منتقدان را پخش نمیکند، بلکه گاه حتی از پخش صدای نیروهای درونسیستمی با روایت متفاوت هم پرهیز دارد.
او مینویسد: «به همان دوقطبیسازی در تلویزیون ادامه بدهید. همانطور که وقتی زورتان در جلسات شورای امنیت به منطقهای فرماندهان نرسید، در آنتن زنده فرماندهان را ترسو خواندید! جماعت حزبالهی دغدغهمند و دلسوز را شوراندید علیه سپاه و دولت. بعد از شهادتشان نیز همچنان بر پیکرشان تیغ میکشید»
وی با لحن تندتری ادامه میدهد: «ماجرا میخواست «تولید قدرت» کند. تکلیف شبهات و سوالات جنگ را روشن کند و غباربزداید از تفرقهافکنی شما. اما حیات شما در غبارآلودگی است، نه شفافسازی. نفع شما در پاسخ ندادن به سوالات و بایگانیکردن حقایق است و تصویرسازی «شکست» از این جنگ! چرا؟ چون پیروزی در این جنگ، یعنی قدرتمندی وضع موجود؛ و این خلاف راهبرد حاکم بر صداوسیماست».
موگویی در بخش دیگری از یادداشت خود، به صراحت از سیاستهای رسانه ملی انتقاد میکند و مینویسد: «نام خود را گذاشتهاید هسته سخت نظام! ولی سخت در پی دوگانهسازی در کشورید؛ و این تنها اندوختهتان برای انتخابات آینده است.»
این متن موگویی بهوضوح حکایت از آن دارد که تعطیلی برنامه، نه به دلیل ضعف محتوایی، بلکه به دلیل تضاد روایی بوده است.
آینده روایت رسمی در رسانههای حکومتی
تعطیلی برنامهای مانند «ماجرای جنگ» که از دل نهادهای رسمی مانند حوزه هنری تولید شده، نشاندهنده آن است که حتی روایتهای درونحاکمیتی نیز اگر زاویهای ولو اندک با روایت رسمی داشته باشند، به حاشیه رانده میشوند.
با تعطیلی این برنامه، بار دیگر این پرسش جدی در افکار عمومی مطرح شده که مرز تحمل رسانه رسمی برای روایتهای متفاوت تا کجاست؟ و آیا روایت رسمی، دیگر حتی روایتهای منتقد درونسیستم را هم برنمیتابد؟
رویداد۲۴ نوشت: تنها دو قسمت از برنامه «ماجرای جنگ» بهتهیهکنندگی حوزه هنری و اجرای جواد موگویی روی آنتن رفت، اما همانقدر هم برای تعطیلیاش کافی بود. موگویی در صفحه شخصیاش اعلام کرده که برنامهاش نهتنها از تلویزیون حذف شده، بلکه حتی اجازه ادامه انتشار آن در فضای مجازی هم داده نشده است. این در حالی است که طبق ادعای مجری برنامه، «ماجرای جنگ» با استقبال چشمگیری مواجه شده بود و ظرف چند روز میلیونها بازدید داشته است.
اما علت تعطیلی چه بود؟ در ظاهر، هیچ توضیح رسمیای از سوی تلویزیون یا حوزه هنری ارائه نشده؛ اما نشانهها و حواشی اطراف برنامه، بهخصوص پخشنشدن گفتوگوی عباس عراقچی، از چالشی بزرگ در روایت جنگ حکایت دارد: صداوسیما همچنان تحمل شنیدن روایتهایی متفاوت از روایت رسمی را ندارد؛ حتی اگر این روایت از زبان یکی از دیپلماتهای امنیتی نظام باشد.
سانسور عراقچی؛ نقطه شکست؟
یکی از جنجالیترین بخشهای ماجرا، حذف کامل گفتوگوی ضبطشده با عباس عراقچی است. به گفته منابع نزدیک به برنامه، بخش مهمی از آنچه بهعنوان قسمت سوم «ماجرای جنگ» آماده شده بود، روایت عراقچی از نقش سیاست خارجی در پایان جنگ تحمیلی بود؛ روایتی که ظاهراً برای پخش در صداوسیما بیش از حد "پیچیده" یا "غیرهمسو" تلقی شده و کنار گذاشته شده است.
همین حذف و عدم همراهی با پخش ادامه برنامه، به اختلاف جدی میان تهیهکننده، مجری و بخشهایی از صداوسیما انجامید و در نهایت، تعطیلی کامل «ماجرای جنگ» را رقم زد. موگویی در یادداشت اینستاگرامیاش با لحنی انتقادی نوشته: «شما حتی برنامه را در نت هم تحمل نکردید! ماجرا میخواست غبار از حقیقت جنگ بزداید، اما شما در غبارآلودگی راحتترید.»
تلویزیون، روایت رسمی و دوگانهسازی رسانهای
انتقاد موگویی از آنچه «دوقطبیسازی رسانهای» و «تیغزدن بر پیکر شهدا» خوانده، ناظر به تناقضی است که سالهاست منتقدان رسانه ملی به آن اشاره میکنند: صداوسیما نهتنها صدای منتقدان را پخش نمیکند، بلکه گاه حتی از پخش صدای نیروهای درونسیستمی با روایت متفاوت هم پرهیز دارد.
او مینویسد: «به همان دوقطبیسازی در تلویزیون ادامه بدهید. همانطور که وقتی زورتان در جلسات شورای امنیت به منطقهای فرماندهان نرسید، در آنتن زنده فرماندهان را ترسو خواندید! جماعت حزبالهی دغدغهمند و دلسوز را شوراندید علیه سپاه و دولت. بعد از شهادتشان نیز همچنان بر پیکرشان تیغ میکشید»
وی با لحن تندتری ادامه میدهد: «ماجرا میخواست «تولید قدرت» کند. تکلیف شبهات و سوالات جنگ را روشن کند و غباربزداید از تفرقهافکنی شما. اما حیات شما در غبارآلودگی است، نه شفافسازی. نفع شما در پاسخ ندادن به سوالات و بایگانیکردن حقایق است و تصویرسازی «شکست» از این جنگ! چرا؟ چون پیروزی در این جنگ، یعنی قدرتمندی وضع موجود؛ و این خلاف راهبرد حاکم بر صداوسیماست».
موگویی در بخش دیگری از یادداشت خود، به صراحت از سیاستهای رسانه ملی انتقاد میکند و مینویسد: «نام خود را گذاشتهاید هسته سخت نظام! ولی سخت در پی دوگانهسازی در کشورید؛ و این تنها اندوختهتان برای انتخابات آینده است.»
این متن موگویی بهوضوح حکایت از آن دارد که تعطیلی برنامه، نه به دلیل ضعف محتوایی، بلکه به دلیل تضاد روایی بوده است.
آینده روایت رسمی در رسانههای حکومتی
تعطیلی برنامهای مانند «ماجرای جنگ» که از دل نهادهای رسمی مانند حوزه هنری تولید شده، نشاندهنده آن است که حتی روایتهای درونحاکمیتی نیز اگر زاویهای ولو اندک با روایت رسمی داشته باشند، به حاشیه رانده میشوند.
با تعطیلی این برنامه، بار دیگر این پرسش جدی در افکار عمومی مطرح شده که مرز تحمل رسانه رسمی برای روایتهای متفاوت تا کجاست؟ و آیا روایت رسمی، دیگر حتی روایتهای منتقد درونسیستم را هم برنمیتابد؟