
روزبه دلاور| تیم ملی والیبال ایران پس از نمایشهای قابل قبول و کسب نتایج امیدوارکننده در مرحله گروهی لیگ ملتهای والیبال، با کولهباری از تجربه و امید به میهن بازگشت.
به گزارش روزنامه اعتماد، در همین راستا، رویکرد سرمربی «پیاتزا» در استفاده از پتانسیل جوانان که پیشتر نیز مشهود بود در لیست جدید تیم ملی برای مسابقات قهرمانی جهان نیز پررنگتر از همیشه به چشم میخورد. اما نکته قابل توجه و شاید بحثبرانگیز این لیست، عدم دعوت از «میلاد عبادیپور» کاپیتان و یکی از باتجربهترین بازیکنان تیم ملی است. تصمیمی که سوالات بسیاری را در ذهن اهالی والیبال ایجاد کرده است. به همین بهانه گفتوگویی با «محمد شعبانخمسه» کارشناس والیبال کشورمان، ترتیب دادهایم تا ابعاد فنی و مدیریتی این تغییرات را بررسی کنیم. گفتوگوی اختصاصی «اعتماد» با این کارشناس را در ادامه میخوانید.
ارزیابی کلی شما از نفرات دعوت شده به اردوی تیم ملی چیست؟
بچههایی که در لیگ ملتها عملکرد خوبی داشتند، حضور دارند و آن چند نفری که در تیم ملی «ب» بودند و جایشان در تیم ملی «الف» خالی بود، مثل رمضانی و حاجیزاده که حقشان بود دعوت شوند هم اضافه شدند. آنها اگر این شرایط جنگ در کشور پیش نمیآمد، قطعا در هفتههای دوم و سوم به تیم ملی اضافه میشدند، اما دچار بدشانسی شدند و از این قافله عقب ماندند. از نظر من تمام بچههایی که استحقاق دعوت به تیم ملی را داشتند در لیست آقای پیاتزا هستند.
برای بعضی از پستهای حساس نفرات جوانی دعوت شدهاند. به نظر شما رویکرد پیاتزا چه بوده که این انتخابها را داشته است؟
به هر حال ما یک تغییر نسلی را ایجاد کردیم و بدنه تیم را به قدری جوان کردیم که دومین تیم جوان لیگ ملتها لقب گرفتیم. وقتی بدنه اصلی تا این حد جوان میشود، قطعا دعوت یکسری بازیکنان جوان به اردوی تیم ملی اتفاق میافتد که نکته عجیبی نیست. یک وقت میبینید بدنه تیم ملی باتجربه است و از بازیکنان جوان دعوت میکنند که خیلی نمیتوانند کمک کنند، اما وقتی بدنه اصلی تا این حد جوان شده، به نظرم خیلی قشنگتر است که یک تیم جوانتر هم روی نیمکت باشد تا اعتماد به نفس پیدا کنند تا در عین جوانی با تلاش زیاد و استحقاق بتوانند جزو دعوتشدگان باشند و از همینها میتوانند در تیم «ب» استفاده کنند. حتما نباید این گروه دعوت شده در ارنج تیم «الف» ما در بیایند، میتوانند در این گروهها در کنار باتجربهترها آبدیده شوند و استرسشان کم و اعتماد به نفسشان بیشتر شود و با تفکرات پیاتزا آشنا شوند تا هم به بدنه تیم «ب» ما کمک کنند و هم پشتوانهای برای تیم «الف» باشند.
از نظر شما دعوت این جوانها ریسک نیست و سرمایهگذاری برای آینده به حساب میآید؟
بله، صد درصد. جوانهای ما در شروع با ذهنیت عمومی مواجه بودند که برای کسب تجربه عازم لیگ ملتها میشوند و شاید کسی توقعی از آنها برای بردهای آنچنانی نداشت. حتی مدل ارنج و تغییرات تیم هم موید همین بود اما آنقدر که این بچهها خوب ظاهر شدند که نگرش همه، به خصوص پیاتزا هم عوض شد و رفتند دنبال کسب نتیجه. این بچهها در حالی که جوان هستند، اما بسیار با انگیزه و پرتلاش و در خدمت تیم کار میکردند و برای همین در مرحله اول اعتماد به جوانها، جواب مثبت گرفته پس چرا در ادامه بیاییم این زنجیره را قطع کنیم؟ از جوانها در اردوها استفاده میکند تا آبدیدهتر و بهتر باشند، چون آینده تیم ملی باز هم برای جوانهاست.
نقاط ضعف و قوت نفرات جدید دعوت شده نسبت به اسامی قبلی در چیست؟
بزرگترین نقطه قوت تیم ما این بود که همه در یک شرایط و لِوِل نزدیک به هم بودند که خیلی دلچسب و خوب بود که این همدلی را بین تمام بچهها شکل داد. تمام بچههایی که از بیرون آمدند در نهایت تلاش و جنگندگی آمدند و بچههایی که با اینها تعویض شدند و کنار بچههایی که در زمین بودند از بس به خوبی یکدیگر را همپوشانی میکردند که مدتها بود که تا این حد همدلی و یکدستی را در تیم ملی بزرگسالان ندیده بودیم و کاملا احساس میشد. اما از طرفی باید قبول کنیم که میزان شناختی که سرمربی باید از بازیکنان یا بازیکنان از نظر روانی از سرمربی داشتند، میتوانست هماهنگتر باشد که البته زمانش کم بود. اگر این مجموعه یک ماه زودتر با هم بودند و بازیهای تدارکاتی بیشتری داشتند، قطعا با شناخت بیشتری که از هم پیدا میکردند، مطمئن باشید که امریکا را میبردیم. در مجموع، فکر میکنم بهترین اتفاقی که میشد رخ دهد، افتاده و بچهها به یک خودباوری رسیدهاند و خیلی خوب با مربی اخت شدند. فیلمهای در رختکن و مصاحبههای بچهها نشان میدهد که به لحاظ عاطفی خیلی سریع به هم نزدیک شدند و به نسبت به زمان حس همدلی زود انجام شد.
به نظر شما عدم دعوت از میلاد عبادیپور چه دلایلی میتواند داشته باشد؟
آخرین مصاحبهای که از میلاد خواندم، گفت طبق آخرین صحبتهایی که با پیاتزا داشته به او گفته که آماده باشد و بسته به نیاز تیم ممکن است دعوتت کنیم و میلاد هم در عین بزرگی که انتظارش را داشتیم، گفت، مثل سرباز ذخیره در اختیار تیم ملی هستم و هر وقت از من درخواست شد و احساس کردند میتوانم کمک کنم، اعلام آمادگی میکنم. اینکه چه ذهنیتی داشتند را آقای پیاتزا باید جواب بدهد. اما من فکر میکنم انتظارات و نیازی که در آن پست داشته، برطرف شده. بچهها در پستهای مختلف توانستند نمره قبولی بگیرند و قطعا سه، چهار نفری که از تیم «ب» اضافه میشوند قطعا شرایط تیم را پویاتر و رقابت را نزدیکتر میکنند.
صرفنظر از مسائل فنی، خلأ حضور کاپیتان یا بزرگتر در تیم مشکلی ایجاد نمیکند؟
نتایجی که به دست آمد، مؤید این بود که بچهها روز به روز کنار هم بهتر شدند. قطعا و یقینا کسی نمیتواند منکر تجربه و کیفیت فنی بالای عبادیپور باشد، اما این برمیگردد که سرمربی چه تفکری نسبت به این قضیه دارد. ویژگیهای خاص عبادیپور در پست خودش و تجربه و منش و اخلاقش، قطعا در هر مجموعه باشد اثر مثبت دارد، اما در نهایت باید ببینیم آقای پیاتزا چه فکر و نگرشی روی این قضیه دارد.