رسانه در دنیای امروز مهم و تأثیرگذار است، به خصوص در کشورهایی مانند ایران که از تنوع فرهنگی و قومیتی بالایی برخوردارند، رسانهها جایگاه بسیار مهمی در نظام ارتباطی کشور دارند. از نقش رسانهها در نوسازی و توسعه کشور هم نمیتوان چشمپوشی کرد، اما چه رسانههایی میتوانند در فرآیند توسعه کشور مهم باشند. با توجه به نقش پررنگ رسانهها در دنیای امروز، به رسانههایی ملی و فراگیر نیازمندیم یا رسانههای محلی؟
به گزارش ایران، رسانهها به جنبههای گوناگونی میپردازند و با ایجاد امید به زندگی، نیاز روانی افراد جامعه را برطرف و نقش مهمی در افزایش همبستگی اجتماعی ایفا میکنند. از علی اکبر قاضیزاده روزنامه نگار، پژوهشگر حوزه ارتباطات و رسانه در مورد نیاز رسانهای امروز کشور پرسیدیم.
او با بیان اینکه امروز در دنیا رسانه ملی فراگیری به چشم نمیخورد، میگوید: «من در کشورهای دنیا اصطلاح رسانه ملی را ندیدهام. البته در کشورهایی مثل فرانسه، آمریکا حتی کشورهای اسکاندیناوی، دولتها برای اینکه حرفهای خود را به مردم ابلاغ کنند، از روزنامهها یا تلویزیونهای کابلی دولتی استفاده میکنند. این رسانهها برای این است که مردم نظر دولت را بدانند و بتوانند در امور مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی یا روابط خارجی به دولت نمره دهند و دولتها هم بتوانند افکار و دیدگاههای خود را با مردم در میان بگذارند. بنابراین رسانههای محدودی هستند که دولت از محل بودجه عمومی کشور هزینه آنها را پرداخت میکند.»
این پژوهشگر حوزه رسانه با بیان تفاوت این رسانهها با رسانههای غیردولتی میگوید: «در جهان بازار آزاد، رسانههای غیردولتی به صورت بنگاههای اقتصادی اداره میشوند. رسانه مانند یک بنگاه اقتصادی باید هزینههای خود را تأمین کند، آگهی میگیرد، مشتری و فروش دارد و از این منابع هزینههای خود را تأمین میکند. اما رسانههای دولتی دنیا اینگونه نیستند. رسانههای دولتی مثل «تی بیاس» آمریکا خودشان هم میگویند تلویزیون دولت هستند و برنامههایشان هم مربوط به اطلاعات و برنامههای عمومی است. » قاضیزاده توضیح میدهد: «آنها در رسانههای دولتی آگهی ندارند. بودجه از محل دیگری تأمین میشود و معمولاً مخاطبان محدودی دارند.
بیشتر مخاطبان این رسانهها کسانی هستند که میخواهند، بدانند دولت چه میکند یا بودجه عمومی را چگونه مصرف میکند. یا اینکه روابط خارجی دولت چگونه است و در طرحها و برنامههای مختلف چقدر بودجه اختصاص میدهد. این مسائل مورد علاقه عموم مردم نیست و بیشتر متخصصان و کارشناسان حوزههای سیاسی و اقتصادی، مخاطبان این رسانهها هستند.» البته به نظر این استاد ارتباطات، رسانههایی از این دست چندان هم به دنبال مخاطب نیستند، او میگوید: «این رسانهها به دنبال درآمد و مخاطب نیستند. مخاطبانشان به دلیل کنجکاوی یا نوع شغل خود بیشتر به نکتهها، اطلاعات و آمار و ارقام علاقهمند هستند.
اما اینکه همانند رسانه ملی، رسانهای نیروی زیادی داشته باشد، مراکز نمایندگی مختلفی داشته باشد و از بودجههای دولتی، غیردولتی و آگهی استفاده کند را در هیچ کدام از کشورهای دنیا سراغ ندارم. اگر رسانهای از همه این امتیازات برخوردار باشد، دنبال مخاطب هم نباشد و کار خود را بدون توجه به مخاطب ادامه بدهد، به این نتیجه منجر میشود که مردم هم کار خودشان را میکنند و تمایل چندانی به آن رسانه نخواهند داشت.»
مخاطب در رسانه مهم است
اما چرا رسانههای محلی در بیشتر کشورهای دنیا از قدرت اثرگذاری بیشتری برخوردارند؟ قاضیزاده در پاسخ به این سؤال میگوید: «از حدود دهه ۹۰ میلادی امپراطوریهای بزرگ رسانهای مثل «بنیاد تایمز» که به صورت سراسری فعالیت میکردند، کمکم خودشان را کوچک کردند و به این نتیجه رسیدند که سازمانهای بزرگ رسانهای دیگر صرفه اقتصادی ندارند. آنها به سراغ دو مدل رسانه رفتند. یکی از آنها رسانههای محلی بسیار کوچک بود.
تصور کنید یک رادیو به نام رادیو نارمک یا رادیو دارآباد داشته باشیم. این رادیوها میتوانند، آگهی را از همان محله دریافت کنند، یک بازاریاب میتواند از آن منطقه آگهی بگیرد. مدل دوم ایجاد رسانههایی اعم از رادیو و تلویزیون و مطبوعات به شکل بسیار تخصصی بود. » این پژوهشگر رسانه در تعریف رسانه تخصصی میگوید: «تخصص یعنی یک رادیو یا یک کانال تلویزیونی در مورد موسیقی یا رادیویی در مورد کتاب داشته باشیم. به اصطلاح برای تخصصهای کوچک رسانه داشته باشیم.»
به نظر قاضیزاده «چنین رسانههایی نیازی به فضا و هزینههای کمتری داشتند. هر کدامشان با ۵ نفر میتوانست اداره شود، درآمد هم به اندازه هزینهها بود و سود هم داشت و البته هنوز هم دارد.» او با بیان اینکه متأسفانه در ایران از چنین رسانههایی برخوردار نیستیم، توضیح میدهد: «رادیو، تلویزیون یا کانالی که به طور مستقل در مورد نمایش، تئاتر، موسیقی، مد، آشپزی یا هر چیزی که مردم با آن سر و کار دارند، وجود ندارد، اگر هم هست اثرگذاری ندارد. امروز امپراطوریهای رسانهای به دلیل زیانده بودن دیگر به سراغ کارهای بزرگ در حیطه رسانه نمیروند، چون باید بودجه زیادی صرف کنند و مخاطب چندانی هم ندارند.»
این پیشکسوت روزنامهنگاری در پاسخ به این سؤال که چرا بیشتر رسانههای محلی در کشورمان چندان موفق نبودهاند و یا اگر بودهاند بعد از مدتی نیمه کاره رها شدهاند، میگوید: «نمونههای موفقی داشتهایم ولی وابسته به بودجه بودهاند و وقتی نتوانستهایم بودجه تزریق کنیم، نیمه کاره رها شدهاند. اما اگر اول به دنبال آگهی مربوط به تخصصها میرفتند و دوم مخاطبان خود را به خوبی میشناختند، میتوانستند موفق باشند.»
او با تأکید بر اهمیت مخاطبشناسی در رسانهها میگوید: «مخاطبشناسی یعنی سطح، زبان و حتی رنگهای داخل رسانه را میتوانید متناسب با مخاطبان رسانه تعیین کنید. متأسفانه مشکل رسانههای ما این است که مخاطب را نمیشناسیم و در رسانهها به سراغ شناخت مخاطب نمیرویم.
در رسانههای بزرگ و ملی ما اصلاً معلوم نیست، مخاطب چه کسی است. ما برنامه را میسازیم، ببینیم چه کسی کانال را باز میکند و مشتری این حرفهاست. بیش از ۱۸ کانال تلویزیونی از مستند تا انیمیشن و ورزشی و… داریم اما معلوم نیست مشتری این کانالها چه کسی است. اگر هم مشتری داشته باشند سودی برای رسانه ندارد، یعنی از طرف این مشتری علاقهمند، درآمدی هم به رسانه تزریق نمیشود. در دنیا یا از طریق آگهی یا به شکل داوطلبانه مردم از برخی کانالها حمایت ملی میکنند، یعنی هزینهای پرداخت میکنند تا یک کانال تلویزیونی بماند.»
قاضیزاده با تأکید بر اینکه مخاطب رسانه ملی هر روز لاغرتر میشود، توضیح میدهد: «فقط هزینه زیادی از بودجه عمومی مملکت پرداخت میشود، یک درآمد کلان عجیب و غریب هم از آگهیها نصیب این کانالها میشود و مشکل اصلی این است که مخاطب چندانی هم ندارد. یعنی مخاطبی که به این رسانه اعتماد کند متأسفانه هر روز با گذشت زمان کمتر میشود.»
قاضیزاده در مورد اصول مخاطبشناسی که باید مورد توجه رسانهها قرار بگیرد، میگوید: «به نظر یک کارشناس استرالیایی ارتباطات، شما به دو شکل میتوانید غاز شکار کنید؛ یکی اینکه با تفنگ و مقدار زیادی فشنگ آنقدر رو به آسمان شلیک کنید، تا یک غاز عبوری رد شود و به زمین بیفتد، یک روش دیگر اما استفاده از یک تفنگ دوربیندار مجهز و وسایل ضروری شکار است یعنی با برنامهریزی به شکار بروید.
داستان شناخت مخاطب همین است. رسانههای ما مثل مدل اول هستند، هزینه میکنند، بدون اینکه بدانند با چه کسی حرف میزنند. مخاطب چندساله است، سطح تحصیلات، شغل و گرایش سیاسی او چیست. اگر این اطلاعات را نداشته باشید همانند فردی هستید که رو به هوا شلیک میکنید.»