به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا- خطبه شانزدهم نهجالبلاغه، بخشی از نخستین خطبه یا از اولین خطبههای امام علی(ع) در هنگام آغاز حکومت است. این خطبه که در شهر مدینه بیان شده است، پیش از سید رضی در منابع مختلفی مانند اصول کافی، امالی شیخ طوسی، امالی شیخ صدوق، مناقب خوارزمی و برخی از منابع اهل سنت نقل شده است.
اگرچه سید رضی، همه خطبهها، نامهها و حکمتهای نهجالبلاغه را به شکلی گزیده و با نگاه به فصاحت و بلاغت آنها انتخاب کرده است و به بیانی دیگر، همه آنچه در این کتاب آمده است، از بلاغتی خاص برخوردار است، اما فصاحت و بلاغت امام علی (ع) در این خطبه بهگونهای است که گردآورنده نهجالبلاغه در تمجید از آن مینویسد: «در این کلمات ریزهکاریهایی از فصاحت است که زبان قدرت شرح آن ندارد و انسان به درههای عمیق آن نمیرسد و این اعتراف را تنها پیشگامان با سابقه در فصاحت درک میکنند.»
روشن است که با این بیان سید رضی، نگارش شرحی هرچند کوتاه بر این خطبه بلند، به سادگی ممکن نیست، اما تلاش میشود در حدی مختصر، به برخی از معارف این خطبه اشاره شود.
امام علی (ع) در این خطبه، با اشاره به حوادث بعد از دوران پیامبر اکرم (ص) و دوری مردم از هدایت و امامت فرمودند:
«ذِمَّتِی بِمَا أَقُولُ رَهِینَةٌ وَ أَنَا بِهِ زَعِیمٌ إِنَّ مَنْ صَرَّحَتْ لَهُ الْعِبَرُ عَمَّا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْمَثُلَاتِ حَجَزَتْهُ التَّقْوَی عَنْ تَقَحُّمِ الشُّبُهَاتِ. أَلَا وَ إِنَّ بَلِیَّتَکُمْ قَدْ عَادَتْ کَهَیْئَتِهَا یَوْمَ بَعَثَ اللَّهُ نَبِیَّهُ (ص) وَ الَّذِی بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً...
آنچه میگویم به عهده میگیرم، و خود به آن پایبندم. کسی که عبرتها برای او آشکار شود، و از عذاب آن پند گیرد، تقوا و خویشتنداری او را از سقوط در شبهات نگه میدارد. آگاه باشید، تیرهروزیها و آزمایشها، همانند زمان بعثت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم بار دیگر به شما روی آورده است. سوگند به خدایی که پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم را به حق مبعوث کرد، سخت آزمایش میشوید، چون دانهای که در غربال ریزند.»
حضرت در بخش دیگر این خطبه، ضمن تأکید چندینباره بر اهمیت تقوای فردی و اجتماعی در هنگام فعالیتهای سیاسی و عمومی، میفرمایند:
«هَلَکَ مَنِ ادَّعَی وَ خَابَ مَنِ افْتَرَی. مَنْ أَبْدَی صَفْحَتَهُ لِلْحَقِّ هَلَکَ وَ کَفَی بِالْمَرْءِ جَهْلًا أَلَّا یَعْرِفَ قَدْرَهُ. لَا یَهْلِکُ عَلَی التَّقْوَی سِنْخُ أَصْلٍ وَ لَا یَظْمَأُ عَلَیْهَا زَرْعُ قَوْمٍ. فَاسْتَتِرُوا فِی بُیُوتِکُمْ وَ أَصْلِحُوا ذَاتَ بَیْنِکُمْ وَ التَّوْبَةُ مِنْ وَرَائِکُمْ. وَ لَا یَحْمَدْ حَامِدٌ إِلَّا رَبَّهُ وَ لَا یَلُمْ لَائِمٌ إِلَّا نَفْسَهُ...
ادعاکننده باطل نابود شد، و دروغگو زیان کرد، هر کس با حق درافتاد هلاک گردید. نادانی انسان همین بس که قدر خویش نشناسد. آنچه بر اساس تقوا پایهگذاری شود، نابود نگردد. کشتزاری که با تقوا آبیاری شود، تشنگی ندارد.»
سید علیاصغر حسینی/ ابنا
...................
پایان پیام