شاید فیلم خانهی افسانه احمدی را که پس از حمله اسرائیل به زندان اوین تخریب شد در اینستاگرام دیده باشید. خانهی او در خیابان احمدپور، دیوار به دیوار زندان اوین است. در آپارتمان خانم احمدی کسی کشته نشده، مصدوم جسمی داشتهاند. تعدادی از همسایگان او نیاز مبرم به یک درمانگر دارند. افسانه احمدی مصاحبهی کوتاهی با انصاف نیوز داشته و از شرایط امروز خود و سایر جنگزدههای مانند خودش گفته.


هرچند هتلها به راحتی در اختیار جنگزدگان قرار گرفته و میگیرد و خدماتشان نیز خوب است اما زندگی در هتل با خانه متفاوت است و شهروندان انتظار دارند دولت شرایطی فراهم کند تا بتوانند دوباره خانهای برای زندگی کردن داشته باشند. موضوع مهم دیگری که در این مصاحبه مطرح شد تامین مالی جنگزدههایی بود که سرمایهی زندگی یا وسایل امرار معاشِشان را از دست دادهاند.
اگر فیلمی که برای بار اول از خانهی خانم احمدی منتشر شده بود را دیده باشید ممکن است فقط خرد شدن پنجرهها به چشمتان بیاید اما دیوارها، سقف، تاسیسات، درها و… هم آسیب دیدهاند. وضعیت در طبقات پایین آپارتمان آنها بدتر است. هرچند کسی در آپارتمان انها کشته نشده و فقط آسیب جسمی دیدهاند اما بعضیها آسیب جدی روانی دیدهاند: شبا خواب آروم ندارن. یهو بلند میشن جیغ میکشَن.



یکی از موشکهای حمله اسرائیل به اوین در حیاط خانهی افسانه احمدی افتاده است اما منفجر نشده. شهرداری چندباری برای بازدید آمده و قیمت خسارتها را برآورد و سیاهه کرده است. ماموران حکم به بازسازی آپارتمان خانم احمدی و همسایگانشان دادهاند.
خانم احمدی از حکم بازسازی ناراضی نیست اما میگوید خسارتهایی که زندگیاش دیده فقط محدود به در و پنجره و نقاشی نمیشود و او نیاز به وسایل ضروری زندگی مانند یخچال و گاز و… هم دارد.
هتل به راحتی در اختیار افراد قرار میگیرد. آسیبدیدگان تهرانی در هتل لاله، هتل شیان و هتل پونک ساکن شدهاند. افسانه احمدی نیز چند صباحی در هتل زندگی کرده اما زندگی برایش سخت شده و ترجیح داده در خانهی یکی از دوستان زندگی کند: شما مسافرت هم که میری دیگه بعد چند روز دلت میخواد برگردی خونهی خودت! هتل خوب هم باشه با خونه فرق داره!
افسانه گلایه دارد که چرا مسئولان در رسیدگی به وضعیت آنان تعلل میکنند: دو ماه که وضعیتمون همینه! چرا زودتر رسیدگی نمیکنن؟! شرایط هتل، شرایط زندگی نیست! انتظار داریم دولت پشت ما وایسه. ما سیاسی نیستیم.
او حرفش را اینطور ادامه داد: یک نفر نبود بپرسد «اصلا چیزی در جیبَت هست؟ سقوط کردیم به نیازهای اول هرم مزلو!» شغل خود خانم احمدی خیاطیست. کارگاه خیاطیاش هم در خانه است: شانس آوردم چرخ خیاطیا سالمَن!
انتهای پیام