به گزارش گروه رسانهای شرق،
در این یادداشت آمده است که این جریان، با تابلوی «صیانت فرهنگی» وارد میدان شده اما در عمل با سیاستهایی چون فیلترینگ گسترده، حذف پلتفرمهای بومی و فشارهای قضایی و رسانهای، موجب فروپاشی اکوسیستم نوپای دیجیتال کشور شده است.
فرهیختگان دو خطای راهبردی این جریان را چنین تحلیل کرده است:
۱. نابودی ظرفیتهای داخلی بهجای اصلاح و تقویت
در سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۰، ایران شاهد رشد چشمگیر وبلاگستان فارسی، شبکههای اجتماعی بومی مانند کلوب، و خدمات دیجیتال داخلی مانند پارسیجو بود. اما بهجای حمایت، با برچسبهایی مانند «ناامن بودن»، فضای رشد این پلتفرمها محدود شد و با فشارهای قضایی، پروندهسازی و اقدامات بازدارنده، بسیاری از این خدمات به تعطیلی کشیده شدند.
گزارش تأکید میکند که در سایر کشورها، پلتفرمهای بومی—even با ضعفها و نقدهای محتوایی—بهعنوان دارایی راهبردی محافظت میشوند، نه آنکه نابود شوند. اما در ایران، نگرش سلبی منجر به ریزِش کاربران، مهاجرت نخبگان دیجیتال، و تضعیف حاکمیت رسانهای کشور شده است.
۲. گسترش بازار فیلترشکنها و نابودی ابزار حکمرانی
از سال ۱۳۹۶، با فیلتر شدن تلگرام، اینستاگرام، واتساپ و حتی ابزارهای توسعه نرمافزار و کسبوکار، بازار فیلترشکنها در ایران به رشد انفجاری رسیده است. طبق برآورد مرکز ملی فضای مجازی، در سال ۱۴۰۲، گردش مالی این بازار به بیش از ۲۵۰۰ میلیارد تومان رسیده است و بیش از ۳۰٪ نصبهای نرمافزاری به فیلترشکنها اختصاص داشتهاند.
فرهیختگان این روند را موجب «بیاثر شدن ابزار فیلترینگ» و ناتوانی حکمرانی در چانهزنی با پلتفرمهای بینالمللی دانسته و تصریح میکند که عملاً هم زیرساخت داخلی از دست رفته و هم ابزار فشار بر فضای خارجی نابود شده است.
در پایان،نوشته هشدار میدهد که سیاستهای مبتنی بر «تحلیلهای غیرتخصصی، تصور توطئهمحور و نگاه امنیتی تنگنظرانه» موجب فروپاشی تدریجی اعتماد عمومی و فقر پلتفرمی شدهاند.
فرهیختگان تأکید میکند: اگر قرار است حکمرانی فضای مجازی در ایران به تعادل برسد، باید ابتدا کارنامه این جریان مشخص بازخوانی، شفافسازی و از چنبره تصمیمگیری خارج شود. حکمرانی دیجیتال، عرصه حذف نیست؛ میدان تعامل، گفتوگو و عقلانیت جمعی است
آخرین اخبار سیاست را از طریق این لینک پیگیری کنید.