شناسهٔ خبر: 73853642 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: طرفداری | لینک خبر

جامی جهانی با صندلی‌های خالی؛ جام جهانی باشگاه‌های اینفانتینو و فیفا یک افتخار برای فوتبال نیست

جام جهانی باشگاه‌ها آغازگر دوران پرافتخار تازه‌ای برای فوتبال نیست، هرچند جانی اینفانتینو تلاش می‌کند چنین وانمود کند.

صاحب‌خبر -

طرفداری | جام جهانی باشگاه‌ها در اولین دوره‌اش خالی از شگفتی نبود. اما استقبال از این تورنمنت پایین بوده و رئیس فیفا مورد انتقاد قرار گرفته است.

جانی اینفانتینو هیچ تردیدی ندارد. رئیس فیفا می‌گوید این جام جهانی باشگاه‌ها نمایانگر «عصر تازه‌ای در فوتبال باشگاهی» و یک «انفجار بزرگ» در تاریخ بزرگ‌ترین ورزش دنیاست.

مدت‌هاست با همین لحن حرف می‌زند؛ با شور و شوقی افراطی، گاه دیوانه‌وار، طبل تبلیغ برای نسخه‌ گسترش‌یافته‌ جام جهانی باشگاه‌ها را می‌کوبد. همین اغراق‌ها در صفحه‌ اینستاگرامش هم موج می‌زند؛ جایی که بعد از هر بازی سر می‌زند تا برای ۳.۲ میلیون دنبال‌کننده‌اش از «درام باورنکردنی»، «فضای شگفت‌انگیز» و تورنمنتی «حماسی» با «لحظاتی بی‌سابقه» بگوید که «در حال تسخیر آمریکاست».

با اینفانتینو همدل بودن کار آسانی نیست؛ گاهی حتی مسخره کردنش ساده‌تر است. جایی که او لحظاتی بی‌سابقه‌ از درام نفس‌گیر در فضایی خارق‌العاده می‌بیند، بعضی از ما مسابقاتی با کیفیتی نابرابر تماشا کرده‌ایم؛ گاه خجالت‌آور، گاه ویران‌شده زیر آفتاب بعدازظهر، گاه متوقف‌شده به‌خاطر طوفانی یک‌ساعته، گاه برگزارشده در ورزشگاه‌هایی با جایگاه‌های خالی و گاه تنها با حضور پرشور هواداران رئال مادرید یا تیم‌های برزیلی، آرژانتینی و مکزیکی جانی دوباره گرفته‌اند.

اما جایی در شکاف بین لاف‌های اینفانتینو و بی‌تفاوتی بسیاری از هواداران فوتبال، بعضی واقعیت‌ها را می‌شود راحت‌تر پذیرفت. همان‌طور که بعضی بازی‌ها تماشاگر چندانی نداشته‌اند، بعضی دیگر پرجمعیت و پرسر و صدا بوده‌اند. همان‌طور که بعضی مسابقات ضعیف و ناهماهنگ بوده‌اند، بعضی دیگر عالی از کار درآمده‌اند؛ هیچ‌کدام بهتر از برد نفس‌گیر ۴-۳ الهلال مقابل منچسترسیتی در شب اورلاندو؛ درحالی‌که ریاض و منچستر در خواب بودند.

هالند در شکست منچستر سیتی مقابل الهلال پیروزی تاریخی الهلال مقابل تیم برنده سه‌گانه

همان بازی بود که اینفانتینو را به جسورانه‌ترین ادعای «آغاز دوران تازه»‌اش تا امروز رساند. او در اینستاگرام نوشت: «بازی‌ای برای ثبت در تاریخ. احساسات و اشتیاقی که در این مسابقه به نمایش درآمد، چیزی بود که فقط یک تورنمنت جهانی و فراگیر مثل جام جهانی باشگاه‌های فیفا می‌تواند خلق کند.»

و باز هم باید گفت: بازی هیجان‌انگیزی بود؛ لحظه‌ای مهم برای فوتبال عربستان سعودی و برای این تورنمنت. اما… آیا قدرتمندترین مرد فوتبال جهان واقعاً باور دارد که احساساتی که دوشنبه‌شب در ورزشگاه کمپینگ ورلد شاهدشان بودیم، فقط از دل رقابت‌هایی جهانی و فراگیر مثل جام جهانی باشگاه‌ها برمی‌آیند؟ احتمالاً نه. و قطعاً امیدواریم که نه.

در بعضی مسابقات استقبال خوبی شده، اما نه به اندازه‌ای که اینفانتینو پیش از آغاز تورنمنت وعده‌اش را می‌داد. او در آوریل، در آتلانتا، به رسانه‌هایی که عمیقاً نسبت به طرحش بدبین بودند گفت که در سال‌های اخیر «حتی بازی‌های دوستانه و نمایشی» را در شهرهای آمریکا با ظرفیت کامل فروخته دیده، بنابراین «اصلاً نگران نیستم که ورزشگاه‌ها پر نشوند، وقتی تیم‌ها برای یک جام جهانی، برای چیزی واقعی به میدان می‌روند.»

او گفت قرار است چیزی مثل «۱۴ سوپربول» برگزار شود؛ شش مسابقه در جام جهانی باشگاه‌های امسال و هشت بازی در جام جهانی سال آینده. اما پنج بازی اول این شهر تا امروز به‌طور میانگین فقط ۳۸٬۲۶۵ تماشاگر داشته‌اند؛ که نه‌تنها تقریباً نصف ظرفیت ورزشگاه مرسدس-بنز است، بلکه تقریباً ۶٬۰۰۰ نفر کمتر از میانگین تماشاگران آتلانتا یونایتد در فصلی کاملاً ناامیدکننده از MLS است. البته قیمت بلیت‌های آتلانتا یونایتد به‌مراتب ارزان‌تر است، اما همین نشان می‌دهد آن‌ها بازارشان را بهتر از فیفا می‌شناسند.

صندلی‌های خالی در جام باشگاه‌های جهان صندلی‌های خالی در جام جهانی باشگاه‌ها؛ تصویری خلاف گفته‌های اینفانتینو

نشریه The Athletic چهارشنبه‌شب فاش کرد که قیمت بلیت بازی مرحله یک‌چهارم نهایی میان فلومیننزه و الهلال در اورلاندو به شدت کاهش یافته و سایت Ticketmaster که شریک رسمی فیفا برای فروش بلیت این تورنمنت است، صندلی‌هایی را با قیمت فقط ۱۱.۱۵ دلار (۸.۱۷ پوند) عرضه کرده است. بلیت بازی چلسی و پالمیراس در فیلادلفیا نیز با قیمت پایه ۲۲.۳۰ دلار (۱۶.۳۴ پوند) به فروش گذاشته شده بود. فیفا از مدل قیمت‌گذاری «پویا» استفاده می‌کند، اما این قیمت‌ها به‌وضوح پایین‌تر از هر رقمی هستند که Ticketmaster پیش از آغاز رقابت‌ها برای مرحله گروهی نمایش می‌داد.

برای جامعه ورزشی گسترده آمریکا، این تورنمنت جهانی عجیب بسیار سخت‌تر از آن‌چه اینفانتینو انتظارش را داشت، به فروش رفته است؛ سخت‌تر از بسیاری از همان «بازی‌های دوستانه و نمایشی» که او با بی‌خیالی از آن‌ها حرف می‌زد. حتی سخت‌تر از بسیاری از بازی‌های MLS، جایی که پیوندی روشن‌تر میان هواداران، تیم‌ها و رقابت شکل گرفته است.

فوتبال اسیر وسوسه جهانی‌سازی شده، اما آن‌چه به‌عنوان ورزش (و نه بیزینس) فوتبال را زنده نگه می‌دارد، هنوز از دل اتفاقات محلی می‌جوشد. چه در لیگ‌های بزرگ اروپا باشد و چه در لیگ‌های کوچک‌تر، چه در کامپه‌ئوناتوی برزیل، لیگ برتر آرژانتین، لیگ حرفه‌ای عربستان، جی‌لیگ ژاپن، MLS، لیگا ام‌ای‌اکس مکزیک یا هر جای دیگر، چیزی که هواداران را به فوتبال گره می‌زند، سنت است؛ رقابت‌هایی که ریشه در دهه‌ها دشمنی و تاریخ مشترک دارند، بازی‌های حیثیتی، و جام‌هایی که واقعاً برایشان مهم است.

در چنین بستری، سخت است جایگاه جام جهانی باشگاه‌ها را مشخص کرد. این تورنمنت بی‌تردید برای الهلال و بازیکنان گران‌قیمتی که مشتاق‌اند خود را در سطحی جهانی اثبات کنند، مهم است. و اشتیاق تیم‌ها و هواداران آمریکای جنوبی هم برای هیچ‌کس غافلگیرکننده نیست؛ مخصوصاً برای آن‌هایی که می‌دانند تیم‌های این منطقه سال‌هاست از تقابل با رقیبان اروپایی در این تورنمنت‌ها لذت برده‌اند.

برناردو سیلوا هافبک دونده پرتغالی از حذف تیمش از این مسابقات خشنود نبود

اما در بین تیم‌های اروپایی، نوعی بی‌میلی و احتیاط دیده می‌شود؛ حسی که می‌گوید قهرمان جهان شدن خوب است، اما اگر نشد هم شب را راحت می‌خوابیم و تعداد زیادی از هواداران هم در خانه نمی‌خواهند خواب‌شان را به‌خاطر دیدن مسابقه‌ای که ساعت ۹ شب به وقت شرقی آمریکا شروع می‌شود، به هم بزنند.

شنیدن صحبت‌های برناردو سیلوا، هافبک منچسترسیتی، در روز دوشنبه جالب بود؛ جایی که گفت حذف برابر الهلال «تا حدی شبیه حذف از لیگ قهرمانان» بود؛ جالب از این نظر که گفت «تا حدی» و نه بیشتر؛ اما همین «تا حدی» هم بیشتر از چیزی است که بسیاری از منتقدان این تورنمنت انتظارش را داشتند.

با این حال، چه در تئوری و چه در عمل، ایده‌ جام جهانی باشگاه‌ها جنبه‌های مثبت قابل توجهی دارد. نه به‌اندازه‌ چیزی که اینفانتینو تبلیغش را می‌کند، اما تماشای رقابت تیم‌های برتر قاره آمریکا، آفریقا و آسیا با غول‌های فوتبال اروپا، قطعاً جذابیت خاص خودش را دارد. پیروزی‌های بوتافوگو، فلامنگو و فلومیننزه مقابل پاری‌سن‌ژرمن، چلسی و اینتر کاملاً تماشایی بود، همچنان‌که تساوی ۴-۴ پورتو و الاهلی نیز یک بازی پرهیجان از کار درآمد.

اینفانتینو از همان ابتدا تصمیم گرفته بود که این تورنمنت را بزرگ‌ترین تحول تاریخ فوتبال بنامد («باورنکردنی»، «بی‌سابقه»، «فوق‌العاده»، «حماسی») و حتی به گسترش آن به ۴۸ تیم در سال ۲۰۲۹ فکر می‌کرد. اگر نقطه‌ای وجود داشته باشد که در آن او اعتبار این پروژه را زیر سوال ببرد، این تورنمنت حتی یک میلیون مایل هم به آن نقطه نزدیک نشده است.

اما آیا واقعاً «آغاز دوران تازه‌ای در فوتبال باشگاهی» است؟ یک «انفجار بزرگ»؟ این جملات طوری گفته می‌شوند که انگار فوتبال در تاریکی بوده و حالا قرار است به نور برسد؛ درحالی‌که واقعیت این است که فوتبال آن‌قدر فراگیر و مسلط شده که تنها خطر پیش رویش، بلعیدن خودش است.

اینفانتینو شب پیش از آغاز تورنمنت، در میامی، خطاب به حاضران گفت که می‌خواهد جام جهانی باشگاه‌ها به «جهانی‌سازی فوتبال» منجر شود؛ تا «واقعاً و به‌راستی جهانی شود»، چون به‌گفته‌ او، «وقتی کمی عمیق‌تر نگاه می‌کنید، می‌بینید که سطح نخبگانی فوتبال در میان تعداد بسیار محدودی از باشگاه‌ها و کشورهای خاص متمرکز شده؛ و ما می‌خواهیم به تیم‌هایی مثل مامِلودی سان‌داونز از آفریقای جنوبی، اولسان هیوندای از کره جنوبی و آوکلند سیتی فرصت و امید بدهیم».

نخبگرا بودن فوتبال. آفرین جانی، حالا داری درست صحبت می‌کنی. اما تناقض بزرگ همین‌جاست: آیا همین تورنمنتی که قرار است جایزه‌ای یک‌میلیارد دلاری بین شرکت‌کنندگانش (به‌شکلی کاملاً نابرابر) تقسیم کند، در عمل همان نخب‌گرایی‌ای را تقویت نمی‌کند که اینفانتینو علیه‌اش حرف می‌زند؟ این ساختار بیش از حد آشنا، شبیه مدل مالی توزیع درآمد لیگ قهرمانان نیست؟ همان مدلی که دقیقاً در دوران حضور اینفانتینو در یوفا جا افتاد و باعث شد باشگاه‌های ثروتمند، سال‌به‌سال ثروتمندتر شوند، نابرابری‌ها درون لیگ‌ها و بین لیگ‌ها بیشتر شود و تعادل رقابتی عملاً از بین برود؟

پالمیراس و فلومیننزه فقط با رسیدن به مرحله یک‌چهارم نهایی، نزدیک به ۴۰ میلیون دلار جایزه گرفته‌اند. فلامنگو و بوتافوگو هم با صعود به جمع ۱۶ تیم پایانی، تقریباً دوسوم این رقم را کسب کرده‌اند. شاید این مبالغ از مسیر نقل‌وانتقالات، به‌طور قطره‌چکانی به دیگر باشگاه‌های برزیلی و آمریکای جنوبی هم برسد، اما آن‌چه پیش چشم ماست همان سیستمی‌ست که دو دهه گذشته در فوتبال اروپا دیده‌ایم: سیستمی که پاداش موفقیت را چنان سنگین می‌پردازد که آن موفقیت دائماً بازتولید می‌شود و در این مسیر، ساختار لیگ‌ها را دگرگون می‌کند.

همین منطق درباره سایر کنفدراسیون‌ها هم صادق است. اینتر میامی با رسیدن به مرحله یک‌هشتم نهایی ۲۵ میلیون دلار دریافت کرده و سیاتل ساندرز با وجود باخت در هر سه بازی، ۹.۵۵ میلیون دلار به‌دست آورده. این جوایز برای این دو باشگاه عالی‌ست، اما آیا واقعاً به رقابتی‌تر شدن MLS در برابر جهان کمک می‌کند؟ یا فقط به این دو تیم برتری بزرگی در رقابت‌های داخلی می‌دهد؟ (و در مورد اینتر میامی، سهمیه‌ مستقیم این تیم از طریق قهرمانی در Supporters’ Shield سال ۲۰۲۴ به‌دست آمد؛ تصمیمی عجیب که فیفا اصرار دارد هیچ ارتباطی با حضور لیونل مسی در این تورنمنت نداشته است!)

اینفانتینو از مقابله با نخبه‌گرایی حرف می‌زند، اما در عمل، بخش اعظم این جایزه‌ها نصیب بزرگ‌ترین باشگاه‌های اروپایی می‌شود. باشگاه‌هایی که پیشاپیش سهم بیشتری از ۴۲۵ میلیون دلار درآمد کل تورنمنت نصیب‌شان شده، پنج تیم از جمع هشت تیم نهایی را تشکیل می‌دهند و به‌خاطر شکل جدول حذفی، حداقل دو تیم در نیمه‌نهایی و حداقل یک تیم در فینال خواهند داشت. آیا اگر در پایان رئال مادرید، پاری‌سن‌ژرمن، بایرن مونیخ یا چلسی برنده جایزه ۱۰۰ میلیون دلاری شوند، واقعاً سطح رقابت‌ها برابرتر می‌شود؟

حتی اگر الهلال قهرمان این تورنمنت شود، فراموش نکنیم با باشگاهی طرف هستیم که در دو فصل گذشته بیش از ۵۰۰ میلیون دلار برای نقل‌وانتقالات هزینه کرده، رقمی که در دنیای فوتبال تنها از مخارج باشگاه‌های پاری‌سن‌ژرمن، چلسی، منچسترسیتی، منچستریونایتد و تاتنهام بیشتر نیست. بخش عمده‌ این هزینه‌ها، مانند دیگر باشگاه‌های بزرگ عربستان، از سوی «صندوق سرمایه‌گذاری عمومی» این کشور تأمین شده؛ نهادی که کمی پیش از آغاز مسابقات به‌عنوان شریک رسمی جام جهانی باشگاه‌ها معرفی شد و پیوندهای میان فیفا و عربستان سعودی را مستحکم‌تر کرد، کشوری که میزبانی جام جهانی ۲۰۳۴ را هم در اختیار دارد.

و اما درباره گسترش احتمالی تورنمنت در آینده: آیا کسی واقعاً فکر می‌کند که اضافه شدن ۱۶ تیم دیگر به معنای سهم بیشتر کنفدراسیون‌های آمریکای شمالی و مرکزی، آفریقا، آسیا و اقیانوسیه خواهد بود؟ نه بارسلونا در این تورنمنت حضور دارد، نه لیورپول، نه آرسنال، نه منچستریونایتد، نه ناپولی و نه میلان. با وجود تمام حرف‌هایی که درباره تقویت دیگر قاره‌ها زده می‌شود و با وجود تمام رنگ و حرارتی که باشگاه‌های آمریکای جنوبی این بار به تورنمنت بخشیدند، کاملاً روشن است که فیفا کجا را محل رشد بیشتر می‌بیند.

پس آیا این جام جهانی باشگاه‌ها واقعاً طلوع عصری تازه در فوتبال جهانی‌ست؟ یا فقط ادامه‌ همان روندهایی‌ست که در سال‌های اخیر فوتبال را در بر گرفته‌اند. قدرت گرفتن «سوپرکلاب‌»های اروپا، افزایش نفوذ عربستان سعودی، فشارهای روزافزون بر بازیکنان، و این باور خطرناک که تنها راه پیشرفت فوتبال، برگزاری مسابقات بیشتر و بزرگ‌تر است؟ چون گسترش دائمی یعنی بازی‌های بیشتر، و بازی‌های بیشتر یعنی پول بیشتر. و چون در نهایت «پول» همه‌چیز را تعیین می‌کند، فارغ از این‌که از کجا می‌آید یا چه ملاحظات سیاسی‌ای پشتش پنهان است.

پیروزی الهلال مقابل منچسترسیتی چه معنایی دارد؟ پاسخ دادن به این سؤال آسان نیست؛ به‌ویژه وقتی بازیکنان پپ گواردیولا در زمین بیشتر شبیه کسانی بودند که دل‌شان برای تعطیلات تابستانی لک زده تا قهرمانی. با این حال، سخت می‌توان این نتیجه را تغییری در موازنه قدرت بین فوتبال اروپا و آسیا دانست؛ به‌خصوص وقتی فقط هشت روز پیش، همین سیتی تیم العین امارات، قهرمان فصل گذشته لیگ قهرمانان آسیا را ۶-۰ در هم کوبیده بود.

اما رشد فوتبال در عربستان سعودی ماجرای دیگری‌ست؛ حرکتی که از انتقال کریستیانو رونالدو به النصر دو سال و نیم پیش آغاز شد و به‌سرعت شکل سرمایه‌گذاری به خود گرفت. الهلال با بازیکنانی مثل یاسین بونو، کالیدو کولیبالی، ژائو کانسلو، روبن نوس و سرگئی میلینکوویچ-ساویچ و با هدایت سیمونه اینزاگی، تیمی جدی به‌نظر می‌رسد، چیزی که میلینکوویچ-ساویچ مشتاق بود به تمام کسانی که تصمیمش برای ترک اروپا را زیر سؤال برده بودند، نشان دهد.

این بازی فرصتی بود برای نمایش نکات مثبت تورنمنت: مسابقه‌ای پرهیجان و پرجنب‌وجوش که تماشاگران زیادی را جذب کرد، و در آن، برای نخستین بار در تاریخ جام جهانی باشگاه‌ها، یک تیم آسیایی موفق شد تیمی اروپایی را شکست دهد. آماری که احتمالاً اینفانتینو با کمال میل از آن استفاده خواهد کرد، به‌شرط آن‌که قبول کند چنین تورنمنتی پیش از این هم وجود داشته است.

اما اینفانتینو می‌خواهد ما این رقابت را «سال صفر» ببینیم؛ یک «انفجار بزرگ» که ساختار دنیای فوتبال را برای سال‌های آینده شکل خواهد داد: «باورنکردنی»، «فوق‌العاده»، «حماسی». ولی واقعیت چنین احساسی به ما نمی‌دهد. آیا آن دسته از هوادارانی که تماشای این رقابت‌ها را از دست داده‌اند، چیزی واقعاً تکرارنشدنی، انقلابی یا حماسی را از دست داده‌اند؟ نه، واقعاً نه.

بعضی از بازی‌ها لذت‌بخش بودند، که البته باید هم باشند؛ بالاخره این فوتبال است.

اما فوتبال نیازی به یک «انفجار بزرگ» ندارد. در طول سال‌ها، انفجارهای کوچک کافی داشته‌ایم. برای بسیاری از ما که از این میل بی‌پایان به گسترش و توسعه رنج می‌بریم بیشتر، بیشتر، بیشتر نگرانی جدی این است که «انفجار بعدی»، صدای ترکیدن حباب فوتبال باشد.

البته این اتفاق این‌جا نیفتاد. برگزاری تورنمنتی ۳۲ تیمی در میانه تابستان آمریکا، پایان دنیا برای فوتبال نبود.

اما آغاز عصری پرشکوه هم نبود؛ نه با اکشنی هیجان‌انگیزتر، نه با احساساتی عمیق‌تر، نه حتی با تماشاگرانی بیشتر از همیشه. پول بیشتر؟ قطعاً بله. اما همراه با آن، این نگرانی آشنا هم هست: تمام این ماجراجویی‌ها قرار است فوتبال را به کجا ببرند؟

به قلم اولیور کی از وبسایت اتلتیک