شناسهٔ خبر: 73838640 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: طرفداری | لینک خبر

روایت زندگی کسی که قانون‌هاش رو عوض نکرد؛ قوانین برای او خم شدند

صاحب‌خبر -

🧊  بچه‌ی یخ‌زده‌ی بالکان در دل سوئد سرد – تولد یک افسانه در دل سختی

زلاتان ابراهیموویچ در تاریخ ۳ اکتبر ۱۹۸۱، در محله‌ی روزنگارد (Rosengård) شهر مالمو سوئد، به دنیا آمد. روزنگارد نه تنها یکی از فقیرترین محله‌های مالمو، بلکه منطقه‌ای با چالش‌های اجتماعی فراوان بود که بخش قابل توجهی از جمعیت آن را مهاجران تشکیل می‌دادند. زندگی زلاتان از همان ابتدا با رنج و آشفتگی همراه بود. پدرش، شفیک ابراهیموویچ، یک مهاجر بوسنیایی‌تبار از توزلا بود که اغلب به دلیل مشکلات شخصی‌اش با الکل دست و پنجه نرم می‌کرد، و مادرش، یورکا گراویچ، مهاجری اهل کرواسی بود. زندگی مشترک آن‌ها دوامی نیاورد و طلاق آن‌ها در سنین پایین زلاتان، زخم عمیقی بر روح او گذاشت. فقر شدید، خشونت خانگی و بی‌ثباتی در خانه، او را به سمت خیابان‌ها کشاند.

زلاتان در دوران کودکی‌اش، برای بقا و سیر کردن شکمش، گاهی به دزدی دوچرخه یا اقلام کوچک روی می‌آورد. او در مدرسه دانش‌آموز موفقی نبود و رفتار سرکش و پرخاشگرانه‌اش، بسیاری از معلمان را به این نتیجه رسانده بود که او آینده‌ای جز تباهی ندارد. آن‌ها اغلب می‌گفتند: «زلاتان یا یک خلافکار بالفطره میشه و سر از زندان درمی‌آره، یا در بهترین حالت، هیچی نمیشه؛ یک آدم بی‌هدف و بی‌فایده.» اما زلاتان در اعماق وجودش، تصویری متفاوت از خود داشت. با وجود تمام نظرات منفی و شرایط دشوار، او در ذهن خود تصمیمی قاطع گرفت:

«من قرار نیست خلافکار بشم یا هیچی. من زلاتان می‌شم. من خودم رو، هویت خودم رو می‌سازم. کسی که هیچ‌کس انتظارش رو نداره.»

این جمله، نه تنها یک شعار، بلکه فلسفه‌ی زندگی او شد.

 

فوتبال؟ نه، جنگیدن با همه چیز – قدرت خام یک روح طغیانگر

در زمین فوتبال، زلاتان از همان ابتدا با تمام هم‌سن‌وسالانش فرق داشت. او نه تنها به خاطر تکنیک خام، کنترل توپ شگفت‌انگیز و قدرت بدنی بی‌نظیرش که با قد بلند و جثه‌ی ورزیده‌اش ترکیب شده بود، بلکه به دلیل غرور و اراده‌ی تسلیم‌ناپذیرش متمایز بود. برای زلاتان، فوتبال فقط یک بازی نبود؛ میدان جنگی بود برای اثبات خود، برای مبارزه با تمام کسانی که به او شک داشتند. او می‌خواست ثابت کند که عبارت "تو نمی‌تونی" برای او معنایی ندارد و هر مانعی را می‌تواند با اراده و استعدادش در هم بشکند.

در ۱۹ سالگی، پس از درخشش در تیم مالمو، زلاتان با مبلغی در حدود ۸.۷ میلیون یورو به باشگاه بزرگ آژاکس آمستردام در هلند پیوست. این انتقال، شروع فصل جدیدی در زندگی او بود. در آژاکس بود که او گل معروف و فراموش‌نشدنی خود را به ثمر رساند؛ گلی که در آن از میانه میدان، با دریبل‌زدن چندین بازیکن حریف و به رقص درآوردن آن‌ها، توپ را وارد دروازه کرد. این گل نه تنها یکی از زیباترین گل‌های تاریخ فوتبال نام گرفت، بلکه به اروپا فهماند که یک پدیده، یک نابغه، با سبکی منحصر به فرد پا به میدان گذاشته است. این گل، قدرت و اعتماد به نفس بی‌نظیر او را به نمایش گذاشت.

 

باشگاه‌هایی که هرکدوم بخشی از اسطوره رو ساختن – زلاتان، فاتح لیگ‌های بزرگ

زلاتان ابراهیموویچ پس از آژاکس، با پیراهن بزرگترین و پرافتخارترین تیم‌های اروپا به میدان رفت و در هر یک از آن‌ها، میراثی از گل‌ها، افتخارات و البته جنجال‌ها از خود به جای گذاشت. فهرست بلندبالای باشگاه‌های او خود گواهی بر عظمت دوران حرفه‌ای اوست:

  • یوونتوس (۲۰۰۴-۲۰۰۶): اولین تجربه او در سری‌آ، جایی که با قدرت فیزیکی و توانایی گلزنی‌اش، خود را به عنوان یک مهاجم کلاس جهانی مطرح کرد.

  • اینترمیلان (۲۰۰۶-۲۰۰۹): دوران اوج در ایتالیا، جایی که با سه قهرمانی پیاپی در سری‌آ، قدرت بلامنازع خود را نشان داد.

  • بارسلونا (۲۰۰۹-۲۰۱۰): هرچند فقط یک فصل در این تیم بود، اما به یکی از بحث‌برانگیزترین دوران حرفه‌ای او تبدیل شد. در بارسا، با سرمربی وقت، پپ گواردیولا، به مشکل جدی برخورد. زلاتان بعدها در کتاب زندگی‌نامه‌اش و مصاحبه‌ها، این درگیری را به تفصیل شرح داد و با لحنی کنایه‌آمیز گفت: «پپ با من مثل ماشین صحبت می‌کرد، ولی من فراری بودم نه فیات! او می‌خواست من را در یک قالب مشخص بگنجاند، در حالی که من بازیکنی بودم که خودم قواعد را می‌نوشتم.»

  • آث میلان (۲۰۱۰-۲۰۱۲ و ۲۰۱۹-۲۰۲۳): بازگشت باشکوه به میلان، جایی که او ابتدا به صورت قرضی و سپس دائمی به قهرمانی سری‌آ با این تیم کمک کرد. در دوران دوم حضورش در میلان، در سنین بالا، با روحیه‌ی رهبری و گل‌های حساسش، بار دیگر میلان را به اوج رساند و قهرمانی دیگری در سری‌آ کسب کرد.

  • پاری‌سن‌ژرمن (۲۰۱۲-۲۰۱۶): تبدیل شدن به سلطان بلامنازع لیگ ۱ فرانسه، جایی که با گل‌های باورنکردنی و آمار خیره‌کننده، این باشگاه را به یک قدرت اروپایی تبدیل کرد.

  • منچستریونایتد (۲۰۱۶-۲۰۱۸): تجربه موفق در لیگ برتر انگلیس، جایی که علی‌رغم مصدومیت جدی، توانایی‌های خود را به نمایش گذاشت و به تیم در کسب جام‌های مختلف کمک کرد.

  • لس‌آنجلس گلکسی (۲۰۱۸-۲۰۱۹): دوران کوتاه و پر گل در لیگ MLS آمریکا، جایی که با جملات و حرکات جذابش، لیگ را به هیجان آورد.

در تمام این تیم‌ها، زلاتان گل زد، جنجال ساخت، رکوردها را شکست و به خاطره‌ای فراموش‌نشدنی تبدیل شد. او با شخصیت منحصر به فردش، همیشه در کانون توجه بود.

 

زلاتان، برندِ یک نفره – کاریزما و خودباوری بی‌حد و مرز

زلاتان ابراهیموویچ فقط یک بازیکن فوتبال نبود؛ او یک کاراکتر، یک برندِ یک نفره، و یک پدیده‌ی فرهنگی بود. با جملات معروف و طعنه‌آمیزش که همیشه با اعتماد به نفس و خودبزرگ‌بینی منحصر به فرد او همراه بودند، رسانه‌ها و هواداران را شیفته خود می‌کرد. برخی از این جملات نمادین عبارتند از:

«زلاتان برای تست رانندگی رفت، حالا راننده‌ها ازش تست می‌گیرن.»

  • «من به جام جهانی نیاز ندارم، جام جهانی به زلاتان نیاز داره.» (در واکنش به عدم صعود سوئد به جام جهانی پس از شکست مقابل پرتغال)

  • «تنها چیزی که منچستر (شهر منچستر) نیاز داشت، یک مجسمه برای من بود.» (پس از پیوستن به منچستریونایتد)

  • «وقتی من میشم، اونها (رقبا) هیچ نمیشن.»

عده‌ای او را متکبر، خودخواه و مغرور می‌نامیدند. اما او فقط خودش بود — بدون سانسور، بدون ترس از قضاوت دیگران. زلاتان هیچ‌وقت تلاش نکرد کسی باشد که جامعه از او می‌خواهد؛ او قوانین خودش را می‌نوشت و با اصالت و بی‌باکانه‌ترین شکل ممکن زندگی و فوتبال بازی می‌کرد. او به دنیا نشان داد که اعتماد به نفس بیش از حد، اگر با استعداد و تلاش همراه باشد، می‌تواند به یک نقطه‌ی قوت تبدیل شود.

 

قهرمان کشوری که اول قبولش نکرد – رستگاری در وطن

زلاتان در تیم ملی سوئد، علی‌رغم تمام فراز و نشیب‌ها و بحث‌ها، به یک اسطوره تبدیل شد. او با ۶۲ گل در ۱۲۲ بازی ملی، به بهترین گل‌زن تاریخ تیم ملی سوئد تبدیل شد. اما رابطه‌ی او با رسانه‌ها و حتی برخی از مردم سوئد، همیشه پرتنش بود. آن‌ها او را "بیش از حد شرقی"، "بیش از حد خشن" و "بیش از حد متفاوت" می‌دانستند، چون با استانداردهای متعارف سوئدی از یک فوتبالیست آرام و فروتن فاصله داشت.

اما زمان همه چیز را ثابت کرد. وقتی زلاتان در سال ۲۰۱۶ پس از یورو ۲۰۱۶ برای اولین بار از فوتبال ملی بازنشسته شد (و در سال ۲۰۲۱ برای مدت کوتاهی بازگشت)، همان کشوری که در ابتدا او را به طور کامل قبول نکرده بود، برایش مجسمه ساخت. مجسمه‌ی او در مالمو، شهر زادگاهش، نمادی از این رستگاری و پذیرش بود. او شاید نتوانست سوئد را به قهرمانی در جام جهانی برساند، اما روحیه جنگندگی و توانایی‌های فردی‌اش، همیشه الهام‌بخش بود.

در یکی از معروف‌ترین واکنش‌هایش به صعود سوئد به جام جهانی ۲۰۱۸ (که خودش در آن حضور نداشت)، با کنایه گفت:

«وقتی من رفتم، شما بالا رفتید. زلاتان کار خودش رو کرد!» 

این جمله نشان می‌داد که او حتی در غیابش نیز خود را محور اصلی موفقیت می‌دانست.

 

پیام نهایی: خودت باش، حتی اگه همه بخوان عوضت کنن – میراث یک یگانه‌پرست

زلاتان ابراهیموویچ به ما یاد داد که:

  • نمی‌خواهد همه ازت خوششان بیاید؛ مهم این است که خودت را دوست داشته باشی و به توانایی‌هایت ایمان داشته باشی.

  • غرور اگر از دل سختی‌ها و تلاش‌های بی‌وقفه بیاید، ضعف نیست — زرهی قدرتمند است که تو را در برابر دنیا محافظت می‌کند.

  • حتی اگر از پایین‌ترین نقطه و دشوارترین شرایط زندگی بیای، می‌توانی بالاتر از همه فریاد بزنی: "من زلاتانم." و دنیا را مجبور کنی که صدایت را بشنود.

نتیجه‌گیری: زلاتان، یک افسانه، یک انقلاب

زلاتان ابراهیموویچ فقط یک فوتبالیست بزرگ نیست؛ او یک افسانه‌ی زنده است. نه فقط به خاطر گل‌های باورنکردنی‌اش، ضربات آکروباتیک، یا جام‌های بی‌شماری که برنده شد، بلکه به خاطر اینکه از یک داستان شکست‌خورده و تلخ، یک شخصیت شکست‌ناپذیر و بی‌بدیل ساخت. او نشان داد که چگونه می‌توان از محله‌های فقیرنشین روزنگارد، از دل فقر و خشونت، به اوج فوتبال جهان رسید و از زمین‌های خاکی تا نیوکمپ و میلان و اولدترافورد، با هر قدم گفت:

«اگه باور نداری، نگاه کن. اگه جرئت داری، جلو بیا. اگه می‌تونی، از من عبور کن. چون من همیشه یک قدم جلوتر خواهم بود.» زلاتان نه تنها فوتبال را تغییر داد، بلکه با وجود خودش، تعریف یک فوتبالیست را بازنویسی کرد. او "زلاتانیسم" را خلق کرد؛ فلسفه‌ای از خودباوری، بی‌باکی و شکست‌ناپذیری که تا ابد در تاریخ ورزش جاودانه خواهد ماند.