به گزارش خبرگزاری حوزه، هر چه از زمان آغاز جنگ تحمیلی اخیر می گذرد، اندیشمندان بیشتری بر این نکته تأکید می ورزند که نبرد فعلی در واقع جنگ تمدن هاست و این که ما در حال حاضر در نقطه آغازین مرحله تاریخی جدیدی قرار داریم که نتیجه آن بر کلیت دنیای امروز تأثیر می گذارد.
دفاع از گهواره تمدن در جنگ تمدنی
به قول پیام فضلینژاد، مدیرمسئول مجله" نقد اندیشه"، سربازان وطن هم اکنون در حال دفاع از تمدن ایرانی هستند، چرا که جنگ اسرائیل با ایران، تنها در چارچوب یک جنگ تمدنی، حمله به گهواره تمدن بشر و تجاوز به پناهگاه توحید قابل تحلیل است.
ادامه گفته های این روزنامه نگار در همین زمینه قابل توجه است:" امروز به «میانگاه تاریخی جهان» که نه شرقی و نه غربی و نه عربی است، حمله ناجوانمردانهای شده است. خواهیم دید که اگر ایستادگی ایران و ایرانیان مانند آنچه در جنگهای گذشته در تاریخ ما رخ داد، نباشد، به زودی دولتهای استعماری به اهداف تمدنی در ایران بزرگ حمله سهمگینی خواهند کرد تا بخش مهمی از میراث انسانیت را نابود کنند. همان طور که کشورهای متخاصم در زمان صلح نیز از طریق جنگ نرمِ هوشمند خود این راهبرد را پیش گرفتند تا ایران را که از زمان ساسانیان به «ناف جهان» شهرت داشت، از درون به فروپاشی بکشانند، اما به هر حال در آن پروژه ناکام ماندند. "
چنانچه اندکی به عقب بازگشته و نگاه تحلیلی به حوادث سالیان اخیر داشته باشیم اذعان خواهیم کرد که طوفانالاقصی برخلاف دیگر چالش های فلسطینیان با رژیم اشغالگر قدس که یا در راستای توازن قوا یا در افق سازش منطقهای و عربی تحلیل میشد، ابعادی فراتر و ژرفتر داشته و بهنوعی در روند برخورد تمدنها تحلیل می گردد، چرا که انقلاب اسلامی ایران پیش و بیش از هر مؤلفه و خواست دیگری، تجلی واکنش منتقدانه ایران اسلامی در برابر غرب و استعمار است.
تمدن نوین اسلامی، قدرت هاضمه تمدن غرب را دارد
دکتر موسی نجفی، استاد دانشگاه و رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در همین زمینه بیان داشت: میتوانیم به سه دوره تمدنی در گذشته تاریخیمان اشاره کنیم. یکی تمدن ایران پیش از اسلام است که ناظر به چندهزار سال تمدن است. دیگری تمدن اسلامی در سدههای نخست است، همان دوران طلایی که از آن یاد می شود یعنی سدههای سه و چهارم که حدوداً دوران آلبویه و اوایل غزنویان بهشمار میرود و کتاب خدمات متقابل ایران و اسلام مرحوم شهید مطهری که همین دوران، یعنی اواخر دوره نخست و اوایل دوره دوم را دربر میگیرد. دوران دیگری که از نظر تمدنی، چندان توجهی به آن نشده سده دهم، دوره صفویه در راستای مبحث تشیع و اسلام است. به عبارت دیگر محور دوران نخست نقش ایران در تمدن، پررنگ است. در دوران دوم، ایران اسلامی و در دوران سوم، تشیع و اسلام با پرچمداری صفویه در تمدن نقش دارد.
وی همچنین اضافه کرد: مبحث تمدن نوین ایرانیاسلامی، این سه مؤلفه را دربر میگیرد و افزون بر آن، برخورد با تمدن غرب است که از مشروطه پررنگتر شده است. وصف «نوین» در این گفتمان، برآیند ترکیب دادههایی است که برشمردیم. در مشروطه هم تلاقی اسلام، ایران و غرب را داشتیم اما غلبه با غرب بود و در نهایت از دل آن گفتمان، رضاشاه درآمد. در دوره کنونی نیز همان عناصر وجود دارد با این تفاوت که در دوران مشروطه، این اجزای تمدنی از هم گسسته شد اما در دوره نوین، آن مولفههای سهگانه تمدنی در تمدن نوین اسلامی پیوسته است. یعنی همانگونه که پیوستگی با صدر اسلام دارد با تاریخ باستان هم پیوسته است. به عبارتی این تمدن نوین، خیلی قدرت هاضمه ویژهای دارد که حتی تمدن غرب را نیز در خود حل میکند.
شاخصه های فرهنگی ایران در جدال تمدنی
نجفی بیان داشت: از ویژگیهای ایرانیان، انعطاف و ظرفیت بالاست اما این یکی از ابعاد آنهاست که در طول تاریخ چند چیز را در ذات خود با هم بروز دادهاند؛ یکی حقپرستی است چون ملت خردگرا و عاقلی هستند، مثلا اسلام که به ایرانیان عرضه شد، دریافتند از دین خودشان بالاتر است. کسی ایرانیان را ناگزیر از پذیرش اسلام نکرد. نکتهای که به گواه تاریخ، خیلی خوشایند اعراب نبود، زیرا بیشتر خواستار گرفتن جزیه و کشورگشایی بودند. ایرانیان که قرآن را با اوستا مقایسه کردند، سطح بالاتر قرآن را مگر میشد درنیابند!
وی همچنین یادآور شد: ایران چهار تهاجم بزرگ، یعنی هلنی، عربی، مغولیترکی و غربی را تجربه کرده که دو تهاجم عربی و غربی ایدئولوژیک است؛ با این تفاوت که ایرانیها دین اسلام را به هسته ذاتشان راه دادند ولی در برابر تهاجم غربی مقاومت کردند و انقلاب اسلامی همان مقاومتی است که این ذات گرامی در برابر آن پیرامون از خودش نشان داده است. اما با همه کوششهای پیشینیان ما هنوز در دوره معاصر نتوانستهایم جایگاه شایستهمان را بیابیم. البته برخی از نتوانستنها به نشدن برمیگردد و برخی از نتوانستنها بهخاطر عظمت کار است. این دو با هم فرق دارد، مثلا فقر یا بیسوادی را نتوانستهایم ریشهکن کنیم؛ هرچند به نسبت دوران گذشته خیلی وضعیت بهتر است اما فقر یا بیسوادی مسأله پیچیده و بزرگی است. کار سختی است، پس برخی نتوانستنها به معنای نشدن یا اراده نداشتن نیست، بلکه کار، عظیم است. از سوی دیگر درنظر بگیریم که ما ایرانیها در دوران معاصر بهخصوص در نیم سده اخیر خیلی در دنیا دیده شدهایم که بهخاطر گامهای بزرگی است که در کشورمان برداشته شده و رخدادهای بزرگی که اتفاق افتاده و معمولا خودمان قدرشان را نمیدانیم. انقلاب بزرگی که رخ داد در حد انقلاب فرانسه بلکه بالاتر یا انقلاب روسیه که در شماری از ابعاد از آن انقلابهای بزرگ هم فراتر است، منتها این انقلاب واجد ظرفیتهای بالایی است بهنحوی که هنوز دارد ظرفیتهایش را بازنمود کرده و نشان میدهد.
ستیز تاریخی و تمدنی با صهیونیسم جهانی
حجتالاسلام امیرمحسن عرفان، عضو هیئت علمی دانشگاه معارف اسلامی نیز با اشاره به ستیز تمدنی انقلاب اسلامی با جریان صهیونیسم جهانی گفت: تجاوز رژیم صهیونیستی ستیزش میان انقلاب اسلامی ایران و جریان صهیونیسم، یک ستیزش تاریخی و تمدنی است که نباید صرفاً در چارچوب قواعد سیاسی یا نظامی تحلیل شود.
وی همچنین گفت: این تقابل البته ریشهای عمیق در تاریخ دارد که از دوران پیامبراسلام آغاز شده است. یهودیان در مواجهه با پیامبر در سرزمین حجاز مقاومتها و جنگهایی مانند قزوه بنینظیر و قزوه بنیقریظه را سازمان دادند و در جنگ خیبر آشکارا در برابر سپاه اسلام قرار گرفتند، ولی در نهایت به شکست رسیدند. این تاریخچه نشان میدهد که ریشه تقابل یهود و اسلام عمیق و تاریخی است و انقلاب اسلامی ایران، در ادامه این تقابل تمدنی قرار دارد.
انقلاب اسلامی ایران؛ دشمن اصلی صهیونیسم بین الملل
عضو هیأت علمی دانشگاه معارف در ادامه با بیان اینکه باید توجه داشت که صهیونیسم، جریانی است که ریشه در یهودیت دارد ولی شاخصهها و رفتارهایش متفاوت است افزود: صهیونیسم؛ یهودیان نژادپرستی هستند که بر اساس آموزههای انحرافی تورات عمل میکنند و به دنبال بازگشت به سرزمین موعود فلسطین و حاکمیت بر جهان هستند. این جریان از اواخر قرن نوزدهم با برگزاری کنگره جهانی در سال ۱۸۹۷ میلادی شکل گرفت و هدفش تأسیس دولت یهودی در فلسطین با حمایت غرب بود. در واقع، صهیونیسم جریان سیاسی و تمدنی است که از اسلام و انقلاب اسلامی ایران به عنوان تهدیدی اساسی میبیند.
این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه با اشاره به مهمترین ویژگیهای جریان صهیونیسم ابراز داشت: از ویژگیهای بارز این جریان، تحریف تاریخ و مقدسات است. آنها اسطورهسازی میکنند، تفسیرهای نادرستی از کتب مقدس دارند و به برخی آیات تورات توجه میکنند و به آیات دیگر بیاعتنایی میورزند. ادعای تاریخی آنها مبنی بر اینکه یهودیان نژاد خالص و اولین ساکنان فلسطین بودهاند، یک دروغ بزرگ است. از سوی دیگر این جریان می کوشد قرآن را نیز تحریف کند و ادعای قوم برگزیده بودن را به خود نسبت میدهد. صهیونیسم نژادپرستی را مشروع میداند و تعامل سالم با دیگر اقوام و ادیان برایش ناممکن است. این جریان اقتصادی مبتنی بر رباخواری و عصیان در برابر دستورات الهی دارد.
تقابل تمدنی در پیچ مهم تاریخی
وی در عین حال خاطرنشان کرد: پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، یک پیچ تاریخی در تقابل تمدنی ایجاد کرد. انقلاب اسلامی زمینهساز ظهور مهدی موعود است و جریان صهیونیسم نیز به دنبال زمینهسازی برای ظهور مسیحا یا «ماشیه» خود است. آنها تلاش میکنند اشغال فلسطین را به عنوان یک بازگشت مقدس و نجات نمایی مشروع جلوه دهند. این جریان همچنین با دروغپردازیهایی همچون هولوکاست به دنبال مظلومنمایی است تا مشروعیت بیشتری کسب کند و لذا باید گفت که تقابل تمدنی انقلاب اسلامی و صهیونیسم وارد مرحلهای حساس و عمیق خود شده است.