زامبیها میان ما هستند. این مردگان متحرک همه جا هستند. در این گزیده از کتاب «ظهور حشرات زامبی» (انتشارات دانشگاه جان هاپکینز، ۲۰۲۵)، نویسنده میندی وایزبرگر به پایان عمر بسیار وحشتناک مورچههای کارگری پرداخته که توسط مگس قطعکننده سر (سوداکتیون تریکوسپیس/ Pseudacteon tricuspis) تبدیل به زامبی میشوند:
به گزارش فرادید، دانشمندان برای نخستین بار عادتهای وحشتناک «مگسهای قطعکنندۀ سر» را بیش از ۹۰ سال پیش، از مشاهدات میان جمعیتهای مورچه در اروپا، آمریکای جنوبی و ایالات متحده توصیف کردند. یک مگس ماده ابتدا یک مورچه کارگر را میپاید. ابتدا فاصله خودش را با دوراندیشی حفظ میکند چون اندازهاش از سر هدفش بزرگتر نیست.
برای دانشمندانی که فوریدها یا مگسهای کلهگنده (Phorid) را در طبیعت مشاهده میکنند، آنها به شکل لکههای ریز و کرکدار ظاهر میشوند که روی مورچههای میزبان درجا بال میزنند.
مادهها برای انتخاب میزبان زمان زیادی ندارند، زیرا مگسهای بالغ در طبیعت تنها حدود یک هفته یا کمتر زندگی میکنند. وقتی مگس ماده سوراخی را ببیند، با شتاب داخل شده و در قفسه سینه مورچه تخم میگذارد؛ یک ضربه در کمتر از یک ثانیه! تحلیل سیستم تولیدمثل مگس ماده سوداکتیون واسمانی (Pseudacteon wasmanni) نشان داده که تخمها به شکل ترقه پرتابی هستند و طولشان به ۱۳۰ میکرومتر یا حدود ۰.۰۰۵ اینچ میرسد.
یک ماده سوداکتیون میتواند بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ تخم تولید کند و در یک ساعت ممکن است بیش از ۱۰۰ تلاش برای انگل شدن انجام دهد (اگرچه تنها یک تخم در هر میزبان میگذارد).
مورچههای تازه انگلیشده بیشتر اوقات پس از تخمگذاری متحیر به نظر میرسند و مورچهها قبل از آغاز فرار کردن چند ثانیه تا یک دقیقه روی پاهای خود میایستند.
تمام این تلاشهای تخمگذاری موفقیتآمیز نیستند؛ در واقع بیشتر آنها شکست میخورند. در آزمایشهای آزمایشگاهی، وقتی مادههای سوداکتیون سعی کردند تخم را داخل مورچهای مقاوم بگذارند، حداقل ۶۵٪ اوقات شکست میخوردند. اما وقتی تخم موفق به ورود به بدن مورچه میشود، میزبان وارد دنیای مردگان متحرک میشود. پس از جنبیدن تخم، مورچه تنها چند هفته زنده است و سرانجام تسلیم دستکاریهای انگل میشود، از خانه و خانوادهاش دور میشود و سپس از درون از بین میرود.
یک مگس فورید (سمت چپ) که حدود ۱ میلیمتر طول دارد و یک مورچه آتشین قرمز وارداتی (سمت راست) که حدود ۳ میلیمتر طول دارد. مگس میتواند تخمها را داخل سر مورچه بگذارد. سپس لاروهایی که از تخمها بیرون میآیند، به آرامی سر مورچه را از بین میبرند.
چند روز پس از بیرون آمدن از تخم، لارو فورید از قفسه سینه به سر مورچه حرکت میکند. دادههای کمی درباره چگونگی اجتناب انگل از سیستم ایمنی مورچه موجود است، اما یک احتمال اینست که حرکت فوری لارو به داخل سر میزبان ممکن است به آن کمک کند تا از واکنش ایمنی اجتناب کند. برای سن لاروی دوم (حدود دو تا سه هفته) لارو در حفره سر مورچه راحت است و از همولنف (مایعی شبیه خون در بیمهرگان) مورچه مینوشد.
این تغذیه مایع تمام چیزیست که لارو نیاز دارد تا به سن لاروی سوم برسد. برای یک مورچه آلوده در آن چند هفته اولیه، باوجود حمل و پرورش یک انگل در سر خود، زندگی تقریباً به روال همیشگی ادامه مییابد؛ نمای مورچه طبیعی به نظر میرسد و رفتار عادی دارد.
محققان به کمک مشاهدههای دقیق انگلزیستی مورچهها توسط مگس فورید Pseudacteon tricuspis، متوجه شدند یک انگل حدود ۸ تا ۱۰ ساعت در سر میزبان خود میماند و سپس در سر میزبان آماده شفیره شدن میشود. سپس سر میزبان را ترک میکند تا به جستجوی غذا برود، همراه با خواهران غیرآلوده خود. اما برای مورچه زامبیشده، این آخرین سفر بیبازگشت بود.
یک مگس قطعکننده سر تازه متولدشده از سر یک مورچه آتش که آن را آلوده کرده و پس از قطع کردن سرش بیرون میآید
وقتی مورچه به مستعمرهاش پشت میکند و میرود، وارد یک سفر مرگبار میشود. انگل در صندلی راننده نشسته است. مورچههای آلوده پس از ترک آشیانه، بسیار متحرک میشوند و در نهایت وارد لایه پوششِ سطح خاک میشوند. اصطلاح مورچه آتش «زامبی» برای توصیف رفتار مورچه تحت کنترل انگل استفاده میشود.
سرانجام، لارو فورید آماده دگردیسی است و آن آنزیمی را ترشح میکند که غشاهای خارجی در اسکلت بیرونی مورچه را تجزیه میکند و موجب میشود مورچه توقف کند و بیفتد. سر مورچه از بدن جدا میشود و نخستین جفت پاها نیز جدا میشود، پاهای دیگر نیز ممکن است تحت تأثیر قرار بگیرند. فکها ضعیف میشوند، بنابراین مورچه نمیتواند گاز بگیرد یا حفر کند. لارو اشتهای جدیدی برای غذاهای جامد پیدا میکند؛ یعنی بافت سر مورچه. شاید حدس میزنید این داستان به کجا ختم میشود: سر خالیشده مورچه که پر از لارو است از بدن جدا میشود (مورچه به شکل غیرمنتظرهای مرده است، حتی اگر پاهایش هنوز تکان میخوردند).
اما انگل هیچ مشکلی ندارد. باقیماندههای خوشمزه داخل سر جداشده مورچه را تمام میکند و فکهای آن را کنار میزند (در هر صورت مورچه دیگر از آنها استفاده نمیکند) و سپس با پیچ و تاب خودش را در موقعیت مناسب قرار میدهد، طوری که سه بخش ابتدایی شفیرهاش در شکافی فرو روند که پیشتر قطعات دهانی مورچه در آن قرار داشتند.
این بخشها سفت و تیره میشوند و تبدیل به یک صفحه محافظ سخت میشوند که رنگ مشابه اسکلت بیرونی مورچه دارد و دو شاخکهای تنفسی نازک شبیه مو از شفیره بیرون میزنند و در دو سوی روزنه دهان مورچه امتداد مییابند. دیگر حشرات انگلی میزبان زامبیشدهی خود را زنده نگه میدارند تا فرآیند دگردیسی لارو تمام شود، اما مگسهای فورید بدون هیچ محافظتی داخل سر جداشدهی میزبان مرده خود تبدیل به شفیره میشوند.
با این حال، اسکلت بیرونی سر مورچه بسیار سخت است، سختتر از سایر قسمتهای بدن آن و بنابراین به لاروهای در حال شفیره شدن کمک میکند تا محافظت اضافه دریافت کنند. دو تا شش هفته بعد، بسته به دمای هوا و اندازه گونهها، مگس فورید بالغ آماده میشود تا از سر جداشده مورچه بیرون بیاید، درست مانند آتنا در افسانههای یونانی که از سر پدرش زئوس بهطور کامل رشد کرده بیرون میآید.
چند ساعت پس از بیرون آمدن، مگس بالغ آماده جفتگیری میشود و چرخه تولیدمثلی خود را با قطع کردن سر میزان ادامه میدهد.