به گزارش گروه رسانهای شرق، همزمان با آغاز مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا در رم، شاخص کل بورس تهران روز شنبه ۳۰ فروردین برای نخستینبار در تاریخچه فعالیت کاری خود از مرز تاریخی سه میلیون واحد عبور کرد و در پایان معاملات به سطح سه میلیون و ۱۲ واحد رسید. این جهش حکایت از ورود قابلتوجه نقدینگی حقیقی به بازار داشت که عمدتاً ناشی از فضای مثبت به وجود آمده به دلیل احتمال بهبود روابط سیاسی بین ایران و آمریکا و افزایش قیمتهای جهانی کالاها ارزیابی می شد.
در بازار طلا و سکه هم، هفته با شیب کاهشی قیمت اغاز شد. قیمت طلا کاهش یافت و هر گرم طلا ۱۸ عیار، به شش میلیون و هفتصد و سی و یک هزار تومان رسید که نسبت به دو روز پیش، کاهش ۲.۸ درصدی داشته است.
دلار اما همچنان در بازار آزاد در مسیر صعودی حرکت کرد؛ اگرچه تغییر قیمت اندک بود و به نوعی بلاتکلیفی بازار را نشان میداد. به این ترتیب، هر دلار آمریکا در بازار آزاد به مرز کریدور ششم کانال ۸۰ هزار تومان قرار گرفت. نرخ رسمی دلار هم افزایش را تجربه کرد. به این ترتیب، نرخ دلار در مرکز مبادله، ۷۱ هزار و ۵۴۱ تومان اعلام شد.
*نگاهمان به ارزش ریال باشد
اما در ادامه چه اتفاقاتی را در بازار ارز، طلا و بورس شاهد خواهیم بود و هر سناریوی سیاسی چه تغییراتی در این بازارها ایجاد می کند؟
سجاد بوربور تحلیلگر بازارهای مالی، در پاسخ به این پرسش با اشاره به اهمیت درک ارزش پول ملی در تحلیل بازارهای مالی به شرق توضیح داد که «اگر بخواهیم تحلیلی همهجانبه از بازارهایی همچون بورس، ارز، طلا، خودرو و مسکن داشته باشیم، باید نگاه خود را معطوف به ارزش ریال کنیم. بهعبارت دیگر، اگر ریال تضعیف شود، تمامی این بازارها با رشد مواجه خواهند شد و بالعکس، تقویت ریال منجر به افت آنها میشود.»
او در ادامه افزود: «برای ارزیابی قدرت ریال، بهترین شاخص، نرخ دلار است. در واقع همه بازارها بهطور مستقیم با ارز در ارتباط هستند. باید درک درستی از شرایط پولی داشته باشیم تا تحلیل درستی از وضعیت بازارها ارائه دهیم.»
بوربور با بیان اینکه در حال حاضر نرخ دلار در بازار آزاد حدود ۸۵ هزار تومان است، گفت: «در اینجا باید میان “قیمت” و “ارزش” تفاوت قائل شویم. مثل مثال ملک که ممکن است قیمتی پایینتر از ارزش ذاتیاش فروخته شود، دلار نیز ممکن است در مقاطعی پایینتر یا بالاتر از ارزش واقعیاش معامله شود.»
او در ادامه به تجربههای پیشین بازار ارز اشاره کرد:
«در سال ۱۳۹۷ دلار تا مرز ۱۹ هزار و ۳۰۰ تومان بالا رفت، اما سپس تا ۱۰ هزار تومان کاهش یافت و مدتی روی نرخ ۱۱ هزار تومان تثبیت شد. در مقطع دیگری دلار تا ۳۳ هزار تومان نیز پیش رفت، اما بعد به ۲۷ هزار تومان افت کرد و مدتها حوالی ۲۵ هزار تومان معامله شد. این نشان میدهد که قیمت بهمرور به ارزش ذاتی خود نزدیک میشود.»
این کارشناس افزود: «در زمستان ۱۴۰۱ نیز شاهد بودیم که دلار تا ۶۳ هزار تومان افزایش یافت، سپس تا ۴۲ هزار تومان پایین آمد و بعد از مدتی در محدوده ۵۰ هزار تومان تثبیت شد. در آن مقطع نیز، ارزش ذاتی دلار حدوداً در همین سطح بود.»
*ارزش ذاتی دلار و سناریوهای آن
بوربور در ادامه درباره ارزش واقعی دلار توضیح داد که با نقدینگی فعلی کشور که حدود ۱۰ هزار هزار میلیارد تومان است و با فرض رشد اقتصادی سه تا سه و نیم درصد، ارزش ذاتی دلار روی کاغذ بیش از ۶۳ هزار تومان نخواهد بود. این در حالی است که قیمت بازار ۸۵ هزار تومان است.
او سپس به سناریوهای پیش رو تا پایان سال ۱۴۰۴ اشاره کرد و افزود:«اگر توافقی در سطح بینالملل حاصل نشود و فروش نفت ایران محدود شود، پیشبینی میشود که رشد نقدینگی حدود ۶۰ درصد باشد. در این حالت، ارزش ذاتی دلار به سطح ۱۰۰ تا ۱۱۵ هزار تومان خواهد رسید. اما اگر توافق حاصل شود و صادرات نفت ایران به حدود یک میلیون بشکه در روز برسد، نرخ دلار میتواند بین ۸۰ تا ۹۰ هزار تومان باقی بماند.»
او همچنین هشدار داد که در صورت بروز تنش بسته به نوع و شدت آن، نرخ دلار دیگر سقفی نخواهد داشت و هر عددی ممکن است. اما در سناریویی که مصالحهای صورت گیرد، ممکن است نرخ ارز بهطور میانگین حتی کاهش یافته و تا محدوده ۸۰ هزار تومان در پایان سال برسد.
*تأثیر تحولات ارزی بر بازار سرمایه
بوربور درباره چشمانداز بازار سرمایه نیز گفت:«اگر بهفرض مصالحهای صورت گیرد و نرخ دلار تا پایان سال به حدود ۸۰ تا ۹۰ هزار تومان برسد، باید توجه کنیم که بازار بورس مبتنی بر دلار توافقی عمل میکند، نه دلار آزاد.
در حال حاضر، دلار توافقی حدود ۶۹ هزار تومان است و بهطور تاریخی، این نرخ همیشه حدود ۳۰ درصد پایینتر از نرخ آزاد بوده است. حالا اگر حتی نرخ دلار بازار آزاد به ۹۰ هزار تومان برسد، نرخ توافقی همان حولوحوش ۶۹ هزار تومان خواهد ماند که همین الان هم همینجاست. بنابراین، این موضوع کمکی به رشد بورس نخواهد کرد. از طرفی قیمتهای جهانی کالاها نیز رو به کاهش هستند و رشد اقتصادی در سال ۲۰۲۵ میلادی در سطح جهانی ضعیف پیشبینی شده است. این هم فشار مضاعفی بر بورس ایران وارد خواهد کرد.»
به باور این کارشناس قیمتهای جهانی کالاها از یکسو و نرخهای بالای سود بانکی و اوراق بدهی از سوی دیگر، همگی نشان میدهند که در سال جاری، بازار سرمایه نمیتواند رشدی فراتر از نرخ تورم داشته باشد.
او افزود:«البته این تحلیل درباره کلیت بازار سرمایه و در سطح شاخص کل مطرح میشود. در فضای کنونی، برخی شرکتها حتی پتانسیل رشد نزدیک به ۱۰۰ درصد را دارند، در حالی که برخی دیگر ممکن است با افتی تا حدود ۳۰ درصد مواجه شوند. بهطور میانگین، شرکتهای بورسی در بهترین حالت میتوانند سودی همتراز با سود بانکی ایجاد کنند.»
*متغیرهای سیاسی و نوسانات کوتاهمدت
او در پاسخ به این پرسش که تأثیر اخبار مذاکرات و تحولات سیاسی بر بازارها چقدر و چطور خواهد بود و اصلا این اثر تا کجا ماندگار است؟ می گوید:«اخبار مرتبط با مذاکرات، بهصورت لحظهای شوکهایی را به بازارهای مختلف وارد میکنند، اما باید میان تأثیر کوتاهمدت و بلندمدت آن تمایز قائل شد. برای مثال، نوساناتی که طی دو یا سه هفته بهواسطه نشستها بهوجود میآیند، میتوانند بلافاصله بازار طلا را تحتتأثیر قرار دهند، اما بازار بورس چنین واکنش سریعی ندارد.»
او توضیح داد:«شرکتهای بورسی در طول ۱۲ ماه سال بهصورت مداوم کالاهای خود را میفروشند و سودآوری آنها بر اساس میانگین نرخ دلار طی این مدت محاسبه میشود. بنابراین، حتی اگر در شش ماه ابتدایی سال نرخ دلار تغییری نکند، اما در نیمه دوم سال جهشی داشته باشد، اثر آن در سودآوری شرکتها بهتدریج بروز خواهد کرد. بر خلاف طلا که همزمان با رشد نرخ دلار، واکنش فوری نشان میدهد، در بورس این تأثیر با تأخیر اتفاق میافتد.»