سرمایهگذاری به معنای عام، به هر نوع فعالیتی اطلاق میشود که منجر به ایجاد ارزش، رشد و توسعه شود. در حوزه امور خیریه نیز، میتوان از این مفهوم استفاده کرد. به عبارت دیگر، کمک به نیازمندان تنها از طریق اهدای پول یا کالا به صورت مستقیم نیست؛ بلکه میتوان از رویکردی هوشمندانهتر و بلندمدتتر استفاده کرد که ضمن کمک به محرومان، باعث ایجاد فرصتهای شغلی، افزایش مهارتها و بهبود شرایط زندگی آنها شود.
موسسات خیریه سنتی معمولاً به دنبال جمعآوری کمکهای بلاعوض از مردم هستند و این کمکها را به شکل غذا، لباس یا کمکهای نقدی مستقیم به نیازمندان اختصاص میدهند. اگرچه این روشها میتوانند در کوتاهمدت مفید باشند، اما چندین نقطه ضعف دارند: وابستگی دائمی این مؤسسات به کمکهای خیرین، عدم پایداری مالی، کاهش کرامت انسانی در هنگام پرداخت صدقه.
در چند سال اخیر، برای کمک به نیازمندان، الگوی جدیدی از مؤسسات معرفی شده است که به «کسبوکار اجتماعی» Social business معروف هستند. این نوع کسبوکارها، ترکیب موسسات خیریه و شرکتهای تجاری هستند. هدف اصلی آنها حل مشکلات اجتماعی است، اما برخلاف موسسات خیریه، از طریق ایجاد درآمد اهداف خود را دنبال میکنند. موسسات خیریه مجاز به سرمایهگذاری و کار نیستند و صرفاً با جمعآوری کمکهای بلاعوض به نیازمندان کمک میکنند. اما کسبوکارهای اجتماعی حاصل «سرمایهگذاری» فرد یا افرادی است که با یک ایده خلاقانه به دنبال کمک به نیازمندان هستند. در کسبوکار اجتماعی، محصولات یا خدماتی که به حل مشکلات اجتماعی نیازمندان بینجامد ارائه میشود و در عین «تولید» و کسب درآمد، کمک به نیازمندان نیز رخ میدهد. سود و درآمد حاصل از این کسبوکار، اغلب برای بهبود کیفیت خدمات و گسترش فعالیتهای آن شرکت صرف میشود.
در این زمینه توجه به تجربه شرکت «گرامین دانون»Grameen Danone Foods جالب است. این شرکت در بنگلادش تأسیس شد و هدف آن بهبود سلامت کودکان محروم و کاهش مشکلات تغذیهای بود. در این راستا، شیر خام از دامداران محلی خریداری و برای تولید محصولات لبنی غنی از مواد مغذی به کار گرفته میشد. این محصولات به ویژه برای کودکانی طراحی شدهاند که در معرض خطر کمبود وزن یا کوتاهی قد ناشی از کمبود تغذیه قرار دارند. این شرکت نوعی ماست کمهزینه و غنی از ویتامینها و مواد معدنی (مانند آهن، روی و ویتامین A) تولید میکند که برای بهبود سلامت کودکان طراحی شده است. این ماست به صورت کوچکبسته و مقرونبهصرفه عرضه میشود تا خانوادههای فقیر بتوانند آن را خریداری کنند. همچنین خرید شیر از تولیدکنندگان محلی به این دامداران کوچکمقیاس کمک میکند تا درآمد پایداری داشته باشند. سود شرکت، برای گسترش خدمات به کار گرفته میشود. حاصل این سرمایهگذاری، یک «کسبوکار اجتماعی» است که با «تولید» محصول، به کسب سود و حل مشکلات اجتماعی(کمبود تغذیه و فقر) میپردازد. این شرکت نیازمند کمک خیرین نیست و با تکیه به سود و درآمد خود، ادامه حیات میدهد.
کسبوکارهای اجتماعی معمولاً با جذب سرمایه از افراد دغدغهمند نسبت به مشکلات اجتماعی آغاز میشود. این افراد خواهان سرمایهگذاری هستند و در ضمن علاقهمند هستند به بهبود کیفیت زندگی نیازمندان کمک کنند. این سرمایهگذاران به دنبال حمایت از ایدههای نوآورانه هستند که ضمن ایجاد تأثیرات اجتماعی، به تولید پایدار مالی منجر شوند.
کسبوکارهای اجتماعی نوعی «سرمایهگذاری» برای حل مشکلات اجتماعی هستند. این سرمایهگذاری نه تنها به بهبود شرایط زندگی افراد نیازمند کمک میکند، بلکه به ایجاد فرصتهای شغلی و ارتقای کیفیت زندگی جوامع محلی نیز کمک میکند. در کسبوکارهای اجتماعی، افراد نیازمند به جای دریافت کمک مستقیم، از طریق اشتغال، آموزش یا مشارکت در فعالیتها، بهبود وضعیت خود را تجربه میکنند. این رویکرد کرامت و حیثیت افراد را حفظ میکند. از طرف دیگر، خیریههای سنتی به دلیل وابستگی به کمکهای بلاعوض، ممکن است در صورت کاهش حمایتها با مشکل مواجه شوند. اما کسبوکارهای اجتماعی به دلیل درآمدزایی مستقل، این مشکل را ندارند و میتوانند به طور مداوم به فعالیت بپردازند و تأثیرگذاری خود را در بلندمدت حفظ و افزایش دهند.
کسبوکارهای اجتماعی با ترکیب دو عنصر «تأثیر اجتماعی» و «پایداری اقتصادی» به چالشهای اجتماعی پاسخ میدهند. این الگوی سرمایهگذاری، در حال رشد و توسعه است. براساس گزارش «انجمن جهانی اقتصاد» در ابتدای سال 2024 ، تقریباً 10 میلیون کسب وکار اجتماعی در سراسر جهان فعال هستند که در مجموع 200 میلیون از مشاغل را در تمام دنیا به خود اختصاص دادهاند.
با این حال در ایران، این الگوی سرمایهگذاری کمتر شناخته شده است و افراد خیّر ترجیح میدهند که از طریق خیریهها به ارتقای زندگی نیازمندان کمک کنند. در حالیکه به دلایلی که بیان شد، «کسبوکار اجتماعی» ابزاری کارآمدتر و انسانیتر است. به علاوه با مطالعۀ سیرۀ معصومین علیهمالسلام متوجه میشویم که آنها بیش از اینکه به پرداخت صدقه تمایل داشته باشند، به راهاندازی کسبوکار برای نیازمندان علاقهمند بودند. نمونهها در این زمینه فراوان است و فقط به چند مورد اشاره میشود:
- در جلد اول کتاب داستان راستان شهید مطهری روایتی از پیامبر اکرم(صلیالله علیه و آله وسلم) بیان شده است که کاملاً با فلسفه کسبوکارهای اجتماعی همخوانی دارد. فردی مستمند برای دریافت صدقه به پیامبر اعظم(صلیالله علیه و آله وسلم) مراجعه میکند. پیامبر(صلیالله علیه و آلیه وسلم) توصیه میکنند که به جای دریافت صدقه به کسبوکاری بپردازد و از این راه مشکل مالی خود را حل کند. این فرد میپذیرد و با قرضی اندک، کسبوکار کوچکی مثل جمعآوری هیزم به راه میاندازد. پس از مدتی توانمند میشود و پیامبر با دیدن وضعیت وی ابراز رضایت میکنند.
- در کتاب شریف کافی، روایتی از امام باقر(علیهالسلام) آمده است. یکی از اصحاب پیامبر صلیالله علیه و آله وسلم، به نام «سعد» به قدری فقیر بود که روزها شکمش را با صدقه مردم سیر میکرد و شبها نیز زیر سایهبانی کنار مسجد میخوابید. پیامبر صلیالله علیه و آله وسلم به او دو درهم کمک کردند و از او خواستند که کسبوکاری راه بیندازد. سعد، با این سرمایه اولیه توانست خود را از فقر نجات دهد و به فردی ثروتمند تبدیل شود.
- در روایات اسلامی قرض دادن برای رفع نیاز برتر از صدقه شمرده شده است. مثلاً پیامبـر اکـرم صلى الله علیه و آله فرمود: «هزار درهم را اگر دوبار قرض بدهم، بیشتر دوست دارم از اینکه آن را یک مرتبه به عنوان صدقه بپردازم»(بحار الانوار، جلد103). در کتاب فقهالرضا علیهالسلام نقل شده که امام هشتم فرمود: «پاداش وام دادن هجده برابر بیش از صدقه است؛ زیرا قرضالحسنه باعث مىشود که شخص به گرفتن صدقه دچار نشود». این دقیقاً متناسب با منطق کسبوکار اجتماعی است که به جای پرداخت صدقه، یک گردش مالی ایجاد میکند تا به این وسیله مشکلات اجتماعی برطرف شود.
«محمد یونس»، برنده جایزه صلح نوبل و بنیانگذار مفهوم کسبوکارهای اجتماعی، معتقد است که کسبوکار اجتماعی «ابزاری برای اقدام عملی در جهت توانمندسازی جامعه» است. این همان چیزی است که جامعه امروز ایران به آن نیاز دارد: الگویی از کار خیر که نه مبتنی بر صدقه، بلکه بر پایه سرمایهگذاری اجتماعی و توانمندسازی استوار باشد. در این صورت میتوان امیدوار بود که هم فقر کاهش یابد و هم سرمایهگذاری برای تولید رونق بگیرد.
در سالی که به نام «سرمایهگذاری برای تولید» نامگذاری شده است، کسبوکارهای اجتماعی میتوانند پلی بین دو دنیای به ظاهر مجزا باشند: از یک سو حل مسائل اجتماعی و از سوی دیگر ایجاد سرمایهگذاری اقتصادی. به این دلیل پیشنهاد میشود افراد خیّر، کمک کنند که افراد دارای خلاقیت، کسبوکار اجتماعی ایجاد کنند و به این شکل با گردش سرمایه، مشکلات اجتماعی (مانند اشتغال معلولان، اشتغال افراد نجات یافته از چرخه اعتیاد، مراقبت و توانمندسازی کودکان و زنان بیسرپرست، ....) نیز حل شود.
منبع: برای نگارش این یادداشت از گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی با عنوان «سلسله گزارشهای تبیین و تنظیم کسب وکارهای اجتماعی (گزارش اول: مفهوم شناسی)» استفاده شده است.
https://rc.majlis.ir/fa/report/show/1822860
* دکتر محسن ردادی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
انتهای پیام/
∎