شناسهٔ خبر: 72273090 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: حوزه | لینک خبر

در «جمعه خشم» فریاد زدیم تا صدای عدالت را بیدار کنیم

حوزه/ در روز جمعه‌ای که غم و خشم بر دل‌ها حاکم بود، مردم در چندین شهر کشورمان با هم‌صدایی و شور و حرارتی مثال‌زدنی، به جنایات رژیم صهیونیستی واکنش نشان دادند. این راهپیمایی، فراتر از یک اعتراض، تجلی همبستگی مسلمانان و امید به پیروزی حق بر باطل بود

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری حوزه، امروز جمعه بود، اما این جمعه با تمام جمعه‌های دیگر فرق داشت. خشم، تمام شهر را فرا گرفته بود. خشم از جنایات رژیم صهیونیستی، خشم از سکوت حاکمان مسلمان، خشم از بی‌عدالتی که بر غزه می‌رفت. راهپیمایی ما، تجلی این خشم بود.

نمازگزاران، پس از نماز جمعه به جمع راهپیمایان پیوستند. ندای «الله اکبر» در فضا طنین‌انداز شد و خشم و عزم مردم را به نمایش گذاشت.

امروز جمعه که جمعه‌ی خشم بود خیابان‌ها مملو از جمعیت شد. پیر و جوان، زن و مرد، همه آمده بودند تا فریاد بزنند.

فریاد «مرگ بر اسرائیل» این غرش خشم، بلندتر از هر صدای دیگری، در فضا می‌پیچید که لرزه بر اندام صهیونیست‌ها بیاندازد.

این فریاد، یادآور این حقیقت تلخ بود که اسلام، دین عدل و داد است و هرگونه سکوت در برابر ظلم و ستم، نقض آشکار آموزه‌های آن است. قرآن کریم، بارها و بارها مسلمانان را به یاری مظلومان و ایستادگی در برابر ظالمان فراخوانده است. پس چگونه می‌توان ادعای مسلمانی کرد و در برابر این همه جنایت، سکوت اختیار کرد؟

فریاد «سکوت هر مسلمان خیانت است به قرآن!»، تجسم خشم و ناامیدی ملتی بود که از بی‌تفاوتی و بی‌عملی رهبران خود به ستوه آمده بودند. در حالی که غزه در آتش و خون می‌سوخت و کودکان بی‌گناه در آغوش مادرانشان جان می‌دادند، بسیاری از حاکمان کشورهای اسلامی، سکوتی مرگبار را برگزیده بودند. گویی نه گوش شنوایی برای شنیدن ضجه‌های مادران داشتند و نه چشمی بینا برای دیدن آوارگی و ویرانی. سکوتشان، نه تنها خیانت به مردم فلسطین، بلکه خیانت به اصول و ارزش‌های والای اسلام بود.

امروز عکس کودکان شهید غزه که در دستان مردم برافراشته بود قلب‌ها را به درد می‌آورد. چشم‌های معصومی که دیگر نمی‌دیدند، لبخندهای شیرینی که خاموش شده بودند. این تصاویر، خشم حاضران را دوچندان می‌کرد.

در برخی شهرها، تشییع نمادین پیکر کودکان شهید غزه برگزار شد، صحنه‌ای جانسوز که اشک‌ها را جاری می‌کرد و قلب‌ها را به درد می‌آورد.تشییع نمادین پیکر کودکان شهید غزه… چه صحنه‌ای جانسوز! گویی تابوت‌های کوچک، قصه‌های ناگفته را با خود حمل می‌کردند، قصه‌هایی از رویاهای برباد رفته، از خنده‌هایی که در نطفه خفه شدند، از دست‌های کوچکی که دیگر نمی‌توانند مادر را در آغوش بگیرند. کفن‌های سفید، نمادی از پاکی و معصومیت بودند، اما در عین حال، گواهی بر جنایتی هولناک. هر تابوت، فریادی خاموش بود، فریادی که گوش فلک را کر می‌کرد.

این تشییع نمادین، ذره‌ای از واقعیت فاجعه را به تصویر می‌کشید. واقعیت غزه، فراتر از این تابوت‌های کوچک بود. واقعیت غزه، کودکانی بودند که زیر آوار بمب‌ها تکه تکه شدند، مادرانی که جگرگوشه‌های خود را در آغوش گرفته و به آسمان پرواز کردند، پدرانی که با دستان خالی، به دنبال نشانی از فرزندانشان در میان خاک و خون می‌گشتند.

این راهپیمایی، فریاد خشم و امید بود. فریادی که می‌خواست به گوش جهانیان برسد. فریادی که می‌گفت: ما جنایات رژیم صهیونیستی را فراموش نخواهیم کرد و تا رسیدن به پیروزی نهایی در کنار مردم فلسطین خواهیم ایستاد.

در «جمعه خشم» فریاد زدیم تا صدای عدالت را بیدار کنیم

امروز کودکان ما در خاک سرزمینمان ایران، به پلیدی و درنده خویی دشمنمان اسرائیل و آمریکا باور دارند

کودکان ما که هم قدم با خانواده به این جمع پیوستند باور دارند که اگر دستان پلید صهیونیست‌ها به آن‌ها برسد، سرنوشتی به مراتب دردناک‌تر از کودکان غزه در انتظارشان خواهد بود.

آن‌ها می‌دانند که دشمنی وجود دارد، و این درک از دشمن، درسی است تلخ، اما ضروری که باید بیاموزند.

کودکی با در دست داشتن عکسی از رهبر عزیزمان با اقتدار گفت: پا کودکان پا به پای بزرگترها آمده‌ایم، من در این در این جمعه‌ی خشم آمده ام، قد و قواره‌ام کوچک است، اما دلم، دریایی از درد و خشم است. آمده‌ام تا فریاد بزنم، فریادِ دلِ کودکان غزه را.

کودکان بی گناهی که دیگر آغوشی برایشان نمانده… نه! دیگر آغوشی نمانده برای کودکان غزه. آغوشی امن که در آن بتوانند از ترس بمب‌ها، از وحشت موشک‌ها پناه بگیرند آغوش مادر… کجاست؟ زیر آوار. آغوش پدر… او هم زیر آوارها. آغوش خواهر، برادر… همه مدفون شده‌اند زیر خروارها خاک و سنگ.

اما هنوز امید داریم و می‌دانیم که خدا هست، می‌دانیم که عدالت، دیر یا زود، فرا خواهد رسید.

ما کودکان مسلمان در ایران و جای جای دنیا همراه با کودکان غزه، بیش از گذشته و با تمام وجودمان، منتظر ظهور منجی هستیم. منتظر آمدن آن کسی که دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد، همان‌طور که پر از ظلم و جور شده است. ما منتظر «او»هستیم، منتظر حضرت حجت، مهدی موعود (عج).

راهپیمایی امروز تنها یک اعتراض نبود، بلکه اعلامیه‌ای بود بر حقانیت مردم فلسطین، بر استواری و مقاومت آنها در برابر ظلم و تجاوز. قدم‌های امروز ما، با هر بار تکرار، امید را در دل‌های محصور غزه زنده می‌کرد و به جهانیان یادآور می‌شد که فلسطین، هرگز از یادها نخواهد رفت. این خشم مقدس، سرآغازی بود بر پایانی محتوم برای اشغالگران، و نویدی برای طلوع فجری روشن بر سرزمین‌های اشغالی.

چراکه إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ”

خون مظلوم، هرگز پایمال نخواهد شد و فریاد حق، دیر یا زود، طومار باطل را در هم خواهد پیچید. این وعده‌ی الهی است و وعده‌ی خدا، حق است.

سمیرا گلکار