اعظم حسینپور، فعال رسانهای، در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
1912 روز از یکی از سختترین روزهای روزگار ما میگذرد. روزگاری که دیگر ما خود پنجه در پنجه ظلم و شرارت، مقاومت و شهادت را لمس کردیم.
روزگاری که نسلکشی و کودککشی عادی سازی شده تا جایی که دیگر با خبر شهادت کودکان و قتل عام آنها به اندازه سالهای کمی دورتر عصبانی و خشمگین نمیشویم.
بله سردار! ما بعد از عروجت خیلی چیزها را از دست دادیم… خیلی چیزها. ما گل های پر پر شده چند ماهه و سوخته در دامن مادرها دیدیدم. ما جنینهای غرق در خون دیدیم و مادرهای مستأصل و مبهوت از انبوه غم و اندوه؛ که به جای اشک ذکر خدا بر لب داشتند.
ما بیمارستان و پناهگاههای با خاک یکسان شده دیدیم. پیش از آغاز این 1912 روز اوج غمهایمان خلاصه میشد در کلیدهای خانهای که به امید بازگشت بر گردن کودکان آویزان بود یا به آدرسهای نوشته شده بر تکه کاغذی که در جیب کودکان بود، برای فردای بعد از بازگشت.
بله سردار اهالی خطه خاک و خون در این 1912 روز مقاومتها کردند. مردانگی را زندگی کردند و البته شیرمردان عرصه مقاومت را از دست دادند.
خیره و غرق در شعف از حضور باشکوه مردم در راهپیمایی روز قدس آن هم در میانه تعطیلات نوروزی بودم که لا به لای سیل جمعیت به تقاطع وصال رسیدم. گویی که محل اتصالش با خیابان انقلاب این بار معنای تازه به خود گرفته و محل قرار طرفداران و رفقای شما شده؛ وصال در چهار راه وصال!
وصال ما با شما… آنجا که هر گوشه آن رسم و رخ شما بود. همان جا که هر اهل دلی برای دقایقی مکث میکرد و به عکستان خیره می ماند. به آن دلنوشتههای روی شیشه که مزین بود به تصاویر شما و شهیدان مقاومت خیره شدم. مادری سالخورده با دستان لرزان و ماژیک قرمز زیر عکستان نوشت ما ملت شهادتیم، ما ملت امام حسینیم.
آنطرفتر چند دختر جوان نمادی از کلید به مردم تعارف میکردند با توضیح اینکه نماد مقاومت زنان فلسطینی است و شرح میدادند که زنان پس از آوارگی از خانههایشان کلید منزل را برگردن کودکان خود میآویزند؛ به امید بازگشت
که یادشان نرود که روزی باید برگردند و به یقین باز خواهند گشت، که این وعده قرآن است. و یادشان نرود فرزندانی بدنیا خواهند آورد که از قویترین مبارزان خواهند بود.
چهره «عایده سرور» در نظرم آمد. زنی لبنانی که روی دیوارهای خانه پدریش در کفرای لبنان، پر از کلیدهایی از خانههای فلسطینی بود. یکی از این کلیدها برای خانه پدربزرگ عایده، در حیفا بود. پدربزرگ عایده بعد از ترک خانهاش در حیفا، کلید خانهاش را به لبنان آورد به امید اینکه روزی به حیفا برگردد و در خانه فلسطینیاش زندگی کند.
و ما سربازان وظیفه با خدا و شما عهد میبندیم که تا آخرین نفس مظلومیت زنان و کودکان مظلوم فلسطین را در دل هایمان زنده نگاه داریم تا روزی که به مدد پرودگار قدس شریف و فلسطین سرافراز اشغالی آزاد گردد.
ایمان دارم تمامی آنان که دقایقی در غرفه مکتب حاج قاسم توقف کردند در دل با خود چنین عهدی بستند و بعد از خروج از غرفه مشت هایشان را سفتتر گره کرده و گام هایشان را محکمتر بر زمین کوبیدند.
انتهای پیام