شناسهٔ خبر: 71961904 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: شفقنا | لینک خبر

استاد قاضی زاده: «امام علی (ع) بر همراهی مسئولان با مردم و پرهیز از ویژه خواری تاکید دارند»/ «امیرالمومنین (ع) به مالک می فرماید پایه های حکومت خود را با خونریزی حرام تقویت نکن»

صاحب‌خبر -

شفقنا- رئیس موسسه فرهنگی پژوهشی فهیم گفت: یکی از مواردی که حضرت علی (ع) با «لا» از آن یاد می‌کنند « لَا تَقُولَنَّ إِنِّي مُؤَمَّرٌ آمُرُ فَأُطَاعُ» است یعنی اینگونه نباشد که حاکم خود را بزرگتر از همه بداند و استبداد داشته باشد و در ادامه می فرمایند: «فَإِنَّ ذَلِكَ إِدْغَالٌ فِي الْقَلْبِ وَ مَنْهَكَةٌ لِلدِّينِ ….»؛ این اعتقاد، قلب تو را نابود می کند و دین را از بین می برد.

به گزارش شفقنا، متن سخنان آیت الله کاظم قاضی زاده در نشست علمی موسسه فرهنگی پژوهشی فهیم با موضوع «آموزه‌های نامه امام علی (ع) به مالک اشتر» به شرح زیر است:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

«بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین بارئ خلائق اجمعین ثم الصلاة والسلام علی سیدالانبیاء والمرسلین حبیب اله العالمین، ابی القاسم مصطفی محمد(ص) و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین.

قبل از هرچیز میلاد مسعود حضرت علی (ع) امام مجتبی کریم اهل بیت (ع) را خدمت همه عزیزان تبریک عرض می کنم و امیدوار هستم که خداوند به همه ما توفیق بهره برداری هرچه بیشتر از این ماه و نیز بهره مندی از فیوضات شب های قدر را عنایت بفرماید.

بحثی که امشب در خدمت عزیزان ارائه می دهم، آموزه هایی از امام علی (ع) به مالک اشتردر نامه 53 نهج البلاغه است.

تفاوت نظام های سیاسی در دوران معاصر با زمان صدر اسلام

قبل از اینکه درباره مباحث مطروحه در این نامه بخواهم اشاره کنم، دو نکته باید اشاره کرد. یکی از نکات این است که مطالبی که امروزه در حوزه یک نظام سیاسی و یک مجموعه کامل برای حکمرانی ارائه می شود، با آنچه که در صدر اسلام و زمان پیامبر عظیم الشان اسلام (ص)و امیر مومنان (ع)  بوده کمی متفاوت است و ما نمی توانیم بگوئیم که با آموزه های فرمان امام علی (ع) می توانیم کلا یک نظام سیاسی را در دوران معاصر اداره کنیم. و این به سه دلیل است؛

یکی به جهت پیچیدگی هایی که در نظام های سیاسی امروزه وجود دارد که در صدر اسلام، چنین پیچیدگی هایی وجود نداشته است. مثلا در صدر اسلام، این نوع تعاملات بین مردم و حکومت، امکان دخالت در زندگی مردم، خدمات دولت به مردم …. معنا نداشته است. اگر دولت بخواهد امروزه با فردی مقابله کند، همین که آب و برق و گاز و خط تلفن و موبایل و کارت بانکی او را قطع کند، از زندگی ساقط می شود. درحالیکه در صدر اسلام، اگریک شخصی با دولت مشکل پیدا می کرد و دولت هم می خواست به او امکاناتی ندهد. آن فرد به روستای خود می رفت و غذا را بواسطه گاو و گوسفند و نان را هم به واسطه گندمی که داشت تهیه می کرد و می توانست سالها با دولت ارتباطی نداشته باشد و زندگی خوبی هم داشته باشد.

از سوی دیگر در دنیای معاصر ارتش های منسجم و سازماندهی شده وامکانات کشتار جمعی و جنگ های مخرب شیمیایی وهسته ای است که می توانند با یک برنامه ریزی با مخالفین برخورد کنند و زمینه ای فراهم کنند که مخالفتی صورت نگیرد. مشابه ارتش های امروزی در آن زمان وجود نداشته است. اگر باید دفاعی صورت می گرفت، مردم شمشیرهایشان را می آوردند و دفاع می کردند. دولت در برابر مردم قدرت نظامی نداشت. قدرت نظامی دولت، همین مردم بودند. و مردم معترض را با نیروی نظامی نمی شد سرکوب کرد .

نکته دیگر که متفاوت است، «رسانه» است. دولت های دروران معاصررسانه دارند و می توانند با رسانه های خود برخی مطالب را در جامعه جا بیندازند، حق را باطل و باطل را حق جلوهدهند و بمباران تبلیغاتی کنند . از یک جهت، جامعه گسترده است، از یک جهت، رسانه وجود دارد. یک مطلبی در گوشه ای پیدا می شود و دولت چه در داخل و چه در سطح بین الملل با رسانه خود تلاش می کند که پاسخ دهد.

جهت دیگر تفاوت دنیای جدید با دنیای صدر اسلام این است که در دنیای جدید، یکسری امور با عنوان حق و نوعی بهره مندی هایی لازم برای جامعه در دنیای کنونی مطرح است که در دنیای قبل نبوده است. امروزه در جامعه، افراد می خواهند مشارکت های سیاسی داشته باشند و نماینده مجلس شوند یا در مناصب دولتی قرار گیرند ، رئیس یا کارمند دانشگاه شوند و یا در فضاهای مختلف اجتماعی حضور داشته باشند و مشارکت کنند و این را حق خود می دانند . در حالی که در صدر اسلام، دولت ساده بوده، نیروها و دخالت ها کم بوده است. و چیزی تحت عنوان حق مشارکت بطور جدی مطرح نبوده است.

لذا وقتی ما به آموزه هایی مانند آموزه های امام علی (ع) در سال های نخستین اسلام توجه می کنیم باید متوجه این اختلاف ها باشیم. یکی اینکه این آموزه های به پیچیدگی دنیای امروز توجه نداشته است و دیگر آنکه، برخی مواردی که در دنیای امروز مطرح است مانند «حق»، «ارتباطات مردم و دولت» و «مشارکت» در آموزه های صدر اسلام وجود نداشته یا کم رنگ بوده  است. اما با اینحال، تاکید ما بر آموزه هایی مثل بیانات و نامه هایی که امام علی (ع) داشتند، بخاطر این است که برخی اصول و خط مشی های کلی و برخی اهدافی  که آن زمان توسط امام علی (ع) مطرح می شده، الان هم مورد نیاز است و هم کاربردی است. لااقل بخشی از این موارد در دنیای کنونی مورد توجه است و می توانیم از روح آموزه های امام علی (ع) در جامعه فعلی به خوبی استفاده کنیم.

توجه قرآن و سنت به اوصاف نامطلوب حاکمان

نکته دیگر که به عنوان مقدمه عرض می کنم، توجه به این سوال است که قرآن کریم بیشتر اوصاف افراد و حکومت های مطلوب را گفته یا ویژگی ها و اوصاف و کارکردهای حکومت های نامطلوب را؟ به قدری که خداوند در قرآن کریم از فرعون و اوصاف بد او یاد می کند، کمتر از آن چیزی نیست که از موسی (ع) و اوصاف خوب موسی (ع) یاد می کند. یعنی می توان گفت، یک بخشی که در آموزه های دینی ما است، ذکر اوصاف نامطلوب یا کارهای نامطلوبی است که براساس دانستن آنها بتوان از آن پرهیز کرد. در نظر بگیرید که درباره فرعون ، قرآن کریم موارد متعددی ذکر می کند. «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِي الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِيَعاً يَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ يَسْتَحْيي‏ نِساءَهُمْ إِنَّهُ کانَ مِنَ الْمُفْسِدينَ». این اوصاف فرعون در قران است؛ برتری جویی داشت، مردم را گروه گروه می کرد، برخی را پایین دست قرار می داد، پسرانشان را می کشت و زنانشان را به بردگی می گرفت.

«وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ ۖ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مُوسَىٰ بِالْبَيِّنَاتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَمَا كَانُوا سَابِقِينَ». موسی می آمد، اینها استکبار می کردند. توجه به اوصاف نامطلوب حاکمان و اشخاص در روایتگری قرآن کریم امر جالبی است. از این منظر، آموزه های نامه امام علی (ع) به مالک را مطالعه کردم که حضرت علی (ع) چقدر به مالک نباید می گوید. حضرت علی (ع) با «لا» شروع می کند؛ مثلا «لاتکوننّ»، «لاتنصبنّ»، «لاتسرعنّ»، «لا تقولنّ»، «لاتکشفنّ»، «لاتعجلنّ»، «لاتدخلنّ»، «لایکونن لک»، «لاتحقرنّ»، «لاتدع»، «لایشغلنک»، «لاتطولن»، «لاتقطعنّ»، «لاتقدرنّ» و…. همه اینها با تاکید همراه است

طبقه بندی نهی های نامه به مالک اشتر

بخش عمده 35 نهی موجود در نامه امام (ع) در رابطه با مردم است؛ «لَا تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً؛ با مردم مانند گرگ درنده نباش». نجنگیدن با خدا، عدم ندامت بر عفو، عدم شادی بر عقوبت، عدم تسرع در خشم، عدم تفوق طلبی نسبت به مردم، عدم پیگیری عیوب شهروندان، عدم توجه به سخن سخن چینان پرهیز از خشونت و کشتار مردم از جمله توصیه هایی است که امام علی (ع) نسبت به مردم دارد.

بخش دیگر  توصیه هایی هم  در زمینه سازماندهی حکومت است، از جمله: عدم مشورت با بخیل و ترسو و حریص نوعی نگاه سازماندهی به نحوه تصمیم گیری است. نبودن عمال سابق در زمره افراد رازدار حکومت، نوع نگاه در برابر مردم، بزرگ نشمردن کمک ها، کوچک نشمردن تعهدات، فرونگذاشتن امور کوچک بخاطر امور بزرگ، تعامل بین حاکم و مردم، کانالیزه نشدن حاکم، عدم ویژه خواری نزدیکان.

بخش سوم در حوزه بین الملل، تاکید بر صلح در برابر جنگ، پرهیز از خونریزی و پیش بردن حکومت به خاطر خونریزی و کشتن مخالفان دارند. تمام اینها از جمله موارد مورد تاکید در این 35 مورد نهی امام علی (ع) در نامه 53 نهج البلاغه است که در جای خود جالب توجه می باشد. بخش عمده ای از توصیه های امام علی (ع)، انجام ندادن است. اگر حکومت ها به این مسئله توجه کنند، بیش از نیمی از راه را رفته اند. درباره برخی از این نهی ها به طور خاص صحبت می کنیم.

پرهیز از درنده خویی

نخستین «لا» این است؛ « وَ لَا تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ؛ نسبت به مردم یک درنده پر جرأت مباش که خوردن آنها را غنیمت بدانی». در زمان قاجار، کسانی که در استان ها یا ولایات دور و نزدیک از دولت مرکزی حاکمیتی می گرفتند، پولی می دادند تا این حاکمیت را به آنها بدهند. و لذا وقتی حاکم جدید حکم را که می گرفت نشان حاکم قبلی می داد و او بی خبر از همه جا می دید که عزل شده است. حاکم جدید می دانست که چنین کاری را هم روزی با او می کنند، لذا در ماه اول حاکمیت خود، مالیات جدی از مردم می گرفت تا آن پولی که داده بود را دربیاورد ،چون نمی دانست که حاکم بعدی یکماه بعد می آید یا یکسال بعد. لذا مردم دعا می کردند حاکم بعدی پیدا نشود که برود آن پول را به دولت مرکزی بدهد. « تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ» همین است. اگر در سال، استاندار و والی دو الی سه بار عوض می شد، مردم باید دو تا سه بار این مالیات را می دادند. ولی اگر حاکمی منصف بود و مانده بود، اینها سالی یکبار مالیات می دادند و خوشحال می شدند. حالا این یک  مصداق است که مالیات از افراد می گرفتند و و ختما مصادیق  مختلفی در این زمان دارد.  لذا می فرماید که نسبت به همه مردم درنده مباش. جالب اینجاست که حضرت علی (ع) «علیهم» را نسبت به همه افرادی که در زیر مجموعه هستند یعنی تحت عنوان «رعیت» قرار می گیرند، به کار می برند. « رعیت» در زمان قدیم به معنای کسی بود که مورد حمایت قرار می‌گرفت. البته الان هم بعضی از افراد مثلاً به این واژه، مشکل دارند و می گویند مثلا شما حاکم را «راعی» و مردم را «رعیت» می دانید در حالی که شاید منظور همان  چیزی است که امروزه به آن، «شهروند» می گوئیم. لذا ایشان می‌فرمایند: «فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ» این رعیت دو گروه هستند. « إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّينِ وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِي الْخَلْقِ» یا هم کیش تو هستند یا در خلقت شبیه تو.با این‌ها به خوبی رفتار کن و دلایل دیگری که ذکر می‌کنند.در دنیای جدید هم حاکمانی که نسبت به اوضاع اقتصادی مردم اهتمامی ندارند و آنچه برای آنها اهمیت دارد اینکه خود را پیش ببرند. این هم یک نوع درنده خویی جدید است. دیدید که ترامپ خیلی راحت کار خود را فعلاً با این مالیات بالا و پایین کردن انجام می دهد. این «تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ» همین است. در کشور ما هم کارمندان دولت هنوز حقوق نگرفته، مالیات را از آنها کم می کنند ولی کسانی که کارخانه دار هستند یا شغل های خیلی پردرآمدی دارند باید آخر سال مالیات بدهند تازه اگر بتوانند از آنها بگیرند. برخی از کارخانه ها و صنایع بزرگ و نهادها و بنیادها نیز بر اساس قوانین قابل تامل با ندادن مالیات از رقبای خود پیش می افتند و اقتصاد را بر هم می زنند .این « إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّينِ وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِي الْخَلْقِ» یک بخش است که به عنوان یک آموزه بلند انسانی در مجموعه جوامع سیاسی – دینی مطرح است و صورت تعلیل برای این ذکر شده که حاکمیت نباید بگوید چون من قدرت دارم از مردم می‌توانم به زور بگیرم.

پرهیز از پشیمانی نسبت به عفو وخوشحالی نسبت به مجازات

مورد دیگر، برخورد حاکمان با گناهان و خطاهایی است که مردم انجام می‌دهند. گاهی اوقات حاکم خطایی را می بیند و عفو می کند و گاهی اوقات هم خطایی را می بیند، عقوبت می کند. حضرت علی (ع) می‌فرمایند: « و لا تَندَمَنَّ عَلى عَفوٍ، و لا تَبجَحَنَّ بِعُقوبَةٍ» نه اینکه اگر عفو کردی بعداً پشیمان شو و بگو اینها شایستگی نداشتند، یا اگر همه را عقوبت کردی، خیلی شاد نباش چون نه عقوبت کردن گناهکاران شادی دارد و نه عفو کردن آنها پشیمانی دارد.

حضرت علی (ع)در ادامه، می‌فرمایند: « وَ لَا تُسْرِعنَّ إِلَى بَادِرَةٍ وَجَدْتَ [عَنْهَا] مِنْهَا مَنْدُوحَةً» یک کاری که احتمال دارد یک محملی داشته باشد زود، قضاوت نکن. زود مردم را متهم نکن، تهمت نزن. احتمال دارد که یک نوع راه حلی برای آن پیدا کنی.

مورد دیگری که جالب است، حضرت علی (ع) با «لا» از آن یاد می‌کنند « لَا تَقُولَنَّ إِنِّي مُؤَمَّرٌ آمُرُ فَأُطَاعُ» است یعنی اینگونه نباشد که حاکم خود را بزرگتر از همه بداند و استبداد داشته باشد و در ادامه می فرمایند: «فَإِنَّ ذَلِكَ إِدْغَالٌ فِي الْقَلْبِ وَ مَنْهَكَةٌ لِلدِّينِ ….»؛ این اعتقاد، قلب تو را نابود می کند و دین را از بین می برد، بعد می فرماید نگاه کن ببین ملک خداوند از تو بالاتر است و اینطور نیست که تو این گونه باشی.

پرهیز ازپی گیری کشف عیوب مردم و پرهیز از اعتماد به خبر چین ها

بخش دیگر از آموزه های امام علی (ع) که در حکومت ها ،مخصوصا در دنیای جدید خیلی مهم است در حوزه اطلاعات است .اینکه دولت ها یک سری نهاد های اطلاعاتی  دارند که به خلوت خانه مردم ورود پیدا می‌کنند و اطلاعات به دست می آورند و این اطلاعات را به جاهایی می برند، بعد بر اساس آن بر مردم حکم می کنند. حضرت علی (ع) می‌فرمایند: « فَلاَ تَکْشِفَنَّ عَمَّا غَابَ عَنْکَ مِنْهَا» اگر مواردی از عیب مردم بر تو مخفی بوده ،دنبال پیداکردن آن عیوب نباش. چطور دوست داری که خداوند نقاط ضعف ترا بپوشاند ، تو هم از مردم ستر عیوب کن؛ « فَاسْتُرِ الْعَوْرَةَ مَا اسْتَطَعْتَ يَسْتُرِ اللهُ مِنْکَ مَا تُحِبُّ سَتْرَهُ مِنْ رَعِيَّتِکَ». الان متاسفانه یک مشکلی که در بعضی از بخش‌های کشور وجود دارد اینکه افرادی یک اطلاعاتی از افرادی به دست می آورند ولو اینکه یک مشکلی هم دارد، به شما چه ارتباطی دارد. امام خمینی در اوایل انقلاب بیانیه هشت ماده‌ای صادر کردند که شما دنبال یک جرمی می گردید بعد مثلا شراب داخل منزل او پیدا می کنید، این به شما ارتباطی ندارد که فاش کنید. یا فرض کنید فردی با همسرش دعوا گرفته و زنش را طلاق داده و یک زن دیگر گرفته، حالا به من و شما چه ارتباط پیدا می کند؟ مگر در خانواده‌های ما چنین مواردی نیست؟ حالا آن فرد باید به خاطر این مسئله در یک سطح عمومی تر مورد افتضاح قرار بگیرد؟

در کنار این، حضرت علی (ع) می فرماید: « وَلاَ تَعْجَلَنَّ إِلَى تَصْدِيقِ سَاعٍ». یکی از مشکلات جدی این است که اگر گزارش هایی پیدا کردید، نباید به سرعت براساس آن حکم کنید. اگر از کسی شکایت شود، برای او دادگاه تشکیل می شود. در دادگاه هم بالاخره یک مدعی العموم است ، یک وکیل است و کار به یک جایی می رسد، ولی وقتی که مفتش یا مخبر، یک سری اطلاعات محرمانه علیه یک بنده خدا می دهند و هیچ موقع هم به خودش نمی گویند فقط زمانی که می خواهد استخدام شود، می بیند او را استخدام نمی کنند. چرا؟ چون یک مفتش یا کسی که مامور بوده یک اطلاعات سرّی به جایی داده است. حضرت علی (ع) می فرماید: «ولا تعجلن الی تصدیق»؛ خبرچین ها را زود تصدیق نکن. هر گزارشی علیه مردم رسید، « فَإِنَّ السَّاعِيَ غَاشٌّ وَ إِنْ تَشَبَّهَ بِالنَّاصِحِينَ» این افراد در ظاهر نصیحت کننده هستند اما درواقع، خیلی از اوقات فریبکار هستند.

پرهیز ازدوری گزینی از مردم

نکته دیگر، مسئله «احتجاب» است. البته الان شرایط جوامع با شرایط صدر اسلام فرق می کند، و گستردگی جمعیت اجازه ملاقات های عمومی بدون ضابطه را نمی دهد ، اما در روح این توصیه، مسئله، مسئله مهمی است. حضرت علی (ع) می‌فرمایند: « که فَلاَ تُطَوِّلَنَّ احْتِجَابَکَ عَنْ رَعِيَّتِکَ»؛ اینطور نباشد که تو در دسترس مردم نباشی. مثلا یکی با یک مقامی می خواهد ملاقات کند باید نامه بنویسد بعد از یک یا دو سال اصلاً جواب او را نمی دهند. وقتی هم پیگیر می شود، به او می گویند تا اطلاع صانوی ملاقات عمومی نیست.

یک استادی داشتیم که می‌گفت: « آدم بخواهد امام زمان را ببیند راحت تر است تا بخواهد امام جمعه را ببیند». حضرت علی (ع) ادامه می دهند: « فَإِنَّ احْتِجَابَ الْوُلاَةِ عَنِ الرَّعِيَّةِ شُعْبَةٌ مِنَ الضِّيقِ، وَقِلَّةُ عِلْم بِالاْمُورِ» اینکه حاکم کانالیزه و دور از دسترس مردم باشد، یک نوع تنگ نظری است. حضرت علی (ع) می فرماید« وَالاِحْتِجَابُ مِنْهُمْ يَقْطَعُ عَنْهُمْ عِلْمَ مَا احْتَجَبُوا دُونَهُ»؛ شما که نمی گذاری منتقد حرف خود را بزند و با شما درد دل کند آگاهی خود را نسبت به مواردی که اجازه طرح نداده ای از دست می دهی « فَيَصْغُرُ عِنْدَهُمُ الْکَبِيرُ وَيَعْظُمُ الصَّغِيرُ» آن وقت، مطالب مهم کشور نزد آنها بی اهمیت و مطالب بی اهمیت، مهم می شود. به چیزی اهمیت داده می شود که مسئله مردم نیست و چیزی را رها می کنند که مسئله اصلی مردم است. « وَيَقْبُحُ الْحَسَنُ وَيَحْسُنُ الْقَبِيحُ»؛ خوب  بد جلوه می کند وبد خوب دیده می شود. « وَيُشَابُ الْحَقُّ بِالْبَاطِلِ»؛ حق و باطل درهم آمیخته می شود. گاهی اوقات گفته شده که اگررهبری یا مقام مهم دیگری اعلام کنند روزهای پنجشنبه دیدار عمومی باشد. این نشدنی است. همانطور که عرض کردم زمانه فرق کرده اما یک سری، ساز و کارهای جدید هست که خیلی روی آنها کار نشده است. مثلا بعضی‌ها اصطلاحا نماینده افکار عمومی هستند، این‌ها باید راه داشته باشند، اینها باید بتوانند سوال کنند و صحبت کنند. واقعیت این است که با رئیس جمهور هم نمی شود صحبت کرد. حالا رهبری که سر جای خود. رئیس جمهور هم عملا با خبرنگاران صحبت نمی کند. سالی مثلا دو تا سه بار در تلویزیون با دو مجری خانم و آقا می نشیند، یه سری سوالات لطیف می پرسند اگر که خیلی همدل باشند پاسخ ها را هم به رئیس جمهور القا می‌کنند. اگرقرار باشد که رئیس جمهور و رهبر واقعاً احتجاب نداشته باشند، معنای آن این است که اجازه بدهند کسی که منتقد جدی است، نماینده افکار عمومی یا نماینده بخشی از افکار عمومی است، در برنامه زنده سراسری حضور یابند و سخن بگویند. در جلسات گفتگو با مقامات بلند پایه هم برخی دست اندر کاران می‌گفتند این چند نفر که می خواهند صحبت کنند، صحبت هایشان را بنویسند. اول یک جایی فیلتر می کرد که مثلا این را بگوئید  صلاح نیست و فلانی ناراحت می شود. ظاهرش اظهار نظر آزاد ولی در واقع همراه با سانسور بود .یکی از همین اساتید حوزه که یک دوره محدود به خاطر اینکه ۵ دقیقه از روی متنش خواند و ۵ دقیقه هم خودش صحبت کرده بود، مدتی مغضوب شده بود. حضرت علی (ع) می‌فرمایند: احتجاب از رعیت زیاد نشود. همراهی با مردم، همراهی با افکار عمومی، همراهی با خبرنگاران، همراهی با نمایندگان، احزاب یا گروه‌هایی که بالاخره در جامعه مطرح هستند و نظر دارند باید باشد.

پرهیز از ویژه خواری نزدیکان

مورد دیگری که حضرت علی (ع) می‌فرمایند نسبت به ویژه خواری است که این هم مهم است. می‌فرمایند: « ثُمَّ إِنَّ لِلْوَالِي خَاصَّةً وَبِطَانَةً، فِيهِمُ اسْتِئْثَارٌ وَتَطَاوُلٌ، وَقِلَّةُ إِنْصَاف فِي مُعَامَلَة؛ فَاحْسِمْ مَادَّةَ أُولَئِکَ بِقَطْعِ أَسْبَابِ تِلْکَ الاْحْوَالِ. وَلاَ تُقْطِعَنَّ لاِحَد مِنْ حَاشِيَتِکَ وَحَامَّتِکَ قَطِيعَةً»؛ حضرت علی (ع) می فرماید که هر کسی نزدیکانی دارد و بیشتر هم دنبال این هستند که به نفعی برسند و دست درازی کنند. بعد حضرت علی (ع) می فرماید که قطیعه زمین به آنها مده و آنان را صاحب قطعه های کشاورزی ووو نکن. به گونه ای نشود که اینها طمع کنند که یک روستایی به آنها بدهی که مردم دیگر در شرب آبیاری زمین های خود دچار زحمت بشوند و زمین اورا با هزینه روستاییان آبیاری کنند یا یک عمل مشترکی باید انجام بدهند، بقیه انجام دهند و این فرد فقط سود آن کار را ببرد. دردنیای جدید گرچه والی نزدیکانی دارد ولی برای هیچ یک از این نزدیکان اینطور نباشد که چون نزدیک تو هستند یه بهره‌ای یه ویژه خواری خاصی داشته باشند یا کارت بازرگانی خاص به آنها بدهی یا مثلاً امکان صادرات و واردات و تخصیص ارز و فروش نفت و اینها را به آنها بدهی. متاسفانه اینها مواردی است که گاهی اوقات می شنویم و اینها خلاف آن چیزی است که حضرت علی (ع) به مالک توصیه کرده اند.

پرهیز از واگذاری پیشنهاد صلح دشمن

مورد دیگر که حضرت علی (ع) می‌فرمایند: « وَلاَ تَدْفَعَنَّ صُلْحاً دَعَاکَ إِلَيْهِ عَدُوُّکَ وَلِلَّهِ فِيهِ رِضًى» نمی دانم حضرت علی (ع) به چه علت این را فرمودند چون رئیس حکومت خود حضرت علی (ع) بودند و بعید است که مثلاً این صلح در حد یک استان مطرح باشد، اما حضرت علی (ع) این را به طور کلی مطرح می‌کنند که صلحی که دشمن تو را به آن دعوت می کند و خداوند راضی به انجام این صلح است را رها نکن. او می گوید بیا صلح کنیم، تو هم بپذیر. « فَإِنَّ فِي الصُّلْحِ دَعَةً لِجُنُودِکَ وَرَاحَةً مِنْ هُمُومِکَ وَأَمْناً لِبِلاَدِکَ». صلح که کنی، لشکر آرامش پیدا می کند، غم های تو کم می شود و کشور ایمن می گردد. « وَلَکِنِ الْحَذَرَ کُلَّ الْحَذَرِ مِنْ عَدُوِّکَ بَعْدَ صُلْحِهِ». بعد که صلح کردی باید خیلی مراقب باشی که او زیر قرارداد نزند یا تو را فریب ندهد. لذا این هم به عنوان یک امر مهم و اصلی مورد توجه حضرت علی علیه السلام است که با نهی تاکیدی «لا تدفعن صلحا» آن را بیان می کند.

پرهیز از خشونت و خونریزی در حکومت

مورد دیگر این فراز از سخن حضرت علی (ع) است؛ « فَلاَ تُقَوِّيَنَّ سُلْطَانَکَ بِسَفْکِ دَم حَرَام». پایه های حکومت خود را با خونریزی حرام تقویت نکن. این « لا» نهی است. حضرت علی (ع) در ادامه می‌فرمایند: «فَإِنَّ ذَلِکَ مِمَّا يُضْعِفُهُ وَ يُوهِنُهُ»؛ خونریزی حاکم، حکومت را تضعیف و سست می کند و اصلا حکومت را نابود می کند و سراغ شخص دیگر می رود. « وَلاَ عُذْرَ لَکَ عِنْدَ اللهِ وَلاَ عِنْدِي فِي قَتْلِ الْعَمْدِ» یعنی حاکم فکر می کند با کشتن می‌تواند بر استواری پایه‌های حکومتش بیفزاید درحالی که اگر خون به ناحق ریخته شود نه تو عذر داری نه من عذر دارم و هر کسی این را کشته باید قصاص شود و اگر خطا هم باشد مسوول است .« فَإِنَّ فِي الْوَکْزَةِ فَمَا فَوْقَهَا مَقْتَلَةً» یعنی اگر هم یه مشت بزنی طرف بیفتد، گاهی اوقات همین به قتل می‌انجامد و باید توجه بکنیم.